اطلاعیه

  • امروز : سه شنبه - ۱۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 29 - شوال - 1445
  • برابر با : Tuesday - 7 May - 2024
3
اکران فیلم «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» در قزوین

ملغمه‌‌ای پرهیاهو و سرگردان

  • کد خبر : 785
  • 27 اکتبر 2013 - 18:00
ملغمه‌‌ای پرهیاهو  و سرگردان
نه فریب نام پر طمطراق فیلم را بخورید و نه حضور انبوه بازیگران برجسته سینما ونه عکس‌هایی که در جاهای مختلف از فیلم دیده‌اید.

با همه این هیاهوها قرار است با فیلمی کاملا معمولی روبرو شوید که مفاهیم به کار رفته در آن کاملا کلیشه‌ای و شعاری است. بیانیه تصویری محمد هادی کریمی(کارگردان) نه نشانی از تعلیق دارد و نه حس کنجکاوی مخاطب را بر می‌انگیزاند.
«بشارت به یک شهروند هزاره سوم» قرار است رسوخ شیطان پرستی در دبیرستانی دخترانه را به تصویر بکشد.خودکشی سه شاگرد مدرسه در فاصله زمانی کوتاه سبب می‌شود مدیر مدرسه (نیکی‌کریمی) از یک مدرس حوزه علمیه (هنگامه قاضیانی) استفاده کند.او به تدریج وارد دنیای شاگردان شده، از نفوذ عقاید شیطان پرستی در آنها و نیز راز مرگ همشاگردی هایشان باخبر شده و خود نیز درگیرآن می‌شود. هدف فیلم که قرار است با روایت نبرد و تقابل خیر وشر(خدا پرستی وشیطان پرستی) بر نقش فراموش شده ایمان در دنیای معاصر تاکید کند، به دلیل درک سطحی و ابتدایی فیلمساز از مکاتب فلسفی و الهی کاملا عقیم می‌ماند. هنگامه قاضیانی به عنوان شخصیت خدا پرست فیلم گندم می‌کارد،موسیقی سنتی ایرانی گوش می دهد،نسبت به فیلم‌ها و موسیقی روز دنیا بی‌علاقه است،زخم زبان‌های مکررهمسرش را با محبت و درست کردن غذاهای خوشمزه جواب می‌دهد؛ حتی معلمی او در مدرسه تنها برای رضای خدا و بدون هیچ چشمداشت مالی است.شناخت فیلمساز از شیطان پرستی نیز کاملا ظاهری است. سیگار کشیدن،فیلم دیدن،متال گوش دادن و حتی افسرده بودن نماد شیطان پرستی می شود!حتی اینترنت نیز در این فیلم جز جنبه منفی که جوانان را به راه فساد و شیطان پرستی می‌کشاند، کارکرد دیگری ندارد.از نشانه‌های فرماسونری ( ستاره پنج پر یا صورت‌های تک چشم) در فیلم به عنوان نمادهای شیطان پرستی معرفی شده‌؛درحالی که شیطان پرست‌ها نمادهای بسیار دیگری دارند که در فیلم هیچ اشاره ای به آنها نشده است.
 بازی بازیگران فیلم نیز به علت ضعف مفرط فیلمنامه بسیار معمولی و در مقایسه با نامشان بسیار معمولی است.اصرار بیش از حد فیلمساز بر مثبت بودن شخصیت مینو، جای هیچ خلاقیتی برای هنگامه قاضیانی نگذاشته است.حمید،همسر مینو(مهدی احمدی) به دلیل اینکه در ترفیعات حقش را نداده‌اند، خود را بازخرید کرده و خانه نشین شده است.او یا در رختخواب است، یا در حال سیگار کشیدن یا غر زدن به مینو.حس وظیفه شناسی و معده درد عصبی کارگاه پلیس فتا(حمید فرخ نژاد) بیش از حد اطواری است و او را تا حد یک تیپ و نه شخصیت باقی گذاشته است. شاید به صراحت می‌توان گفت «بشارت به یک ..» فیلمی فاقد شخصیت است!
روند یکنواخت و طولانی فیلم،موقعیت‌ها و میزانسن‌های جعلی و تدوین غیرحرفه ای و البته کمی عجیب‌مثل صحنه‌هایی که بدون دلیل حرکت آهسته می‌شد و… از فیلم، ملغمه‌ای پرهیاهو و البته سرگردان ساخته است که نه شخصیت‌های فیلم به بشارتی می‌رسند و نه مخاطب. تقسیم‌بندی آدم‌های فیلم به دو دسته خیر و شر، حتی با نام فیلم نیز متضاد است. درهزاره سوم آدم‌ها خاکستری‌اند، نه سیاه و سفید.  
لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=785

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.