* پیشینه ساخت بندهای خاکی در قزوین
در دوره ساسانی و پس از تاسیس شهر قزوین، بهرهگیری از سازههایی چون «قنات» یا «کاریز» و «آب انبار» در این شهر متداول شد و از آب رودخانههای فصلی «دیزج» و «ارنزک» برای مصارف کشاورزی و باغداری استفاده میشد. با این حال، سیستم شهرسازی ساسانی ایجاب میکرد تا علاوه بر این مزایا، اقداماتی نیز در جهت احداث «بند»ی بر روی رودخانه «زویار» انجام شود تا مردم از هر سه رودخانه حوزه شهر بهرهمند گردند. براین اساس بندی توسط شاهپور دوم بر روی رودخانه «زویار» ساخته شد تا آب آن برای مصرف باغات شهر مورد استفاده قرار گیرد.
با تصرف ایران توسط اعراب، تا سده سوم هجری سیستم آبرسانی قزوین بههمان طریقی بود که در دوره ساسانی بود، اما در اواخر سده چهارم هجری جهت تامین آب شهر، بندی به دستور «دلف بن عبدالعزیزبن ابی دلف عجلی» به جای بند شاپوری که دچار آسیب شده بود بر روی رودخانه زویار احداث شد که آن را «دلف بند» نامیدند.
در دوره پایتختی قزوین در دوره صفوی هم، اگر چه بهنظر میرسد طریقه آبرسانی شهر و مسیر رودها کم و بیش یکسان بوده، اما با توجه به نیازهای مردم در این دوره و سپس قاجاریه، بندهایی بر روی رودخانههای دیزج و ارنزک زده شد تا آب آنها هم به مصارف باغات رسیده و هم نیاز شهرندان را برآورده سازد. بند سید علیخان در گردنه «کماسار» در دره «ارنزک»، بند ناصرالدین شاهی بر روی رودخانه «دیزج» و بند سپهسالار از جمله بندهایی بود در این دوران ساخته شده و مورد استفاده قرار گرفتهاند.
قهرمان میرزا سالور ملقب به «عین السلطنه» در خاطرات سیام آذر۱۲۹۶ خورشیدی خود درباره ساخت «بند»ی بر روی رودخانه باراجین نوشته است: «در شمال غربی قزوین آبادی است بارجین [باراجین]. رودی از آن جاری است موسوم به همان اسم. در تابستان فقط آب کمی دارد که یک رشته از آسیابهای قزوین از آن دایر است. لیکن در بهار و زمستان و اواخر پاییز آب بسیار جاری است. غیاثآباد هم آبادی است جوار بارجین، آن هم متعلق به [محمدولی خان تنکابنی]سپهسالار و تا یک میدانی شهر. اراضی هم تمام مال این دو ده و ملک سپهسالار میشود که این اراضی شنزار است و ابدا آب ندارند تا کشت و زرع کنند.
خود قزوین و اطراف قزوین هم که آب نیست و این باغات «مو» هم دیم است و فقط زمستان آب میدهند. مرحوم سید علیخان از اجداد رفعت السلطان و حاجی میرزا تقی حاضر، بندی در جلوی این رود بنا کرده بوده که گویا به اتمام نرسید و فقط آثار آن باقی است. سپهسالار به مشورت مهندسین روسی و معمارهای ایرانی مشغول ساختن این بند شده است. سیصد هزار تومان برآورد خرج آن شده. تا هوا مناسب بود تا روزی هزار عمله و بنا کار میکرد و نان را هم در همان جا از گندم شخصی سپهسالار یک من پنج هزار به آنها میفروختند و دو قران هم به عمله اجرت میدادند. سه رشته سد بنا میکنند که فشار آب خراب نکند.»
* بالاخانلو و نهب، نخستین سدهای قزوین
گرچه پس از استقرار جمهوری اسلامی، بندهای خاکی متعددی در سطح استان قزوین توسط جهادسازندگی احداث و مورد بهرهبرداری قرار گرفت، اما نخستین بار در سال۱۳۸۲، عملیات ساخت سد سنگریزهای با هسته رسی «بالاخانلو» در شهرستان بویینزهرا کلید خورد و متعاقبا در سال۱۳۸۶ عملیات اجرایی احداث سد خاکی با هسته رسی «نُهب» بر روی رودخانه خررود در تاکستان آغاز شد.
سدی که به گفته مسئولان مربوطه، بهمنظور کنترل و تنظیم جریانات نابهنگام و سیلابی رودخانه خررود، مدیریت بهرهبرداری از منابع آب با هدف حفظ و بهبود آبخوان دشت قزوین، توسعه شبکههای مدرن آبیاری و کشاورزی، افزایش راندمان آبیاری و صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی و احداث نیروگاه برقابی اجرایی شد، اما اکنون پس از گذشت ۱۶سال هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیده است. سد بالاخلو نیز دچار وضعیت مشابهی است و بهرغم گذشت ۲۰سال از آغاز آن، صرفا ۷۸درصد پیشرفت فیزیکی دارد، در حالی که قرار بود سال۱۳۹۳ به بهرهبرداری برسد!
مدیرعامل شرکت آب منطقهای قزوین اما درباره سد «نهب» میگوید: در حال حاضر بیش از ۹۶درصد از عملیات اجرایی سد نهب به انجام رسیده، این درحالی است که پیشرفت فیزیکی بدنه سد ۹۹.۵درصد بوده و اهم کارهای هیدرومکانیکال و خرید و نصب تجهیزات ابزار دقیق نیز انجام شده است.
منصور ستوده میافزاید: تکمیل تاج سد، سرریز، تملک باقیمانده اراضی دریاچه سد و تکمیل ساختمانهای اداری از جمله کارهای باقیمانده این پروژه است که با برنامهریزیهای صورت گرفته این بخش از کار نیز با سرعت و کیفیت بالا درحال انجام است.
او با اشاره به میزان اعتبارات هزینه شده برای ساخت سد نهب، اضافه میکند: تاکنون ۵هزار میلیارد ریال بابت ساخت این سد هزینه شده و به ۲هزار و ۵۰۰میلیارد ریال دیگر نیز جهت تکمیل کارهای باقیمانده و یک هزار و ۵۰۰میلیارد ریال اعتبار هم جهت تملک اراضی نیاز داریم.
این مسئول همچنین تصریح میکند: کانال اصلی شبکه آبیاری سد نهب نیز به طول ۲۵کیلومتر با پیشرفت ۵۷درصدی در حال اجرا است و درصدد هستیم تا با تسریع در روند اجرایی کار همزمان با بهرهبرداری کامل از سد نهب، اجرای بخشی از این کانالها را نیز به پایان برسانیم تا بتوانیم از ظرفیت کانالهای احداثی جهت توزیع عادلانه آب براساس حق آبهای موجود اقدام نمائیم.
* پروژههای غیرضروری و بسیار گران
اظهارات ستوده در حالیاست که کل اعتبار پيشبيني شده براي ساخت بدنه و شبكه آبرسانی سد نهب در سال۱۳۸۹، یکصد و ۲۰ميليارد تومان تخمین زده شده و قرار بود در سال۱۳۹۴ به بهرهبرداري برسد، اما امروز پس از گذشت ۸سال از زمان مقرر بهرهبرداری، این سد هنوز درگیر کمبود اعتبار مورد نیاز جهت تکمیل پروژه است.
یک مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه آب در این باره به «فروردین امروز» میگوید: «احداث سد نهب بنا بر ضرورتهای ناشی از مدیریت بهرهبرداری از منابع آب، یا كنترل و ذخيرهسازي جريانات سيلابي و نابهنگام خَررود نبوده، بلکه فشارهای سیاسی و درخواستهای مکرر مسئولان محلی، سبب اجرایی شدن آن شده است.
او که مایل نبود نامی از وی ذکر شود، با تاکید بر اینکه، در حوزه مطالعات اولیه، هیچگونه مطالعه اجتماعی جامعی درباره ضرورتها و پیامدهای احداث این سد انجام نشده است، میافزاید: برهمین اساس نظر جامعه محلی که قرار است به نوعی بهرهبرداران از این سد باشند و کانالهای آبرسانی فرعی و اصلی سد نهب نیز از اراضی آنها عبور نماید، گرفته نشده، به گونهای که اخیرا به دنبال مخالفت اهالی یک روستا، مسئولان ناچار شدند مسیر کانال آبرسانی را تغییر دهند!
این پژوهشگر حوزه آب همچنین با بیان اینکه، سدسازی در ایران عموما بیش از ضرورتهای ناشی از مدیریت آب یا کنترل سیلاب و… مبتنی بر نگاه سیاسی است، اضافه میکند: به جای صرف هزینه بسیار سنگین برای احداث سد نهب این امکان وجود داشت که با آبخیزداری درست، احداث بندهای خاکی و نیز بهرهگیری از پوشش گیاهی، هم سیلاب احتمالی را کنترل کرد و هم مدیریت بهرهوری از منابع آب را به نحو درستی انجام داد.
سد سازیهای فاقد مطالعات جامع و همه جانبه طی سه دهه اخیر در کشور پیامدهای بسیار مخربی بر محیط زیست، اکوسیستم، پوشش گیاهی و حیات وحش بر جا گذاشته و سبب تنشهای آبی فراگیری در مناطق مختلف شده است. با این همه، روی دیگر این سکه، پروژههایی نظر سدهای بالاخانلو و نهب در استان قزوین است که با برآورد اعتبارات مشخصی برای اجرا در زمانبندی خاصی، کلنگزنی میشوند، اما امروز پس از گذشت حدود دو دهه از آغاز عملیات اجرایی آنها، هنوز به بهرهبرداری نرسیدهاند.
براساس بررسیها، ساخت سد نُهب، تاکنون حدود ۸برابر برآورد اولیه هزینه دربرداشته است. این موضوع در مورد سد بالاخانلو نیز صادق است؛ در حالی که برآورد اولیه اجرای این پروژه در سال۱۳۸۲، پنجاه میلیارد تومان بوده، امروز صرفا تکمیل این پروژه و شبکه آبرسانی آن، به ۱۲۰۰میلیارد نیاز است؛ آن هم در شرایطی که تاکنون بیش از چهار برابر برآورد اولیه هزینه شده است!
تاخیر در اجرای پروژههای عمرانی به هر دلیلی که اتفاق بیفتد؛ چه بیپولی دولت باشد و چه ناکارآمدی مدیران، آنچنان است که گاهی ضرورتهای اولیه اجرای این پروژهها را منتفی خواهد کرد؛ همچنانکه به باور برخی کارشناسان، اجرای شماری از این پروژهها از جمله سد «نهب» از ابتدا ضرورتی نداشته و با پروژههای بسیار ارزانتر، امکان دستیابی به اهداف احداث این سد نیز ممکن بوده است.