هرکول قزوینیها، روزهای پرکاری را پشت سرمیگذارد و دفتر سال۹۵ هم برای او مثل همه درحال بستهشدن است.
گپ و گفت نوروزی با مرد برنزی المپیک۲۰۱۲ لندن حس و حال دیگری دارد که توصیه میکنیم آن را از دست ندهید.
چه شد که سر از مربیگری درآوردی؟
من بعد از پشت سر گذاشتن آسیبدیدگی به دنبال حضور در المپیک بودم که قسمت نشد و در آسیا قهرمان شدم و بعد هم به مربیگری رو آوردم که تجربه تازهای است.
آقا احسان! دنیای مربیگری و کشتیگیری چه تفاوتی با هم دارند؟
خوب هرکدام حال و هوای خود را دارند؛ در کسوت مربی باید متحمل سختیها و استرسهای زیادی شوی؛ ضمن اینکه در کشتی فشار بدنی زیاد است و کشتی را برای خودت میگیری؛ ولی مربیگری مسئولیتپذیری میخواهد و نیازمند درایت و وقت زیاد و علاقه است.
روزهای تلخ و شیرینت کجای تقویم ثبت شد؟
بدترین اتفاق سال۹۵ برای من مشکلی بود که برای پدرم پیش آمد و اتفاقات خوب هم که زیاد بود و هرروز خاطرهای خوب برایم رقم خورد که در راس آنها سلامتی بود.
برای کشتی قزوین چه سورپرایزی داری؟
در سال جدید میخواهم در نوجوانان فعالیت کنم و با کمک دولتمردان مدرسه کشتی را در قزوین راهاندازی کنم که در صورت وجود سالن خوب میتواند کمک زیادی به کشتی قزوین کند.
احسان لشگری با فوتبال رابطه خوبی دارد؟
من فوتبال ایران را دنبال نمیکنم و طرفدار سرخابیها نیستم؛ ولی در بین خارجیها، بازی بارسا را خیلی میپسندم و از طرفداران تیکی تاکا هستم.
رابطه شناسنامه کشتی قزوین با رضا لایق چگونه است؟
ما رابطه بسیار عالی داریم و آقا رضا، مربی و برادر بزرگتر من و انسان بامعرفت و خوشقلبی است که سالهاست کنار هم هستیم.
سال۹۶ تو را در لباس دامادی میبینیم؟
انشاءا… (با خنده) به امید خدا اگر اتفاق خاصی نیفتد، دیگر وقت آن رسیده که مستقل شویم و روی پای خودمان بایستیم.
این روزها چه آرزویی در سر میپرورانی؟
آرزوی سلامتی و جیب پرپول برای همه دارم تا کسی شب عیدی شرمنده خانواده نباشد و همه با فکری باز به سراغ سال جدید بروند.