با این هنرمند و مدرس موسیقی، صبح یک روز پاییزی در دفتر «فروردینامروز» همکلام شدیم تا برایمان از ساز نی و جایگاه موسیقی در قزوین بگوید. آنچه در ادامه میآید ماحصل این گپوگفت صمیمانه یکساعته است:
– تعریف شما از موسیقی چیست؟
از نظر من موسیقی شباهت زیادی با طبیعت دارد، طبیعت شامل نورها، مناظر، نغمات و صداهای مختلفی است که موسیقی نیز برای من به همین شکل میباشد، مجموعهای از نواها و ملودیهایی که ترکیب آنها بر روان آدمی، هم میتواند تاثیر خوب و هم بد بگذارد. یعنی همانطور که با دیدن یک منظره بد، حسوحال بدی به ما منتقل میشود، ممکن است که با شنیدن یک موسیقی بد نیز حسوحال بدی به ما دست دهد و از جهت دیگری هم میتواند تلطیفگر روح و احساسات آدمی باشد، یعنی موسیقی خوب میتواند ابزاری باشد جهت تلطیف و کنترل احساسات آدمی به سمت خیر.
از نقطه تولد تا مرگ آدمی نیز اتفاقات و احوالات بسیاری در زندگی افراد شکل میگیرد، منجمله پیروزی، شکست، اندوه، شادی، به دست آوردن، ازدست دادن و… که کلام گاهی در بیان این احوالات یاریگر آدمی نیست اما موسیقی میتواند در ابراز این احوالات به آدمی کمک کند که تمام این عوامل باعث شد تا موسیقی اولویت اول در زندگی شخصی و حرفهای من باشد.
– در چنددهه گذشته موسیقی با چالش و محدودیتهای مختلفی همراه بود، این چالشها چهتاثیری برموسیقی ایرانی داشته است؟
در طی ادوار مختلف موسیقی با انواع محدودیتها، چه در رسانه و چه در اجرا روبهرو شد، اما مردم تمایل بسیار زیادی به موسیقی داشتند. در زمان قبلاز انقلاب، ارکستر گلها به عنوان یکجریان جدی در مرکز کشور فعالیت داشت و کمکم در جریان تجدد هم موسیقی پاپ شکل گرفت و هم موسیقی سمفونیک و به تدریج این جریان موسیقی در حال انتقال و شکلگیری در شهرستانها بود.
اما بعد از انقلاب در یکدوره دهساله، موسیقی گرفتار یک فضای خفقان و رکود شد. در این دوره روزهای جمعه، جلسهای در منزل آقای ثقفی بهصورت مکتبی تشکیل و اداره میشد که یک نسلی از هنرمندان آن مکتب از سال ۷۰به بعد به وجود آمدند و پایهگذار دوره جدید موسیقی نوین در قزوین شدند، زیرا به لحاظ نوازندگی در اکثر رشتهها نوازنده بسیار خوب و توانایی تربیت شد، در بعد تحصیلات آکادمیک تعداد زیادی دانشجو و فارغالتحصیل موسیقی به وجود آمد و در بعد آهنگسازی نیز، آهنگسازهای برجستهای مانند حسام ناصری، مسعود سخاوتدوست، مهدی وکیلی و بسیاری دیگر شکل گرفتند. بنابراین در دوره بعداز انقلاب علیرغم وجود محدودیتها در عرصه موسیقی، به لحاظ نرمافزاری قوی هستیم به دلیل آنکه مردم اقبال بسیار خوبی به موسیقی نشان دادند و یک جریان جدیدی را در موسیقی راهاندازی کردند.
– پس بنا بهآنچه گفتید باید وضعیت موسیقی در قزوین را رو به رشد بدانیم؟
از نظر من بسترهای آموزشی در قزوین به صورت جدی فراهم شده است از تعداد آموزشگاههای موسیقی تا هنرستان و دانشگاه موسیقی، اما به لحاظ سختافزاری و امکانات، قزوین یکی از فقیرترینها و ضعیفترین استانها میباشد، یعنی جفایی که در حق موسیقی در قزوین شده غیرقابل وصف است. برای مثال طی چندیندهه هنوز در استان قزوین سالنی برای موسیقی وجود ندارد و سالنهایی که در حال حاضر به موسیقی اختصاص داده شده، بسیار غیراستاندارد و غیرحرفهای است.
بنابراین موسیقی قزوین به لحاظ نرمافزاری یک موسیقی در حال رشد است، اما به لحاظ سخت افزاری متاسفانه با مشکلات متعددی روبه رو میباشد، در حالی که ظرفیت بسیار بالایی در حوزه موسیقی وجود دارد و استان ما میتواند به عنوان یکیاز قطبهای جدی در عرصه موسیقی مطرح شود که پشتوانه و پیشینه تاریخی آن نیز جناب عارف، اقبال و همچنین مکتب بزرگ تعزیه است.
– چه شد که به ساز نی روی آوردید و وضعیت نینوازی را در قزوین چگونه میبینید؟
سازهای بادی از قدیمیترین سازهایی است که در همه فرهنگها جایگاه محترمی دارد برای مثال سرخپوستها احترام زیادی برای این ساز قائلاند، ما نیز خوشبختانه در زمانهای نفس کشیدیم که سایه استاد کسایی از بهترین نوازندهها بر موسیقی ایران بود و نوازندگی نی را به طرز اعجابآوری ارتقا داد. من نیز همان سالها تحت تاثیر این صدا و به خصوص قطعه نینوای استاد حسین علیزاده تلاش کردم که نوازنده استاندارد و خوبی باشم ولی فکر میکنم که نی ایران اگر دچار تغییر و تحول نشود و اگر برنامهای برای آن نداشته باشیم به عنوان یکساز موزهای از جریان توسعه موسیقی باز خواهد ماند.
با این همه، معتقدم که در ساز نی باید به سمت نی کلیددار حرکت کنیم راهی نداریم برای اینکه بخواهیم با تفکرات آهنگسازهای مدرن کار کنیم باید تغییراتی را در این ساز به وجود بیاوریم تا به عنوان یک عنصر اصلی بتواند در موسیقی ایرانی نقش ایفا کند.
– و حرف آخر استاد اسحاق چگینی؟
قزوین ظرفیت و پتانسیل بسیار خوبی در عرصه موسیقی دارد، زیرا شهری پر از استعداد است که در این زمینه، مسئولان فرهنگی باید با حمایتهای همهجانبه خود اجازه ندهند که این استعداد و ظرفیتها از بین برود. همچنین در داخل استان هیچگاه جشنوارهها نباید تعطیل شود، به دلیل آنکه جشنوارههای موسیقی میتواند انگیزهای برای هنرمندان شهر و محلی برای شکوفایی و شناسایی استعدادها باشد، بنابراین باید به امکانات و شرایط بهتر در عرصه هنر و موسیقی بیشتر اهمیت داده شود تا شاهد مهاجرت هنرمندان از استان خود نباشیم.