اطلاعیه

  • امروز : دوشنبه - ۱۰ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 21 - شوال - 1445
  • برابر با : Monday - 29 April - 2024
7
هنر

دریغ از پارسال

  • کد خبر : 4639
  • 04 آوریل 2017 - 12:49
دریغ از پارسال
راستش حالا که دارم این سطرها را سیاه می‌کنم، تقریباً هشت روز و چهارده ساعت به پایان سال 95 باقی مانده و نهایتاً فردا قرار است که کارهای صفحه‌بندی نهایی شده و برویم انشاءالله تا یک سال بعد و... کاروبار و فال و بخت و فرازوفرودی دیگر.

اما از وضعیت فرهنگ و هنر استان چه دارم یا به عبارتی چه داریم که بگوییم و بنویسیم وبخودمان ببالیم! جز آنکه یک سینه  سخن درد و حسرت و دریغ! از فرهنگ و هنری که از صدر تا ذیل آن متاثر از سیاست و قدرت و اقتصاد و ایدئولوژی، همانند سیگاری که از ته روشن شده‌باشد! آن قدر حالت را می‌گیرد و کلافه‌ات می‌کند که  حتی در مثل نیز ناگزیری دست به دامان الفاظ و کلماتی شوی که دستانت زیر سنگ هیچ سنگ کار و سنگ تراش و سنگر ساز و سنگرداری (بی‌مناقشه) از کار نیفتد.
ولی با این‌حال، چاره چیست در این آشفته بازاری که فرهنگ و هنرش هیچ ربطی به روز و ماه و سال و تقویم ندارد، جز آنکه یک بار دیگر بگوییم؛ "دریغ از پارسال و پیرار و… صد سال به آن سال‌ها" و در نهایت از سر باور و امید و اعتقاد ذاتی‌مان به خویشتن هنراندیش خویش و آفرینشگری هنر، روزنه‌ای بگشاییم به روزنی دیگر و علی‌رغم غرولندها و مطالبه‌گری‌های محقانه و به جای خود باز هم بپذیریم که انتظار فرجی نیست که نیست… .
دولت آن است که بی‌خون دل آید بکنار
ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست
دردمندی من سوخته‌ی زار و نزار
ظاهراً حاجت تقریر و بیان این همه نیست.

آری، هنرمند و اهل فرهنگ و معرفت، دیگر به قطع یقین آموخته و پذیرفته‌است که قرار نیست در این سرزمین گل و بلبل و سنبل، قدر ببیند و بر صدر نشیند؛چراکه قراری هم نبوده و نیست که هیچ مسئول و مدیر و دست اندرکار مسایل فرهنگی- هنری با او صادق و یکدل باشد و از در وظیفه که هیچ، حتی از باب مهر و تعلق خاطر به دستاوردهای مادی و معنوی سرزمین و طیفی از همنوعان خود در صدد حمایت و پشتیبانی از آن‌ها برآید؛ بنابراین هنرمند و فرهنگی اصیل، گرچه در این وانفسا، آزرده و تلخکام و پریشان،  سر به زیر و صبورانه می‌کوشد تا با تکیه بر باورها و دغدغه‌های انسانی و اخلاقی خویش، در تقابل با این همه نامرادی‌ها و مانع تراشی‌ها و هجمه‌ها، تاآنجاکه می‌تواند و ممکن است به هستی و حیات هنری خود معنا و رسمیت بخشد؛ زیراکه ایمان دارد:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق!
ثبت است بر جریده عالم دوام ما….

در چنین احوال و شرایطی، اما اجازه دهید دراین روزهای آخر سال به بهانه تسکین دلمان به نکته‌ای اشاره کنم تا لااقل حالا که طیفی از هنرمندان و اهالی فرهنگ شهر، به شکل مستقل و مسئولانه و به دور از هر چشمداشت و انتظاری سرگرم دغدغه‌ها و مشکلات خویش هستند و عطای مسئولان مربوطه را به لقایشان بخشیده‌اند، آقایان مسئول و مدیر و معاون و وزیر نیز به هنرمندان و اهل فرهنگ و هنر لطف کرده و این قدر از پس و پیش تریبون‌ها و دوربین‌ها و رسانه‌های خودی و بی‌خودی پیرامون فرهنگ و هنر و نقش و اهمیت آن در ابعاد زندگی اجتماعی و فردی و غیره داد سخن ندهند و با حرف‌های کلیشه‌ای و وعده‌های بی‌سر و ته داغ دل اهالی دل سوخته هنر را تازه نکنند.
«از طلا بودن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید…»
ضمن آنکه ما نیز متقابلاً علاوه بر تقدیر و تشکر از این عزیزان و مسئولان، به نوبه خود اظهار مسرت کرده و تبریک هم عرض می کنیم! از این بابت که این همه پل عابر پیاده و سواره، تقاطع‌های همسطح و غیرهمسطح، کمربندی‌های عریض و طویل منتهی به جاده‌های ابریشم و چین و ماچین و… می‌سازند؛ ولیکن سال‌هاست از احداث یک سالن مناسب برای کنسرت‌های موسیقی، تئاتر و پخش فیلم عاجزند!
بله؛ ما بسیار کمال تشکر و امتنان را داریم از مسئولانی که برج‌های تجاری، اداری و مسکونی چشم‌نواز و گوش آسمانخراش راه‌اندازی می‌کنند؛ اما از چاپ و انتشار و تولید، چند جلد کتاب و اثر فاخر در راستای معرفی مشاهیر ارزشمند و متقدم این شهر، در کنار هنرمندان جوان و افتخارآفرین معاصر امتناع و خودداری می‌کنند! ما به راستی خوشحالیم در شهری زندگی می‌کنیم که بزرگانی چون علامه دهخدا، محمد قزوینی، عبید زاکانی، حمدالله مستوفی، عارف قزوینی، دکتر خرمشاهی، دبیر سیاقی، مجابی و  شهدایی چون  بابایی، لشگری و حسن پور از آن برخاسته‌اند؛ اما متاسفانه هنوز کوتاه قدمی، حتی برای تولید یک اثر سینمایی یا مستند فاخر، یک جشنواره و همایش آبرومند و یا مجموعه‌ای از تندیس‌ها و المان‌های درخور و شایسته به منظور ستایش و تجلیل و معرفی این نامداران برداشته نشده و…!
جالب آنکه همه این افتخارات در شهری و در مقطع و موقعیتی نادیده گرفته‌شده‌اند که ما سازمانی به نام سازمان فرهنگی- ورزشی شهرداری را داریم. صدا و سیما وسازمان تبلیغات اسلامی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی را با ارقام قابل توجهی از بودجه، کارشناس خبره و دیگر سرمایه‌های معنوی و بالفعل را داریم.
ادارات و ارگان‌هایی که نه تنها دغدغه همسویی و هم افزایی‌ با یکدیگر را ندارند که در بسیاری موارد همانند جزایری پراکنده،  با موازی کاری، جسته گریخته اقداماتی کرده‌اند که متاسفانه آن‌طور که باید و شاید، نه تنها از جنبه‌های کیفی بی‌بهره مانده اند که گاهی حتی فاقد توجیه اقتصادی نیز بوده‌اند.
با این وصف، اما جدای از تمام کاستی‌ها و ضعف‌هایی که در حوزه فرهنگ و هنر شهر با آن مواجه هستیم، کما بیش شاهد عملکرد و فعالیت‌هایی بعضاً مشترک نیز در برخی زمینه‌ها بوده‌ایم که موجب شده‌اند چندان هم چنته‌ی اهالی هنر و فرهنگ شهرمان از دستاورد و ارمغان تهی نباشد؛اتفاقاتی که بخشی از آن حاصل تعامل و همکاری اشخاص با برخی نهادها و تشکل‌های غیردولتی و قدری نیز دولتی بوده که در این میان می‌توانیم از عملکرد و حمایت‌های خوب و هدفمند حوزه هنری استان و  بسیج هنرمندان نام ببریم که هرچند محدود و اندک، لیکن ارزشمند و قابل توجه بوده‌اند؛ اقداماتی چون «تولید آلبوم زمستان»  با صدای خان بابا،چاپ و انتشار مجموعه شعر «این سرزمین امین ندارد» در حوزه دفاع مقدس و مقاومت  با حمایت حوزه هنری قزوین، برگزیده شدن تئاتر «از پشت روزنه‌ها» در جشنواره بسیج بندرعباس  با حمایت و مساعدت حوزه هنری قزوین، برگزاری مراسم تجلیل از دو  نقاش پیشکسوت استان با همکاری انجمن هنرهای تجسمی، حوزه هنری، موسسه شمه،  بسیج هنرمندان و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان،برگزاری نشست کارگاهی آواز باحضور محمد معتمدی توسط انجمن موسیقی،چاپ و انتشار کتاب داستان«با خیال‌ها و بی‌خیال‌ها»  اثر حسن لطفی توسط نشر ثالث،چاپ وانتشارکتابی از جواد مجابی، نویسنده و روزنامه‌نگار مطرح کشورتوسط نشرثالث،برگزاری نمایشگاه سراسری کتاب توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از یک سال تاخیر، انتشار آلبوم روایت توسط مهدی تیموری، آهنگساز مطرح قزوینی در اواخر سال ۹۴، چاپ و انتشار جلد سوم «دردانه» مجموعه تک بیت‌ها از یاسر قنبرلو،برگزاری نمایشگاه خوشنویسی «جادوی جاودان» ویژه آثار حمید نیرومند و سیدعلی فخاری در فرهنگسرای نیاوران، برگزاری جشنواره فیلم و عکس در اسفنده ماه  توسط انجمن فیلم و عکس، انتشار و رونمایی کتاب «معماری در شعر معاصر» اثر مجید بالدران،پخش فیلم مستند «سوروسوگ» همراه با سخنرانی مجید عاشقی، کارگردان، در گالری هپتا تهران،انتشار و رونمایی کتاب «جزیره در اتاق من است» اثر مهدی مردانی، انتشارورونمایی کتاب «رهنورد آسمان» اثر اسماعیل سکاک،انتشار کتاب «عقلانیت و دین در تفکر فلسفی» اثر عباس بخشی توسط حوزه هنری قزوین،انتشارکتاب «مثل‌ها و کنایه‌های موسیقی» اثر احمد کریم خانی(شخصی) وبرگزاری نمایشگاه عکس، به رنگ خاک، توسط حوزه هنری قزوین از جمله دستاوردها و رخدادهای فرهنگی –هنری استان محسوب می‌شوند که متاسفانه همان‌طور که دیدید،نقش برخی سازمان‌ها و متولیان جدی در این حوزه نه تنها کمرنگ که حتی هیچ بوده‌است.
لازم به اشاره است که در سال جاری با آنکه درخواست‌های زیادی برای برگزاری کنسرت ارایه شده‌بود، اتفاق چشمگیری رخ نداد مگر در یک دو ماه انتهای سال که با توجه به وضعیت اقتصادی مردم در این ایام، چندان اثرگذار نمی‌توانست واقع گردد.
با کمال تاسف  در سال ۹۵ شاهد اتفاقات نامیمونی در حوزه فرهنگ و هنر استان بودیم که از آن میان می‌توان به درگذشت زنده یادان  نقی افشاری،پیشکسوت مطبوعات استان،رضا باباجهانی، نوازنده توانمند و از معلمین آموزش و پرورش قزوین،استاد محمد حسین خاکساران ازشخصیت‌های فرهنگی و از استادان حوزه علمیه استان اشاره کرد. روحشان شاد، یادشان گرامی.

سعید عاشقی

لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=4639

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.