اطلاعیه

  • امروز : شنبه - ۱۵ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 26 - شوال - 1445
  • برابر با : Saturday - 4 May - 2024
3
نگاهی به پل چوبی

موجی فراگیر در سینمای شبه‌روشنفکری

  • کد خبر : 666
  • 11 اکتبر 2013 - 12:23
موجی فراگیر  در سینمای شبه‌روشنفکری
استفاده از عنصر سیاسی به عنوان ظرفی برای روایت زندگی شخصیت‌ها، ویژگی متمایز «پل چوبی» ساخته مهدی کرمی است.

ناکامی عشق و وقوع خیانت، محصول دو رویداد بزرگ سیاسی و امنیتی پس از انقلاب برای آن‌ها می‌شود.«امیر» و «نازلی» که پس از اتفاق‌های تیرماه ۱۳۷۸ از دانشگاه هنر اخراج می‌شوند، عشقشان سرانجامی نداشته و هریک راهی جداگانه می‌روند.امیر با شیرین ازدواج کرده و درگیر و دار سفر به آمریکا است؛ اما مشکلات مالی‌ سبب شده، به «صبوحی» که استاد سابق اوست، اعتماد کند و شیرین را برای جمع و جور کردن پاسپورت به همراه او به دوبی بفرستد. نازلی نیز به اروپا می‌رود؛ اما برای آزادی دوست خبرنگار هلندی خود، میشل که در جریان حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸ دستگیر شده به ایران بازمی‌گردد. او در صف جلوی زندان امیر را به صورت تصادفی می‌بیند. امیر نیز به دنبال ردی از خواهر خود «آیدا» است.  همزمان که امیر به شیرین و رابطه اش با صبوحی شک می‌کند، رابطه‌اش را با نازلی ادامه می‌دهد. برای امیر، نوستالژی و هرآنچه مربوط به گذشته است، قداست خاصی دارد و نازلی شکوه این نوستالژی است. صبوحی، با آن مدل عجیب نشستن و رفتار خودشیفته‌اش، درست نقطه مقابل او است:»نوستالژی یعنی کشک!»بازی نسبتا بد مهران مدیری در نقش صبوحی، به همراه ضعف فیلمنامه در شخصیت پردازی، این نقش را باور پذیرتر نکرده ‌است.  
سیاست و در معنای کلی تر، حوادث اجتماعی سایه سنگینی بر اراده فردی همه شخصیت‌های فیلم دارد. تلاش کرم پور، در این است که نشان دهد، این جامعه است که روابط انسان‌ها را می‌سازد و نقش اراده و فردیت انسان در آن بسیار محدود است. شاید برای همین هدف است که پل چوبی سرشار از قصه‌های فرعی است که ارجاعات مکرر و انتقادی به حوادث بیرونی و به‌ویژه حوادث ۱۳۸۸ دارد. یکی از مثال‌های بارز و موفق آن شخصیتی به نام سرهنگ «ربیعی» است که او را با عناوینی مختلف مثل حاجی، سرهنگ و سردار صدا می‌زنند. کسی که دامنه کارهایش از ساختمان سازی تا برقراری امنیت و حتی آشپزی می‌رسد و نفوذ و اعتبارش به حدی است که امیر به کمک او می‌تواند خواهرش و حتی میشل را از زندان بیرون بکشد. یا وقتی که در بحبوحه‌ی حوادث بعد از انتخابات، امیرکه مهندس یکی از پروژه‌های ساختمان سازی متعلق به سرهنگ ربیعی است، به او تلفن می‌زند و از حاضر نبودن کارگران که در اصل سربازان وظیفه هستند، در سر کارشان گله می‌کند.ارجاعات بیرونی فیلم، مانع از پرداخت مناسب فیلم به قصه درونی داستان، یعنی رابطه امیر و نازلی و شیرین شده است. چندین قصه فرعی در فیلم، ربطی به تم اصلی فیلم ندارد و فقط به فیلم لطمه می‌زند.
روایت آثار متاخر «اصغر فرهادی»، ازمصایب و مشکلات طبقه متوسط، تبدیل به موجی فراگیر در سینمای شبه روشنفکری ایران شده است که البته برخلاف خود آثار فرهادی، در آن‌ها خبری از نسبیت معنایی نیست. قصه‌های مختلف پل چوبی، بی‌آنکه به سرانجام مشخصی برسند، پایان می‌یابند، بدون آنکه مشخص شود خیانت شیرین به امیر واقعیت دارد یا نه. امیر به یکباره بعد از آزادی میشل، از نازلی جدا شده و رابطه‌اش را با شیرین از سر می‌گیرد.این ضعف‌ها ناشی از عدم انسجام ساختار فیلمنامه است و برخلاف آثار فرهادی، منجر به عدم قطعیت و چند لایه بودن معنایی نمی‌شود.

پیمان پذیره

لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=666

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.