سخن گفتن از حظ وافرِ مرموز و زیرپوستیای که با کتاب خواندن و رفتن به کتابخانهها و
کتابفروشی ها نصیبت میشود. اینکه در محضر کتاب، گذشت زمان را حس نکرده و از فراوان زندگی و سرگذشت دیگران، بدون هیچ گونه خطری، دستچین کنی؛ خود موهبتی است. نمیخواهم پای بحث های رمانتیک و یکجانبهای را پیش بکشم که مثلا « لعنت بر فضای مجازی، ماهواره، فیلم و … که جای گوهری چون کتاب را تنگ کردهاند» و جملات ساده لوحانهای از این دست که بیشتر ضد تبلیغ کتابخوانی است؛ چرا که بنابر اصل «رطب خورده منع رطب نمیکند»، واقعبینی را نمیتوان زیر پا گذاشت. فراتر از اینکه مدام میگویند، «مردم کتاب نمیخوانند» – البته که در این شرایط بحرانی اقتصادی، کتابخوانی دغدغه دست چندم شده- بگذریم از اینکه میگویند «برخی آدمهای کتابخوان، به دنبال افیونی برای فرار از واقعیت هستند»، البته میدانیم که خیلی از کتابخوانها به چیزهایی که «میخوانند، عمل نمیکنند» و دیگر حرفهایی که میشنویم و خیلیهایش را هم البته قبول داریم.
ولی این یکی از سنگرهای هویت بخش ما (طبقه سابقا متوسط تحصیلکرده خواهان دانایی) است، سنگری که با همه مصائبش، سفت باید به آن چسبید و به تنفس در فضای امنش افتخار کرد. افتخاری که از این بعد نصیبم میشود تا از حال خوش کتابخوانی با آنهایی که هنوز در حال و هوای مجله و هفتهنامه و روزنامه هستند؛ سخنها بگویم. بگویم که چرا کتاب، جهانی والاتر از این همه رقبای چشمنواز کم عمق دارد، بگویم که چرا و چگونه رمان خواندن مهم است و توهمات «دن کیشوتی»1 را به واقعیت بدل میسازد؛ چرا خاطره نویسی و شرح احوال بزرگان۲ ، فکر را عمق میدهد؛ چرا محتاج خواندن کتابهای خوب روانشناسی هستیم برای عبور از «حال بد به حال خوب»3 ؛ چرا گذشته و تاریخ، «چراغ راه آینده»4 است ، چرا نابخردیهای پیش بینی ناپذیر۵ در کسب و کار موفق مهم است و قیاسهایی دیگر بر این منوال.
از نظر من بزرگترین سود کتابخوانی، عبور از «روزمرگی غریزی به هدفمندی انسانی» است و این کمکاری نیست. نه اینکه صاحب این قلم خود، به این درجه از معرفت نائل شده باشد، اما به قول شهید بهشتی در کتاب معتدلش درباره دکتر علی شریعتی؛ « جستجوگری در مسیر شدن باشد »6.
1- دن کیشوت اثر سروانتس، ترجمه محمد قاضی، نشر ثالث
2- شبه خاطرات، علی بهزادی، نشر زرین
3- از حال بد به حال خوب، دکتر دیوید برنز، ترجمه مهدی قراچه داغی، نشر پیکان
۴- نابخردی های پیش بینی پذیر، دن آریلی، ترجمه رامین رامبد، نشر مازیار
5- دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن/سیدمحمد حسینیبهشتی، روزنه
۶- گذشته چراغ راه آینده است، بیژن نیک بین، نشر نیلوفر
کتابفروشی ها نصیبت میشود. اینکه در محضر کتاب، گذشت زمان را حس نکرده و از فراوان زندگی و سرگذشت دیگران، بدون هیچ گونه خطری، دستچین کنی؛ خود موهبتی است. نمیخواهم پای بحث های رمانتیک و یکجانبهای را پیش بکشم که مثلا « لعنت بر فضای مجازی، ماهواره، فیلم و … که جای گوهری چون کتاب را تنگ کردهاند» و جملات ساده لوحانهای از این دست که بیشتر ضد تبلیغ کتابخوانی است؛ چرا که بنابر اصل «رطب خورده منع رطب نمیکند»، واقعبینی را نمیتوان زیر پا گذاشت. فراتر از اینکه مدام میگویند، «مردم کتاب نمیخوانند» – البته که در این شرایط بحرانی اقتصادی، کتابخوانی دغدغه دست چندم شده- بگذریم از اینکه میگویند «برخی آدمهای کتابخوان، به دنبال افیونی برای فرار از واقعیت هستند»، البته میدانیم که خیلی از کتابخوانها به چیزهایی که «میخوانند، عمل نمیکنند» و دیگر حرفهایی که میشنویم و خیلیهایش را هم البته قبول داریم.
ولی این یکی از سنگرهای هویت بخش ما (طبقه سابقا متوسط تحصیلکرده خواهان دانایی) است، سنگری که با همه مصائبش، سفت باید به آن چسبید و به تنفس در فضای امنش افتخار کرد. افتخاری که از این بعد نصیبم میشود تا از حال خوش کتابخوانی با آنهایی که هنوز در حال و هوای مجله و هفتهنامه و روزنامه هستند؛ سخنها بگویم. بگویم که چرا کتاب، جهانی والاتر از این همه رقبای چشمنواز کم عمق دارد، بگویم که چرا و چگونه رمان خواندن مهم است و توهمات «دن کیشوتی»1 را به واقعیت بدل میسازد؛ چرا خاطره نویسی و شرح احوال بزرگان۲ ، فکر را عمق میدهد؛ چرا محتاج خواندن کتابهای خوب روانشناسی هستیم برای عبور از «حال بد به حال خوب»3 ؛ چرا گذشته و تاریخ، «چراغ راه آینده»4 است ، چرا نابخردیهای پیش بینی ناپذیر۵ در کسب و کار موفق مهم است و قیاسهایی دیگر بر این منوال.
از نظر من بزرگترین سود کتابخوانی، عبور از «روزمرگی غریزی به هدفمندی انسانی» است و این کمکاری نیست. نه اینکه صاحب این قلم خود، به این درجه از معرفت نائل شده باشد، اما به قول شهید بهشتی در کتاب معتدلش درباره دکتر علی شریعتی؛ « جستجوگری در مسیر شدن باشد »6.
1- دن کیشوت اثر سروانتس، ترجمه محمد قاضی، نشر ثالث
2- شبه خاطرات، علی بهزادی، نشر زرین
3- از حال بد به حال خوب، دکتر دیوید برنز، ترجمه مهدی قراچه داغی، نشر پیکان
۴- نابخردی های پیش بینی پذیر، دن آریلی، ترجمه رامین رامبد، نشر مازیار
5- دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن/سیدمحمد حسینیبهشتی، روزنه
۶- گذشته چراغ راه آینده است، بیژن نیک بین، نشر نیلوفر
محسن جلیلوند