اطلاعیه

  • امروز : دوشنبه - ۱۷ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 28 - شوال - 1445
  • برابر با : Monday - 6 May - 2024
6
با حضور 4فعال سیاسی اصلاح‌طلب بررسی شد؛

انتخابات مجلس دهم بیم و امید اصلاح‌طلبان

  • کد خبر : 2740
  • 22 مارس 2015 - 1:27
انتخابات مجلس دهم بیم و امید اصلاح‌طلبان
انتخابات مجلس دهم برای دو جریان عمده سیاسی کشور از حساسیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. اصولگرایان، دلواپس از ‌دست‌دادن اکثریت کرسی‌های مجلس هستند و اصلاح‌طلبان، نگرانی خود را از رد صلاحیت کاندیداهایشان در انتخابات پیش رو پنهان نمی‌کنند. برای بررسی راهبرد اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم، میزگردی را با حضور 4نفر از کنشگران اصلاح‌طلب استان در تحریریه «فروردین‌امروز» برگزار کردیم. آنچه در پی می‌آید؛ کوتاه شده این نشست 2ساعته است که امیدواریم مورد توجه خوانندگان فهیم قرار بگیرد.

با تشکر از دوستانی که دعوت ما را پذیرفتند و در این میزگرد شرکت کردند، جلسه را با طرح این سوال آغاز می‌کنیم که در فضای بیم و امید کنونی، اصلاح‌طلبان با چه راهبردی می‌توانند به مجلس آینده راه پیدا کنند؟
یوسف کرمی: آنچه اصلاح‌طلبان با آن مواجه هستند، تنها مساله انتخابات نیست. مشکل اصلی این است که طرف مقابل حاضر نیست قواعد بازی سیاسی را رعایت کند. یعنی اگر بنا باشد که دو جناح فکری خودشان را به منزله دو حزب بدانند قطعاً باید به یک‌سری اصول که حداقل فضای دموکراتیک را تضمین می‌کند پایبند باشند، اما متأسفانه چنین فرصتی به‌صورت عادلانه و منطقی در اختیار اصلاح‌طلبان قرار ندارد؛ بلکه جریان مقابل همه امکانات و ارکان حکومت را برای قوام و دوام‌دادن به حاکمیت خودش به‌کار می‌گیرد. یکی از این فرصت‌ها و امکانات، صدا‌و‌سیما است. به‌گواه انتخاباتی که حداقل از سال۷۶ به این سو برگزار شده، اصلاح‌طلبان اکثریت آرای جامعه را در اختیار دارند. اکثریت هم نه، همان برابر، برابر هم نه، اقلیت! سهم این اقلیت در رسانه ملی کجا است؟ ما حدود ۷۰هزار مسجد و حدود ۶۰۰تریبون نماز جمعه در سطح کشور داریم؛ سهم اصلاح‌طلبان از این امکانات چیست؟
مشکل اصلاح‌طلبان، بازی در عرصه نابرابر است که یک طرف همه چیز را بر عهده دارد و این طرف با دست خالی باید رقابت کند. این یک واقعیت است که به‌نظر من همه آن‌هایی که در این عرصه حضور دارند باید به آن توجه کنند.
  با توجه به مباحثی که درباره موانع موجود فرا روی اصلاح‌طلبان مطرح شد که نه تنها فرصت‌ها، که مجموعه امکانات کشور در اختیار اصولگرایان است فکر می‌کنید چه راهی را می‌توان جست تا شرایط برای حضور نسبتا متعادل‌تر در انتخابات فراهم شود؟
هادی طاهرخانی: ببینید ما در یک بازی برابر قرار نداریم و از سوی دیگر، تعیین راهبرد هم خیلی با ما نیست. اگر یک بازی برابر به‌لحاظ نفرات و امکانات بود این امکان نیز وجود داشت که شرایط و وضعیت را مدیریت و سامان‌دهی کرد. معتقدم شرایط از این نظر بحرانی است و باید با مدیریتی استراتژیک با آن برخورد کرد. در شرایطی که ما اساساً نمی‌دانیم با کاندیداهای اصلاح‌طلب چگونه برخورد خواهند کرد؛ چه کسی را تأیید و چه کسانی از فیلترینگ عبور نمی‌کنند. مهمترین نکته، سنجش این وضعیت و اتخاذ راهبرد براساس شرایط نابرابر مبتنی بر برخورد متصور شورای نگهبان با کاندیداهای اصلاح‌طلب است. این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت که درصد بالایی از آرای خاموش متعلق به اصلاح‌طلبان است. نکته دیگر، ایجاد فضایی از امید در جامعه است تا با حضور کسانی که صاحب این آرا هستند پای صندوق‌های رأی، زمینه تحول مورد انتظار در عرصه انتخابات فراهم شود.
 به‌نظر می‌رسد اگر اصلاح‌طلبان استراتژی حضور فعال، نه‌تنها در انتخابات که در همه عرصه‌های کنش‌گری سیاسی کشور را داشته باشند می‌توانند با تغییر فضا، رویکردها را نیز متحول کنند. چرا اصلاح‌طلبان به‌ویژه بانوان این جناح سیاسی از حداقل کنش‌گری برخوردار هستند؟
مهدیه قافله‌باشی: در مورد وضعیت زنان من فکر می‌کنم از آنچه که به‌عنوان بیم و امید نام بردید فقط بیمش به قزوین رسیده است و حداقل در حوزه زنان، با وجود روی کار آمدن دولت یازدهم، امیدمان به یأس تبدیل شد. با این وضع، فکر می‌کنم هیچ تمایلی برای کنش‌گری سیاسی لااقل در قزوین وجود نداشته باشد. تا زمانی که پای صندوق‌های رأی هستیم عزیز می‌شویم و از این ستاد به آن ستاد دعوت می‌شویم، یک ستاد مخصوص برای زنان تشکیل می‌شود، همه امکانات برایمان فراهم می‌شود، اما از فردای انتخابات، زنان اصلا حذف می‌شوند. تصور می‌کنم حضور زنان یک حضور ویترینی در عرصه انتخابات، آن هم در همان ده‌ روز انتخابات است و بعد از آن، یادشان می‌رود که ما هم شریک پیروزی بودیم. تجربه انتخابات سال۸۸ نشان داد که زنان در همه شرایط پابه‌پای مردان حضور داشتند. به‌هر‌حال درباره حضور زنان باید با تردید صحبت کرد که زنان اصلا می‌خواهند کنش‌گران این عرصه باشند و تمایلشان چگونه خواهد بود که این مسأله در شرایط فعلی لااقل کمی به تأمل نیاز دارد.
 اینکه خانم‌ها نادیده گرفته می‌شوند آیا بخشی از آن معطوف به این نیست که زنان به‌لحاظ پیامدهای کنش‌گری سیاسی، خیلی مایل به حضور در این عرصه نیستند؟
قافله‌باشی: شاید در انتخابات۷۶ حضور زنان در عرصه انتخابات کمتر بود و معطوف به چند نفر می‌شد ولی شاهد بودید که به مرور بر زنان فعال در عرصه سیاست و آن هم نه فقط انتخابات، افزوده شد بطوری که در انتخابات سال۹۲  و پیش از آن از حضور بسیار پر رنگی برخوردار بودند. من فکر می‌کنم مشکل را باید در این نکته جستجو کرد که خانه از پای‌بست ویران است؛ اصلاح‌طلب و اصولگرا هم ندارد. نمی‌خواهم بگویم که شما مقصر هستید، انگشت اتهام هم به سوی جریان خاصی نیست. مطمئن هستم که اگر زنان اصول‌گرا هم اینجا بنشیند در این داستان با ما وحدت‌نظر خواهند داشت، حالا البته آن‌ها معتقد هستند که مدیریت خانه برایشان کفایت می‌کند و در واقع خودشان را محدودتر می‌دانند، ولی ما به واسطه اینکه هویت خودمان را از دوم خرداد گرفته‌ایم، کمی جسورتر هستیم و فکر می‌کنیم که حضورمان در جامعه ضروری است و خود را ملزم می‌دانیم به‌عنوان یک کنش‌گر حضور داشته باشیم.
 آقای کرمی به نابرابری مطلق بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان به‌لحاظ شرایط دسترسی به امکانات به‌ویژه در حوزه‌های تبلیغی و رسانه‌ای اشاره کردند. برای تغییر چنین فضایی که به‌هرحال نمی‌توان آن را انکار کرد آیا تنها باید به دولت چشم دوخت که فضا را بازتر کند یا اینکه باید از امکانات دیگری کمک گرفت؟
حمدلله زاده: پیش از پاسخ به سوال شما، اجازه بدهید در بحث تعیین استراتژی چند نکته را عرض کنم. در تعیین استراتژی می‌توانیم با دو رویکرد به مسأله ورود کنیم. یک رویکرد نگاه به آینده است و رویکرد دیگر نگاه به گذشته. متأسفانه کشور ما در چند سال آینده با بحران‌های زیادی روبه‌رو خواهد شد. عمده منابع تأمین مالی کشور از نفت است؛ ما به تدریج در طی ۴۰-۳۰ سال آینده دچار افول در این بخش خواهیم شد، بحران آب و بحران خشکسالی پیش روی ماست و از سوی دیگر با بحران‌های فرهنگی در جامعه روبه‌رو هستیم؛ بحران اعتیاد، طلاق و بحران‌های دیگری که در حوزه فرهنگی داریم و این‌ها البته تنها محدود به این موارد نخواهد بود و بحران‌های اقتصادی، چهارچوب آرایش سیاسی منطقه را هم دستخوش تغییر خواهد کرد. با این شرایط، حتماً باید به ورود نخبگان به مجلس مقید شویم. نهادی که دارد تصمیم‌گیری و قانون‌نویسی می‌کند نباید در اختیار کسانی باشد که درایت، قدرت و دید ضعیفی دارند، برای اینکه به این حد مطلوب برسیم؛ استراتژی اصلاح‌طلبان باید مشارکت صد‌درصدی باشد. اگر لحظه‌ای غفلت کنیم و تصمیمات به موقع نباشد، آینده کشور دستخوش مشکل خواهد شد. درست است که در ابزارها محدودیت‌ها و تبعیض‌های فراوانی وجود دارد، ولی نباید نگران باشیم. آگاه‌سازی از طرق مختلف اثرات خود را خواهد داشت همانگونه که در چند انتخابات گذشته شاهد بودیم آرای مردم برخلاف روند تبلیغات حاکم شکل گرفت.
 قطعا فضای سیاسی استان، مقدمه و بسترساز انتخابات پیش رو خواهد بود. فضای سیاسی استان را چگونه می‌بینید؟
طاهرخانی:
بعد از انتخاب آقای روحانی، سطح توقعات برای تغییر- به‌حق یا ناحق‌بودن آن فعلا کاری ندارم- افزایش یافت. ما خودمان را پیروز انتخاب می‌دانستیم و معتقد بودیم که از کسی حمایت کردیم که با حمایت مجموعه اصلاح‌طلبان به ریاست آقایان هاشمی و […] و کنار‌کشیدن آقای عارف به‌عنوان تنها کاندید مورد حمایت اصلاح‌طلبان، پیروز انتخابات بوده است. با این پیروزی، جوی پر از امید در کشور و البته در استان ایجاد شد، ولی نتیجه‌ای که حاصل شد جز کم‌شدن امیدها و نوعی سرخوردگی چیز دیگری نبود. چه کسی در قزوین می‌تواند مدعی باشد دولت عوض شده است. در تاکستان که ما فکر می‌کنیم با آنچه در این مدت اتفاق افتاد پیروز انتخابات آقای جلیلی بوده است.
با این مقدمه باید تأکید کنم فضای سیاسی استان، فضای مطلوبی نیست. اگر از مباحث تئوریک عبور کنیم نتایج این اتفاق‌ها، وضعیتی را به‌وجود آورده است که به‌سادگی نمی‌توان دوستان را به مشارکت در انتخابات فراخواند که فراخوان قبلی، نتیجه قابل توجهی برای تغییر شرایط نداشت. فکر می‌کنم بزرگان و آقای روحانی باید فکری برای تغییر این وضعیت بکنند. نباید تمام تخم‌مرغ‌ها را در سبد هسته‌ای گذاشت و از سیاست داخلی و آنچه در کشور می‌گذرد، غافل شد.
 به‌نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان برآوردی از روزهای پس از پیروزی آقای روحانی نداشتند و تصورشان برآمدن دولتی مانند دوران اصلاحات بود و بر همین اساس هم انتظاراتی داشتند که می‌بینیم برآورده نشده است.
طاهرخانی:
ببینید با آنچه اشاره کردم، اما معتقدم باید به حداقل‌ها رضایت دهیم و از همین فضای نیم‌بندی که به‌وجود آمده و امکان اینکه در چنین فضایی بنشینیم و وضعیت را نقد کنیم باید حداکثر استفاده را ببریم. طبعا اگر بتوانیم با همه محدودیت‌ها و تنگناهایی که وجود دارند بتوانیم نمایندگانی با باور اصلاح‌طلبانه را راهی مجلس آینده کنیم زمینه برای گشایش افزونتر فضا مهیا خواهد شد.
 با آنچه آقای طاهرخانی اشاره کردند مشخص است انفعالی که درباره حضور خانم‌ها در عرصه سیاسی مطرح شد این روزها به آقایان هم سرایت کرده است. آیا واقعا اگر فعالان سیاسی به این نتیجه رسیدند که انتظارات مورد نظرشان برآورده نشده است باید عقب بنشینند یا لزوما نتیجه فرع بر نقش‌آفرینی مسوولانه است؟
قافله‌باشی:
وضعیت زنان در سیاست به نسبت  بقیه‌ی حوزه‌ها مثل بهداشت، ورزش، هنر، علم و فناوری غم‌انگیزتر است. در این حوزه‌ها، زنان توانسته‌اند جایگاه خودشان را پیدا کنند، ولی واقعیت این است که در حوزه سیاست هنوز هم خودمان بازی سیاسی را بلد نیستیم به واسطه آن سابقه تاریخی که وجود دارد و نگاه فرد سالار حاکم، باید اعتراف کرد که  بازی سیاسی را خودمان هم بلد نیستیم، ما هنوز قدرت چانه‌زنی‌مان آنقدر قوی نیست که بتوانیم در مرحله آخر موفق شویم این ایراد به جامعه زنان وارد است ولی فکر می‌کنم تقصیر ما نیست و اینکه ما فرصت تمرین نداشتیم

فرصت امتحان‌کردن، خطا‌کردن و زمین‌خوردن را نداشتیم خیلی زود بزرگ شدیم و چون این سبقه تاریخی است؛ نگاه جامعه به زنان یک نگاه شیشه‌ای شکننده است، من این مسأله را می‌پذیرم و مشکلی برای پذیرش آن ندارم.
بحث ما، این نیست که چه کسی مشاور امور زنان استانداری بشود یا نشود، بحث ما تغییر نوع نگرش به زنان در جامعه و عرصه سیاست است. اگر آقای رییس جمهور می‌آید و تعدادی از معاونین خودش را از زنان انتخاب می‌کند، یا سخنگوی وزارت‌خارجه را یک زن می‌گذارند؛ این پست‌ها آنقدر کلیدی نیست، اما نشان‌دهنده نوع نگاه شماست، نشان‌دهنده باز‌شدن فضا است. شاید انتصاب یک مدیرکل، فرماندار یا بخشدار از میان زنان، نمادین باشد، اما این نشان‌دهنده تغییر نگاه رییس‌ جمهور یا استاندار یک استان به‌حساب می‌آید که مثلا در استان‌های مرزی این پست‌ها به خانم‌‌‌‌ها داده می‌شود. نمی‌خواهم بگویم نگاه ما معطوف به قدرت و مدیر‌کلی است؛ نه اینگونه نیست! ضمن اینکه اگر هم باشد مشکلی نداریم به‌هرحال بازی سیاسی می‌کنیم که به قدرت برسیم، اگر غیر از این بود که کار اجتماعی می‌کردیم. همان کاری که ۵۰۰سال است خانم‌ها در خیریه‌ها و هیات‌ها انجام می‌دهند و هیچ مشکلی هم ندارند. ولی به‌هر‌حال ما می پ‌خواهیم این تغییر نگرش را در استان هم ببینیم، همانگونه که آقای روحانی لااقل در سطح کشور این را انجام داد و در خیلی از استان‌های هم‌جوار که از ما ضعیف‌تر هم هستند این اتفاق افتاد.
 در این میان این سوال مطرح است که اصولگرایان در انتخابات سال آینده با چه چالش‌هایی مواجه هستند که آنان را هم به بیم و نگرانی کشانده است؟
حمدلله‌زاده:
عمده مشکلی که اصولگرایان دارند، رشد آگاهی است. هر کسی که کاندید می‌شود باید طرح و برنامه داشته باشد این‌طور نیست که مثلا ترویج هیجانات را به مردم و اجتماع رأی را به سمت خودشان منحرف کنند. اصلاح‌طلبان به‌خوبی ثابت کرده اند که در برنامه‌هایی که ارائه داده‌اند موفق بوده‌اند. ۸ سال عملکرد دولت احمدی‌نژاد به‌عنوان دولت برآمده از اصولگرایان پیش روی مردم قرار دارد و به خوبی مقایسه خواهند کرد. اصولگرایان نمی‌توانند آنچه اتفاق افتاد را از ذهن مردم پاک کنند، گرچه اینجا باز ما این مشکل را داریم که اصلاح‌طلبان باید به هوش باشند و اجازه ندهند شعارهایشان توسط اصولگرایان مصادره شود. چالش ‌های فرا روی اصول‌گرایان خیلی پررنگ است. بحث گستردگی رسانه‌ها، گستردگی دانشگاه‌ها حداقل ما در هر خانواده‌ای، یکی دو تا دانشجو داریم که به مفاهیم حکومت‌داری آگاهی دارند و منابع در دسترسشان است و دیگر نمی‌توان به‌سادگی آرای اقشار مختلف مردم را از آن خود کرد. امروز مردم، شاخص‌های مختلف را در مقابل خود دارند و مطالباتشان نیز مشخص است و این مردم با رشد آگاهی، به همان مسیری که در گذشته کشانده شدند، باز نخواهند گشت. 

محمدحسن سلیمانی

لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=2740

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.