عرصه اجتماعی فرهنگ و هنر، از شمار نخستین فعالیتهای جمعی بودند که در پی فراگیری «کرونا» متوقف شدند و هنرمندان و فعالان این حوزه به ناچار تن به خانهنشینی یا ترک فعالیتهای جمعی فرهنگی و هنری خود دادند.برای آگاهی از حال و هوای اهالی فرهنگ و هنر در ایام قرنطینه کرونا، پای گفت و گو با دو تن از هنرمندان قزوینی نشستیم تا خود بگویند که این ایام چگونه بر آنها گذشت و در چه اندیشه و حال و هوایی به سر میبردند و میبرند.
حذف فرهنگ و هنر از سبد خانوار
حامد مکملی، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر معتقد است: خوشبختانه یا شوربختانه بخشی از جامعه هنرمندان که شمارشان اندک هم نیست، بیشتر زمانشان در مشاغلی غیر از هنر میگذرد که من هم یکی از آنها هستم و در این دوره تقریبا در محل کار حاضر بودهام و این یعنی، زمان خالی و قرنطینهی همهگیر خیلی به من نرسیده است.
او ادامه میدهد: اما آنچه در این دوران بیش از گذشته ذهن آدمی را درگیر میکند، این است که ما با اندیشه و نیازهای مردم خود چه کردهایم که دیگر مطالبهای برای فرهنگ و هنر ندارند؟! گویی حتی اگر ماهها و سالها هم درش را ببندیم کسی نمیگوید، چرا؟ کتاب چاپ نکنیم، تئاتر بر صحنه نبریم، سینماها را ببندیم، انجمنهای فرهنگی و هنری را تعطیل کنیم و چندی دیگر از این دست، کسی نمیپرسد چه شد؟ نه کسی میپرسد و میگوید و نه میخواهد. این کارگردان تئاتر میافزاید: قطعا این موضوع به خاطر این نیست که طعم شیرین و ماندگار اثر هنری را نچشیدهاند، نه؛ به خاطر این است که فرهنگ و هنر را از سبد خانوار حذف کردهایم.مکملی اضافه میکند: البته بر خلاف تعطیلی فرهنگ و هنر در دوران کرونا (تقریبا مانند قبل از آن) از همان روزهای اوج بیماری، جلسات اقتصادی و عمرانی و برنامهریزی و سیاسیمان! به راه بود. کسی چه میداند، حتما خروجی این همه جلسه و نشست و برنامهریزی و سیاستگذاری، رویدادهایی بسیار سترگ و راهگشا خواهد بود، همانند آنچه تا کنون بوده است.
او همچنین تاکید میکند: بیگمان این روزها هم میگذرد، ولی چه سود که همچنان از همه گستره فرهنگ و هنر، قسمت پوسته تبلیغاتیاش جذابتر است و با آن میتوان به اهداف متعدد و منفعتگرایانه تمامنشدنی رسید… گویی به جای هنر برای انسان یا هنر برای هنر؛ هنر برای منفعت و هنر برای قدرت لذتبخشتر است.
قرنطینه و نیازی به نام انسان بودن
مهرنوش ملاحسنی، هنرمند عکاس درباره روزهای قرنطینه میگوید: در روزگار پر از درد و استرس همگانی، اولین دغدغه این روزهایم تلاش برای حفظ سلامت خودم، خانوادهام، دوستانم و جامعه اطرافم بود. کمک به قطع این زنجیره مرگبار انسانی، با پذیرش و حمایت از کمپین «در خانه بمانیم» و رعایت و اطلاعرسانی درست پروتکلهای بهداشتی مورد تایید وزارت بهداشت در قالب پستهای موقت اینستاگرامی از جمله فعالیتهایم در این ایام بودند.
او ادامه میدهد: همچنین همکاری با کمپینهای مردمی برای شناسایی و کمک به اقشار آسیب دیده، که الحق باید دستان یاریگر مردم کشورم را در این رابطه غرق بوسه کرد.
این هنرمند عکاس اضافه میکند: اما فارغ از دغدغهها و وظایف انسانی، در حوزه حرفه عکاسی، سعی کردم با ثبت مجموعه تصاویری با مضمون «قرنطینه خانگی»، تشکر و قدردانی از کادر درمان و همچنین تشویق به همدلی و اتحاد در حفظ سلامت تک تک اعضای خانواده و دوستان، با هدف اصلی تزریق روح امید و سبزی، نقشی کوچک ایفا کنم.
ملاحسنی درباره دیگر فعالیتهایش در روزهای خانهنشینی نیز تصریح میکند: سعی کردم در روزهای قرنطینه، بیشترین استفاده را از وقت و زمان بدون کار و درآمد داشته باشم و با افزایش ساعات مطالعه در مباحث تاریخی، فلسفی، ادبی و زبان های خارجی و البته تمرینهای فشرده دف نوازی، برای خودم سرمایهگذاری کنم.
او همچنین یادآور میشود: یکی از مهمترین و البته گرانبهاترین درسهای زندگی که در این ایام گرفتم، درس گذشت و محبت بود. اینکه به چه میزان، حاضرم برای حفظ جان عزیزانم از خودم و خواستههایم بگذرم و اینکه یاد گرفتم تا جایی که میتوانم انسان باشم!
حذف فرهنگ و هنر از سبد خانوار
حامد مکملی، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر معتقد است: خوشبختانه یا شوربختانه بخشی از جامعه هنرمندان که شمارشان اندک هم نیست، بیشتر زمانشان در مشاغلی غیر از هنر میگذرد که من هم یکی از آنها هستم و در این دوره تقریبا در محل کار حاضر بودهام و این یعنی، زمان خالی و قرنطینهی همهگیر خیلی به من نرسیده است.
او ادامه میدهد: اما آنچه در این دوران بیش از گذشته ذهن آدمی را درگیر میکند، این است که ما با اندیشه و نیازهای مردم خود چه کردهایم که دیگر مطالبهای برای فرهنگ و هنر ندارند؟! گویی حتی اگر ماهها و سالها هم درش را ببندیم کسی نمیگوید، چرا؟ کتاب چاپ نکنیم، تئاتر بر صحنه نبریم، سینماها را ببندیم، انجمنهای فرهنگی و هنری را تعطیل کنیم و چندی دیگر از این دست، کسی نمیپرسد چه شد؟ نه کسی میپرسد و میگوید و نه میخواهد. این کارگردان تئاتر میافزاید: قطعا این موضوع به خاطر این نیست که طعم شیرین و ماندگار اثر هنری را نچشیدهاند، نه؛ به خاطر این است که فرهنگ و هنر را از سبد خانوار حذف کردهایم.مکملی اضافه میکند: البته بر خلاف تعطیلی فرهنگ و هنر در دوران کرونا (تقریبا مانند قبل از آن) از همان روزهای اوج بیماری، جلسات اقتصادی و عمرانی و برنامهریزی و سیاسیمان! به راه بود. کسی چه میداند، حتما خروجی این همه جلسه و نشست و برنامهریزی و سیاستگذاری، رویدادهایی بسیار سترگ و راهگشا خواهد بود، همانند آنچه تا کنون بوده است.
او همچنین تاکید میکند: بیگمان این روزها هم میگذرد، ولی چه سود که همچنان از همه گستره فرهنگ و هنر، قسمت پوسته تبلیغاتیاش جذابتر است و با آن میتوان به اهداف متعدد و منفعتگرایانه تمامنشدنی رسید… گویی به جای هنر برای انسان یا هنر برای هنر؛ هنر برای منفعت و هنر برای قدرت لذتبخشتر است.
قرنطینه و نیازی به نام انسان بودن
مهرنوش ملاحسنی، هنرمند عکاس درباره روزهای قرنطینه میگوید: در روزگار پر از درد و استرس همگانی، اولین دغدغه این روزهایم تلاش برای حفظ سلامت خودم، خانوادهام، دوستانم و جامعه اطرافم بود. کمک به قطع این زنجیره مرگبار انسانی، با پذیرش و حمایت از کمپین «در خانه بمانیم» و رعایت و اطلاعرسانی درست پروتکلهای بهداشتی مورد تایید وزارت بهداشت در قالب پستهای موقت اینستاگرامی از جمله فعالیتهایم در این ایام بودند.
او ادامه میدهد: همچنین همکاری با کمپینهای مردمی برای شناسایی و کمک به اقشار آسیب دیده، که الحق باید دستان یاریگر مردم کشورم را در این رابطه غرق بوسه کرد.
این هنرمند عکاس اضافه میکند: اما فارغ از دغدغهها و وظایف انسانی، در حوزه حرفه عکاسی، سعی کردم با ثبت مجموعه تصاویری با مضمون «قرنطینه خانگی»، تشکر و قدردانی از کادر درمان و همچنین تشویق به همدلی و اتحاد در حفظ سلامت تک تک اعضای خانواده و دوستان، با هدف اصلی تزریق روح امید و سبزی، نقشی کوچک ایفا کنم.
ملاحسنی درباره دیگر فعالیتهایش در روزهای خانهنشینی نیز تصریح میکند: سعی کردم در روزهای قرنطینه، بیشترین استفاده را از وقت و زمان بدون کار و درآمد داشته باشم و با افزایش ساعات مطالعه در مباحث تاریخی، فلسفی، ادبی و زبان های خارجی و البته تمرینهای فشرده دف نوازی، برای خودم سرمایهگذاری کنم.
او همچنین یادآور میشود: یکی از مهمترین و البته گرانبهاترین درسهای زندگی که در این ایام گرفتم، درس گذشت و محبت بود. اینکه به چه میزان، حاضرم برای حفظ جان عزیزانم از خودم و خواستههایم بگذرم و اینکه یاد گرفتم تا جایی که میتوانم انسان باشم!
امید مهدوی