قزوین به دلیل مجاورت به تهران و شاهراه مواصلاتی شاهد حوادث متنوعی در طول تاریخ بودهاست. از طرفی قزوین یک شهر تاریخی-فرهنگی است؛ شهری که در عهد صفویه مدتی هم پایتخت بودهاست. این شهر، علاوه بر شخصیتهای مهم تاریخی، نخبگان بسیاری در زمینههای مختلف سیاسی، فرهنگی، ادبیات و موسیقی هم دارد. شهری سر سبز و خوش آب و هوا، پر از جاذبه ها و یادگاریهایی که نشانی از تاریخ غنی است و بالطبع تاثیر فراوانی بر روی فرهنگ اجتماعی و سیاسی مردم ایران هم گذاشته است.
• مشروطه؛ سرمنشأ فرهنگ سیاسی
لیلا حاجیآقایی، جامعه شناس، استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه، معتقد است برای واکاوی در فرهنگ سیاسی قزوین باید دوران مشروطه را زیر و رو کرد.
او به «فروردین امروز» میگوید: فرهنگ سیاسی به مجموعهای از باورها، ارزشها، نگرشها و احساساتی میگویند که اکثریت جامعه نسبت به حکومت، سیاست و حاکمیت دارند. به بیانی دیگر محوریت فرهنگ سیاسی این است که شهروندان نسبت به رفتارهای نظام سیاسی و مبانی فکری آن چگونه میاندیشند.
حاجیآقایی به تحولات سیاسی قزوین در دوران مشروطه اشاره میکند و توضیح میدهد: قزوین، یکی از شهرهایی بودهاست که در پیروزی انقلاب مشروطه تأثیر بسزایی داشته و مشروطه آمد که به گفتمان پادشاهی پایان دهد و گفتمان حاکم بر قانون مداری را در ایران حاکم کند.
این جامعهشناس میافزاید: برای همین ۱۱۵سال پیش مظفرالدین شاه در ۱۳مرداد ۱۲۸۵ هجری شمسی فرمان مشروطیت را صادر کرد که آغاز تحولات سیاسی در ایران بودهاست.
حاجیآقایی توضیح میدهد: یکی از شهرهایی که در پیروزی انقلاب مشروطیت نقش مهمی داشته، قزوین بودهاست که حتی احمد کسروی، مورخ معتبر مشروطیت میگوید: قزوین در کنار تهران، گیلان و تبریز جزو کانونهای اصلی مشروطهخواهی بوده که ابتدا شهر تبریز را ستایش میکند و بعد از آن هم قزوین که آزادیخواهی در آن ریشه دواندهاست.
این استادیار دانشگاه به بُعد ارتباطی قزوین اشاره میکند و میگوید: به چند دلیل قزوین بر تحولات سیاسی تأثیرگذار بوده که یکی از آنها بعد ارتباطی است. قزوین، یکی از راههای مواصلاتی است که محل تلاقی راههای شمال و شمال غرب و جنوب غرب کشور بوده و در زمان مشروطیت مرکز عملیاتی مشروطه خواهانی چون میرزا حسن شیخالاسلام، ملقب به رئیس المجاهدین با هوشیاری اخبار تهران را به تبریز و عتبات عالیه میرسانده و اینها از راه مواصلاتی شهر قزوین اتفاق میافتادهاست.
حاجی آقایی خاطرنشان میکند: قزوین بعد نظامی هم داشته و پل پیروزی مشروطه خواهان بودهاست، میدان توپخانه را که محمدعلی شاه در جریان مشروطیت به آشوب کشید با حضور تفنگچیهایی چون مجاهدین قزوینی که به تهران آمدند، با ایجاد رعب و وحشت در دل محمدعلی شاه مستبد، او را مجبور کردند که با مشروطه خواهان صلح کند. به همین دلیل نقش مجاهدان مسلح قزوینی برای فتح تهران خیلی مهم بودهاست.
او به اقدام برجسته قزوینیها در این برهه تاریخی اشاره میکند و میافزاید: در حقیقت با حرکت اردوی مشروطهخواهان از قزوین به تهران که ۱۱گروه بودند و دو گروه آن مجاهدین قزوینی بوده و جزو فاتحین تهران محسوب میشوند باعث شد تا حکومت مستبد قاجار سقوط کند؛ البته مبارزان قزوینی، تلگرافخانه انگلیس را با کمک یکی از سرداران بختیاری تصرف کردند که یک اقدام برجسته قزوینیها بودهاست.
این جامعهشناس در ادامه از سرمایههای فرهنگی قزوینی اثرگذار از مشروطیت نام میبرد؛ از دهخدا، سید اشرفالدین حسینی و عارف که در آگاهیرسانی سهم پررنگی دارند.
به گفته این استاد دانشگاه، زمانی که آزادی بخواهد بیاید و استبداد به پایان برسد، شعر و ادب و نثر و هنر میآیند تا با هنر و قلم مردم را به آگاهی برسانند و با فساد و جهل مبارزه کنند و استبداد را از بین ببرند.
فرهنگ سیاسی در لوای توسعه
حاجی آقایی، با پشت سرگذاشتن از تاریخ مشروطه در خصوص فرهنگ سیاسی توضیح میدهد: یکی از مفاهیم کلان در علوم اجتماعی، بحث “فرهنگ سیاسی” است که به مجموعهی نگرشها و باورهای یک جامعه نسبت به نظام سیاسی اشارت دارد و به عبارتی به نحوهی اثرگذاری متقابل بین فرهنگ و سیاست گفته میشود.
او میافزاید: هر چقدر جامعه توسعه یافتهتر باشد، فرهنگ سیاسی در آن ملموستر است. یکی از مواردی که بر فرهنگ سیاسی تأثیرگذار است، اقلیم است. دشت قزوین جزو مناطقی است که از موهبت چهارفصلی برخوردار است و کسانی که در این منطقه زندگی میکنند، از نظر اقلیمی شرایط مساعدی دارند که میتوانند با کنشگریهای سیاسی افکار ترقی خواهانه داشته باشند.
این جامعهشناس با اشاره به موقعیت جغرافیایی قزوین بیان میکند: از نظر موقعیت جغرافیایی هم، تحولات اثرگذار مختلفی را در فرهنگ سیاسی میتوان دید، زمانی که روسها در قزوین بودند، حضور اروپاییها باعث میشده که کاروانهای بسیاری در قزوین وارد شوند و بازارها رونق پیدا کنند.
او ادامه میدهد: بازار؛ یعنی داد و ستد، معامله و کنشهای متقابل اجتماعی که شکل میگیرد و همینها باعث ایجاد تولید ثروت در شهر میشوند. هرجایی که بازار شکل میگیرد، رونق فرهنگ و تمدن هم داریم و این مهاجرت و داد و ستدها باعث میشود انسانها با افراد و افکار جدید روبهرو شوند و این مواجهه باعث ایجاد رونق فکری میشود و همین عامل خود باعث این میشود که شهر خمود نباشد، مردم به توسعه فکر کنند و جامعه به جامعه باز تبدیل شود.
این جامعه شناس با اشاره به موقعیت تاریخی قزوین تصریح میکند: شهر قزوین، یکی از شهرهای مذهبی است و طبق نظام اعتقادی، حتی درب وردی شهر به «میدان مینودر» مزین شده؛ میدانی که به اصطلاح آغاز ورود به بهشت است و از دیرباز با همین گونه نظام اعتقادی و باورمندی، مردم در مقابل ظلم و استبداد ایستادگی کرده و از حق خود دفاع میکردند.
به باور این استاد دانشگاه، در نظامهای مذهبی که شیعهگری مطرح است، شاهد پتانسیل و محرکی برای دادستانی و مقاومت در برابر زورگویی هستیم که مردم قزوین هم در این راستا در مسائل سیاسی مطالبهگری داشتند که با بیتفاوتی در حاشیه قرار نگیرند و وارد متن و مرکز شوند.
حاجیآقایی، به آداب و رسوم و مناسک قزوین اشاره میکند که در این شهر با وجود مساجد و پایگاههای مذهبی بسیار، برپایی نماز باران، نماز جمعه و نماز عیدفطر در شکل گیری فرهنگ سیاسی موثر است.
او معتقد است آیینها و مناسک مذهبی باعث شدهاست که مردم این شهر همیشه در کنار هم باشند و از این طریق وجدان جمعی افزایش پیدا کردهاست تا سرنوشت سیاسی خود را رقم بزنند و مداخله داشتهاند.
این جامعهشناس به مشارکت سیاسی قزوینیها اشاره کرده و عنوان میکند: مردم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری مشارکت جدی دارند؛ بنابراین سرمایه اجتماعی در این زمینه بالاست که بخشی از آن مربوط میشود به اعتمادی که مردم به مسئولان دارند و به اصطلاح هر جایی که مشارکت سیاسی و کنشگری سیاسی داشتهباشند، وارد میدان شدند و این کار را انجام دادند.
البته او تاکید میکند: عوامل مختلف اجتماعی- فرهنگی و روانی مختلفی در مشارکت سیاسی مردم تأثیرگذار است که به چه میزان مردم و شهروندان احساس تعهد داشته باشند.
حاجی آقایی خاطرنشان میکند: مردم قزوین در طول تاریخ و در اوج مسائل سیاسی در مبارزه با استبداد و آزادی سیاسی مشارکت جدی داشتهاند و این مشارکت سیاسی در وقوع انقلاب۵۷ مشخص بوده است و در سایر انتخابات سیاسی نیز پای صندوق رأی رفته و سعی جدی داشتهاند تا در سرنوشت سیاسی، اجتماعی موطن خویش تاثیرگذار باشند.
البته این جامعه شناس معتقد است با توجه به این که وضعیت اقتصادی بسیار سخت شدهاست و تحریمهای خارجی و تصمیمات کارشناسی نشده داخلی زمینه را به سمت این برده که مردم به برخی از مسؤلان تصمیمگیر بیاعتماد شدهاند، خطر کاهش مشارکت سیاسی از بدیهیات است و هر چقدر فاصله بین مردم و مسئولان زیاد شود، مشارکت سیاسی نیز کاهش پیدا میکند؛ بنابراین برای افزایش مشارکت و فعالیتهای سیاسی باید اعتماد بین مردم و مسؤلان افزایش یابد و با افزایش سطح سرمایه اجتماعی و مردم سالاری، شاهد رشد فرهنگ سیاسی باشیم.