مسعود نصرتی با سیزده رای قاطع شورای چهارم دوباره برای چهار سال دیگر شهردار قزوین باقی ماند .
دوره شهرداری نصرتی با اجرای پروژههای بزرگی در چهار سال اول طی شد؛ پروژههایی که بعضی از هوادارنش را واداشته او را موفقترین شهردار قزوین بدانند، اما از سوی دیگر منتقدانش هم انتقادات بسیاری به عملکرد او دارند.
از همین رو به سراغ مردی رفتیم که حرفهای زیادی در موردش گفته میشود. در قدیمیترین ساختمان شهرداری در ایران، روبهروی مردی نشستیم که با طمانینه بسیاری حرف میزند بهطوریکه مصاحبهاش نیاز به رکوردر ندارد.
اتاق کار آقای شهردار پر از عکس ۵۴ شهردار قزوین از زمان شروع به کار بلدیه قزوین تا کنون است. شهردار قزوین بیشتر انتقادات به عملکردش چهارسالهاش را رد میکند و همه شایعات را تکذیب میکند؛ از مسئولیت برادرش در فروش واحدهای احداثی شهرداری گرفته تا هزینه متری چهار میلون تومانی مجتمع بادامستان که باید متری دو میلیون تومان میبود. او گفتن نام سرمایهگذار جشن روز قزوین را صلاح نمیداند و میگوید، هدف شهرداری این نبود که عامه مردم روز قزوین را لمس کنند!
مسعود نصرتی وقتی در برابر سئوالات قرار میگیرد با مکثی تاملبرانگیز میگوید: در فرهنگ قزوین، کمبینی و حسادت بسیار وجود دارد و خواص بهدلیل اینکه ]نظرشان را[ بیان میکنند کمبینی و حسادتشان بیشتر نمود پیدا میکند.
آقای نصرتی! بسیاری معتقدند، شهرداری قزوین هر روز در حال بزرگ شدن است؛ درحالی که شهرداریهای موفق دنیا با حداقل پرسنل کار میکنند؛ برای مثال یکی از اعضای سابق شورای شهر گفته بود که در توکیو که شهر ۱۲ میلیون نفری است، شهرداری آن فقط ۹۲ نفر پرسنل دارد، اما قزوین با جمعیتی ۴۰۰ هزار نفری، شهرداری ۲۵۰۰ نفر مشغول به کارهستند؟ آیا قبول دارید این تناسب وجود ندارد و اصل مدیریت بر منابع انسانی چندان لحاظ نشده است؟
شهرداری قزوین در بین شهرداریهای هم طراز، جزو کوچکترین شهرداریهااست. به هیچ عنوان شهرداری قزوین بزرگ نشده است. به شعارهای اداره شهر توکیو با ۹۲ نفر توجه نکنید. اینها موضوعهای انحرافی است که مطرح میشود. اصلا مقایسه ایران با ژاپن غیر منطقی است. ما نمیتوانیم شهرها را مثل پاریس یا توکیواداره کنیم.
یعنی شما این دیدگاه را نمیپذیرید که باید دستگاه شهرداری کوچک باشد؟!
با این موضوع مخالفم. کوچک سازی با سیاستهای کشور ما مغایر است. شهرداری قزوین خود را با سیاستهای پنجساله کشور منطبق میکند. شهرداری، خودش نمیتواند تئوری بدهد. تصدیگری جزو سیاستهای کلان کشور است و شهرداری قزوین در این زمینه استثنا نیست. پیگیری کارها در کشور ما حاکمیتی است. زیرساخت واگذاری امور به بخش خصوصی در ایران وجود ندارد. اداراتی چون شهرداری در ایران تا یک مرزی میتواند کوچکتر شوند. شهرداری قزوین در بین شهرداریهای کشور، جایگاه بسیار خوبی دارد. شهرداری تهران ۳۵ هزار نیروی انسانی دارد.
بنابراین میتوان از صحبتهای شما اینگونه نتیجه گرفت که کوچکسازی و کاهش تصدیگری دولت را صحیح نمیدانید؟
بعضی مسائل، گفتنش به صلاح نیست. این همه سال تلاش شد که دولت کوچک شود، بعد سال پیش بخشنامه دادند که نیروهای شرکتی همه باید استخدام شوند. ما نباید حرفهای گمراهکننده بزنیم. بعضی از منتقدان با این حرفها مردم را نگران میکنند. قزوین هیچگاه مثل توکیونمیشود. غیر ممکن است قزوین مثل توکیواداره شود؛ چون هر شهری مدیریت و فرهنگ بومی خودش را دارد.
آقای نصرتی! بازدهی و بهرهوری در شهرداریها یک هدف اساسی است. برخی از کارشناسان معتقدند شهرداری قزوین نتوانسته چندان از پتانسیل بخش خصوصی استفاده کند؛ برای مثال گفته میشود در احداث مجتمع مسکونی شهرداری در بادامستان، هزینه تمام شده برای ساخت آپارتمانهای این برج ۱۷طبقه، متری ۳میلیون تومان است که اگر هزینه زمین و عوارض و… هم اضافه شود، به متری ۴میلیون تومان میرسد؛ این درحالی است که آپارتمان در آن منطقه متری ۲میلیون تومان بیشتر نیست.
پروژه بادامستان یک برج ۱۷طبقه است و امکانات و هزینه ساخت آن با یک آپارتمان ۶ طبقه متفاوت است؛ اما به طورکلی، این موضوعی که شما مطرح کردید، تکذیب میکنم.
متاسفانه افرادی اینگونه مسائل را مطرح میکنند که اگر ساعتها هم برایشان توضیح بدهیم، باز برصحبت خود پافشاری میکنند. همه چیز در شهرداری بر روی اصول و منطق است. مگر میشود آپارتمان ۴میلیون تومان تمام شود و ما ۲میلیون بفروشیم؟!
یکی از برنامههای محوری شما جذب سرمایهگذار در پروژهها است؛ اما متاسفانه بیشتر سرمایهگذاران به سمت احداث برجهای تجاری میروند. چرا درزمینه پروژههای شهری نیازسنجی صورت نمیگیرد؟
سرمایهگذاران، انسانهای باهوش و ترسویی هستند. اگر واقعا احساس کنند که سرمایهشان دچار مشکل میشود، اصلا حضور پیدا نمیکنند. آنهایی که در حال احداث مجتمع تجاری هستند، برای شهر ۴۳۰هزار نفری قزوین فقط سرمایهگذاری نمیکنند. اینها با ذهنیت اینکه قزوین صنعت گردشگریاش حرکت میکند و یک جمعیت ۲ میلیون نفری خواهد داشت، مترو، فرودگاه و هتلی احداث میشود، سرمایهگذاری میکنند. اینها باعث رونق گردشگری میشود و دلایل زیادی برای احداث مجتمعهای تجاری وجود دارد. درحال حاضر، شاهد توسعه متوازن در شهر قزوین هستیم و قزوین از نظر زیر ساختی و تجاری و گردشگری در حال رشد است.
برج تجارت قزوین، یکی از پروژههایی است که سمبل دوران مدیریت دوره پیش شماست؛ اما برخی از کارشناسان میراث فرهنگی و شهری معتقدند ساخت این برج، مانع دیده شدن دروازه درب کوشک میشود که در مجاورت آن قرار دارد.
شهرداری، در برج تجارت قزوین ۱۳ درصد سهام دارد و شهرداری سازنده این برج نبوده است؛ بلکه تمام استان در آن سهیم هستند. برج تجارت قزوین، بهترین پروژه شهرداری قزوین است و در بهترین مکان ممکن قرار دارد. همه مهندسان مدعی شهر در طراحی و جانمایی این پروژه نقش داشتند. تمام استان درگیر احداث این پروژه هستند و اگر این دستاوردی در احداث است فقط برای شهرداری نیست و همه دستگاهها در آن سهیم هستند. از لحاظ علمی، همین مکان کنونی، بهترین جا برای احداث برج است.
یکی از منابع اصلی درآمدی شهرداری، فروش زمین است که از محل آنها اعتبار لازم برای احداث پروژههایی مثل پلهای زودگذر و بلوارها و… تامین میشود؛ اما با این وجود، گفته میشود شما با فروش زمین و اهدا آن به برخی ارگانها و نهادها به دنبال کار تبلیغی بودید؛ به گونهای که با این روند واپسگرایی در شهرداری قزوین انجامیده است.
ما تولیدکننده زمین هستیم. تبدیل کردن زمینها به پروژههای بزرگ و احداث بلوارها، هنر شهرداری است. ما در شهرداری قزوین، دستگاه چاپ اسکناس نداریم. یکی از منابع درآمدی شهرداریهایی مثل قزوین که در اینجا زمین ارزشمند است، همین فروش زمین است. تبدیل و تفکیک زمینها و فروش آن برای اجرای پروژهها هنر بزرگ شهرداری قزوین است؛ البته شهرداری اجازه نداشت زمین به جایی اهدا کند و من این مساله تکذیب میکنم؛ ولی در یکی ۲ جا در احداث مساجد و حسینیهها و مهدیهها و بهزیستی زمینهایی اهدا کردیم. البته منتقدان که این حرفها را مطرح میکنند، باید با مدرک و سند این ادعاها را مطرح کنند. ما در شهرداری قزوین خودمان لنگ هستیم.
آقای نصرتی! گفته میشود اجرای پروژههای بزرگ در شهر قزوین با قیمت بالاتر براساس ترک تشریفات واگذار شده است و شهرداری تنها ۳ شرکت انصار، دی و ملی ساختمان را گلچین کردهاست، به این دلیل که آنها دولتی هستند؛ ولی دولتی نبودهاند و با واسطه آنها را به شرکت آتیه واگذار کردهاید و شرکت هم ۷ تا ۱۰ میلیارد تومان دریافت کرده و بعد این پروژهها را به این شرکتها واگذار کرده است. آیا این صحت دارد؟
اصل بر این است که شرکتهایی که با شهرداری کار میکنند، توانمند، صاحب تخصص و کارنامه بسیار درخشانی در سطح کشور داشته باشند. چند سال پیش، یک پیمانکارقدرتمند در قزوین حضور نداشت و اجرای پروژه توسط شرکتهای معتبری مانند دی، ملی ساختمان آرزویی در شهر قزوین آرزو بود. آوردن شرکتهایی برای اجرای پروژههای شهرداری با سابقه بیش از ۵۰ سال، کار خیلی اساسی و بزرگی است. شرکت ملی ساختمان و دی، سهامشان صد درصد متعلق به بنیاد جانبازان است. این شرکتها در کنار شرکت آتیه قرار گرفتند و یک کنسرسیوم تشکیل دادهاند تا از توانایی اقتصادی بانک شهر استفاده کنند. تمامی این شرکتهایی که آمدند، شرکتهای بزرگی هستند و شرکت انصار سهامش کاملا دولتی است.
در مورد واگذاری بهصورت ترک تشریفات چطور؟
وقتی شرکت دولتی است، دیگر ترک تشریفات نیست؛ بلکه پروژه توافقی اجرا میشود. شهرداری این شرکتها را دعوت کرده تا شهر متحول شود. یکی از رمزهای موفقیت شهرداری قزوین، حضور شرکتهای بزرگ است که در زمان بسیار اندک، پروژهها را اجرا کردهاند. مردم قزوین، بسیار فهیم هستند و همه مسائل را خوب میفهمند.
یعنی شما هیچ انتقادی را به عملکرد شهرداری وارد نمیدانید؟
البته ما نقاط ضعف زیادی داریم؛ اما پاسخهایمان را دادیم. حالا دیگر قضاوت با مردم است.
آقای شهردار! شهروندان سهمی در اداره شهر دارند؟ آیا تاکنون افکار سنجی از روند اجرای پروژههای شهرداری انجام شده است؟
البته کارهایی از سوی آقای حافظی، صورت گرفته است و در گروه مشاوران، به دیدگاه های مختلف در اجرای پروژهها توجه میشود، اما به طور عمومی، پایش میدانی صورت نمیگیرد. البته این طوری که شما میگویید، میشود رفراندوم، ولی به گونه ای دیگر نظرسنجی میشود.
به تازگی شهرداری مراسم بزرگ روز قزوین را برگزار کرد؛ اما باوجود همه تلاشهایی که صورت گرفت، بسیاری از شهروندان قزوینی این روز را به طور ملموس درک نکردند. چرا بازخورد چندانی در بین شهروندان نداشته است؟
اصلا تئوری و هدف ما این نبوده که مردم به مانند جشن چهارشنبهسوری، روز قزوین را درک و لمس کنند! هدفمان نبوده شهروندان و عموم مردم در این جشن دخیل باشند؛حتی برگزاری جشنواره اسباببازی و همایش پیادهروی و مسابقات تریال هم با دستور استاندار در برنامههای جشن گنجانده شد که شهرداری چنین هدفی نداشت.
پس هدف برگزاری جشن روز قزوین چه بود؟
روز قزوین یک یادآوری است. انتظار خواص جامعه بوده و عامه مردم، بهرهبردار هستند. یک آسیب شناسی از سوی خواص قزوین صورت گرفته بود که ۴۰۰ سال پیش، قزوین پایتخت بوده، ۱۲۰ سال پیش بارانداز ملی کشور بوده است و… . مبنایی گذاشته شد که یادآوری از گذشته پرافتخار صورت بگیرد و مردم از اخبارش آگاه شوند، نه اینکه در جشنها حضور پیدا کنند. با برگزاری این جشن، سعی در معرفی قزوین به کشور داشتیم تا جاذبه گردشگری و سرمایهگذاری ایجاد کنیم و این مراسم بهانهای شد تا قزوین در سطح ملی و فراملی شناخته شود که نتایج آن به شهروندان میرسد.
آقای نصرتی! اجرای برنامههای روز قزوین چه میزان هزینه در برداشت؟
حدود ۲ میلیارد تومان بود که یک میلیارد تومان آن از طریق بخش خصوصی تامین شد.
کدام سرمایهگذار، هزینه یک میلیاردی روز قزوین را تامین کرد؟
شاید گفتنش صلاح نباشد.
برادرشما مسئول فروش واحدهای احداثی شهرداری است، آیا این انتصاب هم در همین راستای شایستهسالاری صورت گرفته است؟
این شرکت برای کارهای اقتصادی تاسیس شده که مدیرعاملش هم آقای شعبانی است که قبلا مدیر حراست شهردار بوده است.
شورای چهارم را در مقایسه با شورای سوم چطور میبینید؟
شورای چهارم، ترکیب متنوعتری دارد. افرادی باسابقه مدیریت بیشتری در آن قرار دارند که میتواند یک فرصت باشد، هم یک تهدید. شورا جایی است که باید شورایی فکر کند و شورایی تصمیم بگیرید. اگر اتحاد داشته باشند، با این پتانسیل موفق میشوند؛ اما اگر اختلاف داشته باشند با این سابقه مدیریتی، یک تهدید بالقوه هستند. با توضیحی که به شورا دادم، نظر قاطع آنها را کسب کردم. من تنها تفکر اجرایی دارم. مردم در شهرداری، فقط خواهان خدمات هستند و به دنبال سیاسی کاری نیستند.
یعنی در شهرداری قزوین، شاهد سیاسی کاری نیستیم؟!
این رویکرد، آرمان شهرداری است. حالا چقدر موفق شویم، این یک بحث دیگری است. سعی میکنیم از تفکر سیاسی دور باشیم و تفکر اجرایی را در شهرداری حکفرما کنیم.
البته شما با شورای شهر اصولگرا خوب کار کردید، پس توانستید یک اصولگرا باشید!
لطفا من را سیاسی نکنید. من را وارد این جریانات نکنید. ما میخواهیم مشکلات را حل کنیم. مردم ما مردم فهیمی هستند؛ اما با خواص[ بزرگان] شهر مشکل زیادی داریم. اگر شهرداری، کار خوبی انجام دهد، ۲ درصد خواص تعریف و ۹۸ درصد انتقاد میکنند. خواص و فرهنگ قزوین، ایراد اساسی دارند. من، مسعود نصرتی با پسوند قزوینی، این را میگویم. خود من در شهرداری چه اندازه از مدیرانم انتقاد میکنم، چقدر تشویق میکنم. در فرهنگ قزوین، کمبینی و حسادت بسیار وجود دارد و خواص بهدلیل اینکه بیان میکنند کم بینی و حسادتشان بیشتر نمود پیدا میکند و مطبوعات در اصلاح این ضعف قزوینیها، میتوانند بسیارموثر باشند.
امیر رجبی