اطلاعیه

  • امروز : چهارشنبه - ۱۹ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 1 - ذو القعدة - 1445
  • برابر با : Wednesday - 8 May - 2024
3
سعید عاشقی:

شاعران قزوینی درخشش قابل تاملی در شعر آیینی دارند

  • کد خبر : 2160
  • 02 نوامبر 2014 - 11:14
شاعران قزوینی  درخشش قابل تاملی  در شعر آیینی دارند
ایام عزای حسینی، فرصت مغتنمی است تا به بررسی تاثیرات قیام حضرت سید‌الشهدا (ع) بر شعر فارسی و نیز وضعیت شعر آیینی در کشور و استان پرداخته شود. از‌این‌رو، در گپ این شماره فروردین‌امروز، به گفت‌و‌گو با سعید عاشقی، از جمله شاعران نوپرداز و خوش‌قریحه قزوینی نشستیم که نه فقط دستی در پژوهش و نقد شعر دارد که خود نیز در زمره شاعران آیینی قزوین است.

عاشقی در این گفت‌و‌گو، به تفضیل درباره شعر آیینی از گذشته تاکنون و نیز وضعیت این نوع شعر در قزوین سخن گفته است.

 بهتر است بحث را با عاشورا و تاثیر آن در شعر فارسی آغاز کنیم
همان‌طور‌که می‌دانید ادبیات به‌عنوان آیینه افکار، باورها، عقاید و آداب و رسوم، اقوام و ملت‌ها و جوامع، نقش بسیار پررنگ و برجسته‌ای دارد که یقینا این نقش و اثر، با توجه به ساحت ساختار تاریخی- جغرافیایی و ایدئولوژیکی هر سرزمینی، جلوه‌هایی گوناگون از هویت خود را بروز می‌دهد.
ادبیات به‌عنوان یک هنر کلامی کلان، از انواع و اقسامی برخوردار است که شعر، به‌عنوان مهمترین، صریح‌ترین و زیباترین نوع از میان این انواع مرسوم هنر ادبیات محسوب می‌شود که به واسطه‌ی حضور و درخشش انکارناپذیر شاعرانی نامدار -که از دغدغه‌های عمیق فکری و عاطفی والایی بهره‌مند بودند-، جهانیان را از منظری نو و کاوشگرانه به اندیشیدن برانگیخته‌اند.
با این مقدمه، بد نیست اشاره‌ای داشته باشم که؛ ژانر شعر آیینی در کلیت خود، از تقسیمات و زیرشاخه‌هایی برخوردار گردیده که طی یکی دو دهه‌ی اخیر با استناد به روند جریانات شعر جشنواره‌ای، ما را با تیترها و عناوینی چون؛ شعر نبوی، شعر علوی، شعر رضوی، شعر انتظار و شعر عاشورایی روبرو ساخته است.
با این وصف، اما تردیدی نیست که حماسه‌ی کربلا و حادثه عاشورا به‌عنوان یکی از فاکتورهای اصلی شعر آیینی و مذهبی، یا به عبارتی شعر فارسی آیینی از سابقه‌ و پیشینه‌ای طولانی برخوردار است و با آنکه منشاء آن به صدر اسلام برمی‌گردد، لیکن بالندگی و شکوه و تعالی آن را باید در شعر فارسی جستجو کرد. جریانی که حدود دو سه قرن بعد از اسلام تثبیت گردیده و در ادامه، در اشعار شاعرانی چون؛ رودکی سمرقندی، شهید بلخی، فرخی سیستانی، ابونظر عسجدی، ابوسعید ابوالخیر، حکیم سنایی غزنوی، حکیم خاقانی شروانی، عطار نیشابوری، جلال‌الدین محمد مولوی، صائب تبریزی و … مورد توجه قرار گرفته و به بهترین شکل این مضامین را در قالب مدح و ثنا و مرثیه و تغزل و… مراتب ارادت و محبت خود را به اهل بیت و امام حسین (ع) و قیام ارزشمند آن حضرت منعکس نموده‌اند که به‌طور مشخص نیز منابع از کسائی مروزی به‌عنوان نخستین شاعر فارسی زبان شیعی یاد کرده‌اند که سوگ‌سروده وی در رثای حضرت سیدالشهدا و اصحاب ظهر عاشورا به صورت مکتوب به ثبت رسیده است.

 با آنچه شما به خوبی درباره شعر آیینی بیان کردید، به اوج‌گیری این نوع شعر در سال‌های پس از انقلاب می‌رسیم. تاثیر انقلاب را بر شعر آیینی چگونه می‌بینید؟
شعر آیینی اگرچه همواره به حرکت خود ادامه داده و با فراز و فرودهایی روبرو بوده است، اما از آنجایی که خاستگاه انقلاب ۵۷ به نحوی بارز متاثر از انگاره‌های ایدئولوژیک و عقیدتی بود، بدیهی و طبیعی می‌نمود که جنبه‌هایی از مذهب و مضامین مذهبی و اسطوره‌پردازی، دستمایه برخی شاعران و نویسندگان قرار بگیرد و با توجه به اوضاع سیاسی، اجتماعی آن مقطع کشور اعم از اعتراض‌ها، راهپیمایی‌ها و مبارزات چریکی و دیگر اقدامات انقلابی، عنصر حماسه و آزادگی و آزادی‌خواهی و آرمان‌گرایی، وجه غالب مضمونی سروده‌های برخی شاعران مبارز و دغدغه‌مند  قرار گیرد. به گونه‌ای که از این گذر هم افزایی و پیوند قابل اعتنایی را می‌توان میان طیف شاعران چریک و مبارز مثل، سیاوش کسرایی، خسرو گلسرخی و طیف شاعران جوان‌تر، که شاهد شکوفایی و به بار نشستن انقلاب بودند مثل؛ طاهره صفارزاده، علی موسوی گرمارودی و دکتر حسن حسینی، لحاظ کرد.
با این وصف می‌توان گفت که در شعر آیینی پس از انقلاب کماکان، وجه سوگمندی و تراژیکی حماسه در اغلب آثار حضور و نمود داشته و دارد و علاوه بر آن، عنصر عشق و عرفان که دیگر وجوه این قبیل آثار محسوب می‌شوند، به طور عمده شاکله‌ی اصلی شعر آیینی پس از انقلاب را شکل می‌دهند، با این تفاوت که انگاره‌های فرمی- زبانی که طی سال‌های اخیر بیشتر به آن توجه گردیده و بعضا کشف و شهودهای منطبق با مولفه‌های دنیای مدرنیته و همچنین تجربیات فردی و جمعی شاعران و نحوه‌ی برخورد و تحلیل و تفسیرشان از پدیده‌هایی چون جنگ هشت ساله، مقاومت و پایداری، ظلم ستیزی، فرامرزی نگریستن به موضوعات و رخدادها، انتظار و ظهور منجی، عدالت محوری و… بر دامنه‌ی زیبا شناختی برخی از آثار شاعران آیینی کشورمان افزوده است.

 در این میانه، شعر قزوین در این ژانر چه جایگاهی دارد؟

در قزوین هم متعاقب دیگر جریانات معمول و مرسوم در کشور، شعر به ویژه شعر آیینی درخشش قابل تامل و تحملی داشته است. در قزوین با آن پیشینه‌ی درخشان تاریخی، سیاسی، فرهنگی‌اش در مقوله شعر نیز اتفاقات خوبی رخ داده است، که با سابقه و صبغه‌ی مذهبی این شهر کهن از دیر‌باز تا کنون، انتظاری جز این را هم نمی‌توان داشت.
باید بر این نکته تاکید کنم که در حوزه‌ی شعر آیینی، نه تنها شاعران خوب و توانمندی در قزوین پا به عرصه سرودن نهاده‌اند، بلکه آثار خوب و قابل تاملی نیز به چاپ رسیده که می‌توان از آثار سید جلال‌الدین موسوی (در کربلا همایش گل‌های پرپر است، سوره سوره سرسبزی)، امیر عاملی (نیزه بریزید، از یاس‌ها الماس‌ها)، محمدجواد حضرتی (در ستایش امیرالمونین)، مهدی مردانی (پشت پرده‌ی ملکوت) و محمدحسین ابوترابی (اینجا کلمات سبز و سرخ‌اند، سرخ سربلند) نام برد. ضمن آنکه برخی از این شاعران اگرچه مجموعه‌های مستقل در این ژانر ارائه نداده‌اند، اما دارای سروده‌هایی زیبا و ارزشمند هستند. شاعرانی مثل؛ اسماعیل سکاک، سکینه صالحی، لعیا محمدی، محمد شفیع‌فر، منیره‌سادات سیاهپوش، شیما تقیانپور و احد چگینی.

  از خودتان نگفتید!
البته بنده هم این توفیق را داشته‌ام که در فضای شعر آیینی حضور یافته و عناوینی را کسب کنم. در آثار معدودی که در این زمینه سروده‌ام، سعی کرده‌ام نگاهی تازه و فارغ از کلیشه‌ها و نمادها و روایت‌های رایج، داشته باشم و بیشتر از زوایه آسیب‌شناختی یا به عبارتی نقد همین رویکرد تکراری و فاقد خلاقیت‌ها که اغلب تکرار مکررات است، به انعکاس دغدغه‌ام بپردازم. از سویی آنچه که بیش از سرودن صرف در این عرصه ضروری است، مطالعه دقیق و عمیق در این حوزه و قلمرو می‌باشد. یک اثر عمیق و تاثیرگذار که بتواند زاویه دید تازه‌ای ارائه دهد و مخاطب را به اندیشیدن در این زمینه برانگیزد و همچنین برخوردار از کشف و رهیافت کاربردی و اجتماعی‌تر باشد به مراتب بهتر و مطلوب‌تر از آثار بسیاری است که جز تکرار و کهنگی، چیزی نصیب مخاطب و حتی خود شاعر نمی‌سازد.

 و حرف آخرتان
عرایضم را با دو بیت از سید‌رضا محمدی به انتها می‌رسانم:
شعر اگر کلید بغض، مانده در گلو نباشد
پرنیان شعر و معنی، هر چه هست گلو نباشد
شعر اگر به ما نگوید، اشک و آه و خون چه کردند
از شعور و شور مردی، ذره‌ای در او نباشد

لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=2160

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.