اطلاعیه

  • امروز : سه شنبه - ۱۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 29 - شوال - 1445
  • برابر با : Tuesday - 7 May - 2024
2

دیروز، امروز، فردا

  • کد خبر : 2202
  • 02 نوامبر 2014 - 12:38
دیروز، امروز، فردا
دیروز:  و عنکبوت آمدسال 1379 قتل پی‌در‌پی زنان در مشهد، باعث ایجاد رعب و وحشت می‌شود. قاتل پس از انجام 16 قتل زنجیره‌ای دستگیر می‌شود؛ نامش سعید حنایی بود. در اعترافاتش با افتخار قتل زنان را می‌پزیرد، زنانی که به گفته او، تن‌فروشانی بودند که جامعه را فاسد کرده بودند. 

 یک‌سال بعد فیلمسازی به نام «مازیار بهاری» به سراغ این سوژه می‌رود و یک فیلم مستند با نام «و عنکبوت آمد» می‌سازد. فیلم روایت گزارش این واقعه از زبان آدم‌های مختلف است. قاتل (سعید حنایی) بدون کمترین پشیمانی اقدام خود را خداپسندانه می‌داند و در حرف‌هایش به نوعی خودش را مُصلح معرفی می‌کند که کمر همت به تطهیر جامعه بسته است. اطرافیانش نیز مستقیم یا غیر مستقیم اقدام او را تایید می‌کنند. از همه واضح‌تر و مشخص‌تر پسر نوجوانش، اقدام او را حرکتی قهرمانانه می‌داند. او به گفته خودش، ابتدا از کار پدر شرم داشته، اما وقتی حرف‌های این و آن را می‌شنود پی به عمل ارزشمند پدرش می‌برد. حالا او هم دوست دارد راه پدرش را ادامه بدهد. در سوی دیگر، فرزندان قربانیان سعید حنایی و خانواده کسانی قرار دارند که تعدادی بخاطر فقر اقتصادی تن خود را حراج کرده‌اند. در نگاه معصومانه دو دختر یکی از قربانیان شرم، خجالت، نگرانی و حسرت با هم است. سعید حنایی به دار آویخته می‌شود، اما آنطور که از گفته‌های برخی برمی‌آید، او قهرمان است. برخی که به راحتی در مسند قضاوت می‌نشیند و خیال می‌کنند نظر‌دادن در مورد دیگران ساده است. قتل‌های زنجیره‌ای سعید حنایی از این نظر قابل درک است؛ چرا که او پا را از خواسته‌های شخصی، انتقام، غرایز و … فراتر گذاشته و به جای مجریان قانون عمل کرده است.
در فیلم قیصر ساخته مسعود کیمیایی هم این اتفاق دیدنی است. قهرمانی که در نبود دستگاه انتظامی پیگیر، خودش کفش هایش را ور می کشد و متعرضان خواهرش را به هلاکت می‌رساند. اما قیصر در پی انتقام شخصی است و کشت و کشتارش موقتی است. قاتل عنکبوتی اینطور نبود، او می‌تواند نماینده تفکر کسانی باشد که خود را مدار حق و باطل می‌دانند و به این باور رسیده‌اند که حکم صادر‌کردن در مورد دیگران ساده  است، هر چند که بزرگان دین و معجزه الهی، آن‌ها را از این امر باز داشته باشد.

امروز: وحشت در نصف جهان
 وقتی این نوشته را می‌خوانید، لابد اطلاعات کاملی در مورد کسی یا  کسانی دارید که کمر همت به ضربه به جسم و جان زنانی بسته‌اند که در خیابان‌های اصفهان ِ نصف جهان قدم زده یا درون ماشین نشسته‌اند. شاید تا وقتی این نوشته را می‌خوانید اسید پاش یا اسید‌پاشان به عمل  خود اعتراف کرده باشند. خدا کند اعتراف کرده یا نکرده، دلیلشان شخصی باشد (مثل قیصر) نه اینکه این دلیل شخصی، عملش را توجیه خواهد کرد، حداقلش باری روی دوش من و مایی نمی‌شود که حرفی را نپخته زده‌ایم و او را مبدل به مُصلح اجتماعی کرده‌ایم، مُصلح اجتماعی از هر نوع! چرا که داعش، سعید حنایی و… خود را مصلحینی می‌دانند که قرار است دنیا را زیباتر کنند، اما واقعا می‌توانند؟ چطور می‌شود تصور کرد زشتی‌های ایجاد شده با این حرکات، دنیا را قشنگ‌تر و خدایی‌تر کند.
دنیا با متانت، صبر و مهرورزی محمد‌(ص) است که زیبا می‌شود. دنیا وقتی زیبا است که قاضی‌اش خدا باشد یا کسانی که انصاف، خداپسندی و … را ملاک خود قرار می‌دهند. کاش وقتی این نوشته را می‌خوانید همه با صراحت تکلیف خود را با این واقعه روشن کرده باشند.

فردا: داوران اصلی از دنبال می‌آیند
در فیلم مرگ یزدگرد ساخته بهرام بیضایی، جمله درخشانی وجود دارد. جمله‌ای که مضمون کهنه‌اش این است؛ «داوران امروز، آدم‌های فردایند.» نمی‌دانم فردا، وقتی یکی درباره امروز و اتفاق اسیدپاشی در اصفهان قضاوت می‌کند، ما کجای دادگاهش قرار می‌گیریم؛ شاهد، متهم، قاضی و یا…

لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=2202

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.