حس سردی فروریخت روی پوستش. سنجاق کف دستش تکان تکان خورد. آرام نزدیک تر گرفتش. یک سنجاق سینه معمولی بود! چشمهایش دو دو میزدند و فشار میآوردند به سرش.
– این یه سنجاق سینه معمولی نیست!
چند خطی از رُمان «سنجاق سینه» را با هم خواندیم. اولین رُمان «پروانه زاغزیان» که توسط انتشارات آموت به چاپ رسیده است. پروانه زاغزیان نام آشنایی میان داستان نویسان قزوینی است چرا که سالهاست داستان کوتاه مینویسد و حالا در اولین رُمان خود نیز میان مرز داستان کوتاه و رمان شناور است. این اثر که برخی زنانه میخواندندش، مملو از توضیحات شاعرانه و دغدغههای زنانه است. هرچند ویرایش این کتاب با ضعفهایی روبه روست، اما اثر قابل تاملی است که خواندنش خالی از لطف نیست.
گفتنی است: مراسم رونمایی و نقد این رمان نیز، هفتم آبان با حضور کارشناسان حوزه ادبیات داستانی و توسط کانون ادبی کتابخانههای استان در آمفی تأتر کتابخانه علامه رفیعی برگزار شد.
– این یه سنجاق سینه معمولی نیست!
چند خطی از رُمان «سنجاق سینه» را با هم خواندیم. اولین رُمان «پروانه زاغزیان» که توسط انتشارات آموت به چاپ رسیده است. پروانه زاغزیان نام آشنایی میان داستان نویسان قزوینی است چرا که سالهاست داستان کوتاه مینویسد و حالا در اولین رُمان خود نیز میان مرز داستان کوتاه و رمان شناور است. این اثر که برخی زنانه میخواندندش، مملو از توضیحات شاعرانه و دغدغههای زنانه است. هرچند ویرایش این کتاب با ضعفهایی روبه روست، اما اثر قابل تاملی است که خواندنش خالی از لطف نیست.
گفتنی است: مراسم رونمایی و نقد این رمان نیز، هفتم آبان با حضور کارشناسان حوزه ادبیات داستانی و توسط کانون ادبی کتابخانههای استان در آمفی تأتر کتابخانه علامه رفیعی برگزار شد.
حمید رضا لطفی