ازدیاد جمعیت و تقاضا برای کاربریهای مسکونی، تجاری، آموزشی واحداث راهها نیز از عوامل تخریب این باغستانهای شهر مینودری است. بافت سنتی باغستان شهر قزوین که از دوره پهلوی تاکنون دست خوش تغییرات است، به اسم توسعه شهر در حال ویرانی و تخریب است، به طوری که از ۴۲۰۰هکتار تنها ۲۵۰۰هکتارآن باقی ماندهاست؛ البته علاوه برتخریب پهنه شمال شهر، بخشهای وسیع دیگری نیز در معرض خشکی و نابودی قرار گرفتهاست؛ ولی کماکان پهنههای جنوبی، شرقی و غربی سرسبزی نسبی و حیات خود را حفظ کردهاند . در گذشته این باغها به وسیله آب پنج رودخانه به نامهای ارنزک، دیزج، وشته، دلی چای و زویار آبیاری میشدند که اکنون به علت توسعه شهر و برداشت آب این رودخانهها، باغستانهای سنتی قزوین با معضلی به نام کمآبی هم دست و پنجه نرم میکنند. این درحالی است که مشکلات زیستمحیطی در کشور و استان قزوین به عنوان یک بحران تلقی میشود. با این شرایط، محمود داوران، مدیرتشکل دوستداران باغستان قزوین معتقد است نه تنها روند تخریب باغستان سنتی متوقف نشده، بلکه سرعت آن نیز کاهش نیافتهاست. او که دکترا مدیریت برنامه ریزی شهری دارد، تاکید میکند هیچ ارادهای برای تدوین برنامه با محوریت تامین آب پایدار و حفاظت و بهرهبرداری باغها وجود ندارد.
– وضعیت باغستانهای سنتی شهر را چطور ارزیابی میکنید؟
تخریب باغهای سنتی و میراثی شهر قزوین از زمان پهلوی آغاز شدهاست و تاکنون شاهد تخریب این مجموعه از اکوسیستم شهری هستیم. متاسفانه رشد بیرویه شهر، بهانهای بر استمرار تخریبها شده و در حال حاضر تنها مساحتی بالغ بر ۲۵۰۰هکتار از باغهای سنتی،برجای ماندهاست. تخریب باغستانهای سنتی در بافتهای داخلی کمتر از لبههای بیرونی آن نیست. اگر لبههای بیرونی با تغییر کاربریها و ساخت و سازهای بیرویه تخریب شده، بافت درونی به علت احداث راهها مورد هجوم و تخریب قرار گرفتهاست. در حال حاضر باغستان با راههای متعدد در تمام جهات جغرافیایی برای حل گرههای ترافیکی مورد هجوم واقع شدهاست. همچنین به دلایل مختلف، بهویژه کمآبیهای مفرط باغستانسنتی قزوین روز به روز به بحران نزدیکتر میشوند و وضعیت مطلوبی ندارد؛ بنابراین شهروندان و مدیران ارشد اجرایی شهر باید هرچه زودتر به فکر برنامهای مدون برای نجات این میراث گرانبها و ریههای شهر در زمانه هجوم انواع آلودگیها باشند. لازم به ذکر است که معنی تخریب تنها به قطع درختان محدود نمیشود؛ بلکه رهاسازی باغها نیز به خودی خود یک تخریب محسوب میگردد.
– منظور از رهاسازی باغها چیست؟ رهاسازی باغها محدود به مدیران شهری است یا باغداران؟
برخی از دستگاههای اجرایی بهدلیل نگاه غلط به توسعه شهر، باغها را بهعنوان محدودیت تلقی میکنند، نه فرصت و در برنامهریزی و طراحی شهری اصالت را به ماشین میدهند، نه انسان، و هنوز باور ندارند که حیات و سلامتی، شهر وشهروند در برابر کم آبیهای ممتد، آلودگیهای گسترده هوا، هجوم ریزگردها و گرم شدن و خشکی خطرناک هوا، باغهای سنتی چه ارزش بیبدیلی دارند. این مدیران عشقشان ساختن جاده و پل برای خودروهای بیشتر است. از نظر آنها، زمینهای کشاورزی و باغها نه تنها ارزش اکولوژیکی ندارد؛ بلکه فاقد توان ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد امروز است و در عمل، نیاز انسان شهر نشین محصور در دود وآهن را برای کسب آرامش به رسمیت نمیشناسند؛ البته با بیبرنامگیها و یا ضد برنامههای خود و حتی باوجود سندهای رسمی و امضاء شده ارگانهای تحت امر خویش بعد از تخریب بیوفقه باغستان سنتی، در بوقهای تبلیغاتی، ساختن چند هکتار پارکهای پرهزینه را فریاد میکنند.
جالب اینکه دایم میگویند اگر ما فلان کار را نمیکردیم، باغهای بیشتری نابود میشد و وعدههای برنامه مصوب خود را در قالب برنامه ۵ساله شهر و دیگر طرحهای شهری به راحتی فراموش میکنند. با این سوءمدیریتها رگهای حیاتی تامین آب مجموعه باغستان آسیبهای جدی دیدهاست و کم کم مقوله مهم باغداری شهری به حاشیه رفته و توجه به باغداری شهری کمرنگ شدهاست. در برهههایی از تاریخ، کم آبی و گرفتن حق آبه باغستان، مزید بر علت شد تا باغداری صرفه اقتصادی نداشتهباشد وبرخی از باغداران برخلاف میل باطنی خود این مجموعه را رها کنند و بدین ترتیب تغییر کاربریهای غیر قانونی، رها سازیها و تخریبها وهجوم جاده کشیها گسترش یافت و به جایی رسیدیم که در یک بازه زمانی اندک، نزدیک به ۲هزار هکتار از این باغها از دست رفتهاست و در حال حاضر هم مساحتهای زیادی از باغ شرایط خوبی ندارد و اگر اراده جدی برای احیاء و حفاظت آنها نباشد، نابود میشود.
-باتوجه به گفته استاندار،مبنی بر ضرورت جلوگیری از هرگونه تغییر کاربری در باغستانهای سنتی شهر و رویکرد مثبت شورای پنجم شهر به باغستانهای سنتی آیا میتوان در راستای حفظ و احیای دوباره باغستان اقدام موثری انجام داد .
در دیداری که با جناب استاندار محترم داشتیم، مواضع مثبتی نسبت به باغستان ابراز کردهاند؛ ولی تاکنون منجر به گام عملی ملموس نشدهاست؛ در مورد شورای محترم شهر هم باید عرض کنم که تاکنون برخی مواضع حمایتی را به نفع باغستان شاهد بودهایم؛ البته برخی نیز سکوت کردهاند و یا ضمن ایراد سخنان آتشین، وقتی کنه گفتارشان را بجوییم، مطلب مشخصی برای احیاء، حفاظت و بهرهبرداری باغستان سنتی قزوین نمییابیم و شاید به نوعی با اغتشاش ذهنی روبروهستیم.
متاسفانه گاهی بجای ارائه برنامه مشخص، به نهادهای مدنی که بدون چشمداشت فعالیت میکنند، با بیمهری و زدن برچسب، شعار زده، بیخبر از مشکلات باغستان و باغداران حمله میکنند. این دوستان بهتر است تخصص و برنامه و میزان دلسوزی خود را برای احیا، حفاظت و بهره برداری وفق توسعه پایدار ارایه کنند، و در عمل نشان بدهند که برنامه مدون عملی در دستور کار دارند.
به صراحت عرض میکنم، اگر در دنیای امروز، مسئول و یا نمایندهای، با وجود مشکلات گسترده در حوزه مسائل شهری بهویژه باغستان سنتی به نقش آفرینی نهادهای مدنی و مشارکتی که از عضویت باغداران شریف نیز برخوردارند، باور نداشتهباشد، بیتردید با حقوق شهروندی و روند اعتدال کشور بیگانه است .
معتقدم استاندار محترم و اکثر اعضای محترم شورای شهر و نهادهای اجرایی در صورتی که به باور امکان احیاء و حفاظت و بهرهبرداری وفق توسعه پایدار رسیدهباشند و اراده سیاسی و اداری لازم را برای همکاری با باغداران شریف و نهادهای مدنی شناسنامهدار و قانونی داشتهباشند، میتوان امیدوار بود که روند تخریبها متوقف گردد و برنامه عملی و تخصیص بودجه برای باغستان سنتی قزوین فراهم شود .
تخریب باغهای سنتی و میراثی شهر قزوین از زمان پهلوی آغاز شدهاست و تاکنون شاهد تخریب این مجموعه از اکوسیستم شهری هستیم. متاسفانه رشد بیرویه شهر، بهانهای بر استمرار تخریبها شده و در حال حاضر تنها مساحتی بالغ بر ۲۵۰۰هکتار از باغهای سنتی،برجای ماندهاست. تخریب باغستانهای سنتی در بافتهای داخلی کمتر از لبههای بیرونی آن نیست. اگر لبههای بیرونی با تغییر کاربریها و ساخت و سازهای بیرویه تخریب شده، بافت درونی به علت احداث راهها مورد هجوم و تخریب قرار گرفتهاست. در حال حاضر باغستان با راههای متعدد در تمام جهات جغرافیایی برای حل گرههای ترافیکی مورد هجوم واقع شدهاست. همچنین به دلایل مختلف، بهویژه کمآبیهای مفرط باغستانسنتی قزوین روز به روز به بحران نزدیکتر میشوند و وضعیت مطلوبی ندارد؛ بنابراین شهروندان و مدیران ارشد اجرایی شهر باید هرچه زودتر به فکر برنامهای مدون برای نجات این میراث گرانبها و ریههای شهر در زمانه هجوم انواع آلودگیها باشند. لازم به ذکر است که معنی تخریب تنها به قطع درختان محدود نمیشود؛ بلکه رهاسازی باغها نیز به خودی خود یک تخریب محسوب میگردد.
– منظور از رهاسازی باغها چیست؟ رهاسازی باغها محدود به مدیران شهری است یا باغداران؟
برخی از دستگاههای اجرایی بهدلیل نگاه غلط به توسعه شهر، باغها را بهعنوان محدودیت تلقی میکنند، نه فرصت و در برنامهریزی و طراحی شهری اصالت را به ماشین میدهند، نه انسان، و هنوز باور ندارند که حیات و سلامتی، شهر وشهروند در برابر کم آبیهای ممتد، آلودگیهای گسترده هوا، هجوم ریزگردها و گرم شدن و خشکی خطرناک هوا، باغهای سنتی چه ارزش بیبدیلی دارند. این مدیران عشقشان ساختن جاده و پل برای خودروهای بیشتر است. از نظر آنها، زمینهای کشاورزی و باغها نه تنها ارزش اکولوژیکی ندارد؛ بلکه فاقد توان ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد امروز است و در عمل، نیاز انسان شهر نشین محصور در دود وآهن را برای کسب آرامش به رسمیت نمیشناسند؛ البته با بیبرنامگیها و یا ضد برنامههای خود و حتی باوجود سندهای رسمی و امضاء شده ارگانهای تحت امر خویش بعد از تخریب بیوفقه باغستان سنتی، در بوقهای تبلیغاتی، ساختن چند هکتار پارکهای پرهزینه را فریاد میکنند.
جالب اینکه دایم میگویند اگر ما فلان کار را نمیکردیم، باغهای بیشتری نابود میشد و وعدههای برنامه مصوب خود را در قالب برنامه ۵ساله شهر و دیگر طرحهای شهری به راحتی فراموش میکنند. با این سوءمدیریتها رگهای حیاتی تامین آب مجموعه باغستان آسیبهای جدی دیدهاست و کم کم مقوله مهم باغداری شهری به حاشیه رفته و توجه به باغداری شهری کمرنگ شدهاست. در برهههایی از تاریخ، کم آبی و گرفتن حق آبه باغستان، مزید بر علت شد تا باغداری صرفه اقتصادی نداشتهباشد وبرخی از باغداران برخلاف میل باطنی خود این مجموعه را رها کنند و بدین ترتیب تغییر کاربریهای غیر قانونی، رها سازیها و تخریبها وهجوم جاده کشیها گسترش یافت و به جایی رسیدیم که در یک بازه زمانی اندک، نزدیک به ۲هزار هکتار از این باغها از دست رفتهاست و در حال حاضر هم مساحتهای زیادی از باغ شرایط خوبی ندارد و اگر اراده جدی برای احیاء و حفاظت آنها نباشد، نابود میشود.
-باتوجه به گفته استاندار،مبنی بر ضرورت جلوگیری از هرگونه تغییر کاربری در باغستانهای سنتی شهر و رویکرد مثبت شورای پنجم شهر به باغستانهای سنتی آیا میتوان در راستای حفظ و احیای دوباره باغستان اقدام موثری انجام داد .
در دیداری که با جناب استاندار محترم داشتیم، مواضع مثبتی نسبت به باغستان ابراز کردهاند؛ ولی تاکنون منجر به گام عملی ملموس نشدهاست؛ در مورد شورای محترم شهر هم باید عرض کنم که تاکنون برخی مواضع حمایتی را به نفع باغستان شاهد بودهایم؛ البته برخی نیز سکوت کردهاند و یا ضمن ایراد سخنان آتشین، وقتی کنه گفتارشان را بجوییم، مطلب مشخصی برای احیاء، حفاظت و بهرهبرداری باغستان سنتی قزوین نمییابیم و شاید به نوعی با اغتشاش ذهنی روبروهستیم.
متاسفانه گاهی بجای ارائه برنامه مشخص، به نهادهای مدنی که بدون چشمداشت فعالیت میکنند، با بیمهری و زدن برچسب، شعار زده، بیخبر از مشکلات باغستان و باغداران حمله میکنند. این دوستان بهتر است تخصص و برنامه و میزان دلسوزی خود را برای احیا، حفاظت و بهره برداری وفق توسعه پایدار ارایه کنند، و در عمل نشان بدهند که برنامه مدون عملی در دستور کار دارند.
به صراحت عرض میکنم، اگر در دنیای امروز، مسئول و یا نمایندهای، با وجود مشکلات گسترده در حوزه مسائل شهری بهویژه باغستان سنتی به نقش آفرینی نهادهای مدنی و مشارکتی که از عضویت باغداران شریف نیز برخوردارند، باور نداشتهباشد، بیتردید با حقوق شهروندی و روند اعتدال کشور بیگانه است .
معتقدم استاندار محترم و اکثر اعضای محترم شورای شهر و نهادهای اجرایی در صورتی که به باور امکان احیاء و حفاظت و بهرهبرداری وفق توسعه پایدار رسیدهباشند و اراده سیاسی و اداری لازم را برای همکاری با باغداران شریف و نهادهای مدنی شناسنامهدار و قانونی داشتهباشند، میتوان امیدوار بود که روند تخریبها متوقف گردد و برنامه عملی و تخصیص بودجه برای باغستان سنتی قزوین فراهم شود .
فریبا قاسمی