اطلاعیه

  • امروز : جمعه - ۲۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 10 - ذو القعدة - 1445
  • برابر با : Friday - 17 May - 2024
5
یادداشت

اندر احوالات ساز ناکوک موسیقی پاپ

  • کد خبر : 5674
  • 23 آگوست 2018 - 5:57
به دلت نمی  نشینند، یک جوری هستند، یک جور ناجوری! ستاره نیستند. ستاره، ستاره می  ماند. برای همه جهانیان، ستاره ستاره است. متعلق به مرزی نیست. هرقدر کوچک، جایش برای همیشه در آسمان باقیست. ستاره  ها می  درخشند، برای ابد. مسیر را نشان گمشدگان می  دهند.
واردهایی که غیر حرفه ای موسیقی می  سازند، چرا و با چه انگیزه ای به این حرفه روی می  آورند؟ پول؟ نه.
به آن کاری نداریم. ابداً بد نیست اگر کسی خدمت، هنر یا کالایی را در ازای پول ارائه کند. این کاملاً طبیعی و منطقی است. مقصودم این است که برای چه موسیقی می  سازند؟ برای آن که مدتی کوتاه نگاه  ها را به سوی خود جلب کند یا شهرت را به دست آورد بی آن  که گوشه چشمی به محبوبیت داشته باشد. همین می  شود که یا پای شعر لنگ  می  زند، یا ریتم، یا صدا، یا موسیقی، یا سبک و هر کدام دیگر. در مورد شعر این موضوع به وفور دیده می  شود.
اشعاری که یا فاقد معناست و یا تلفیقی از زحمات چند شاعر با چاشنی خلاقیت زروکی. شاید شما بگویید، با غذای شور کنار می  آیید. اصلاً می  خواهید به خودتان آسیب بزنید. ولی غذایی که از گوشت فاسد تهیه شده باشد را می  خورید؟ گوش دادن به آهنگی که ترانه اش دزدی یا بی مضمون است هم به همین شکل است.
بیت به بیت، دمار از روزگار شاعر در آمده تا شعر بگوید، تا شعرش بشود شعر در این بازار خراب خزعبلاتی که جای شعر به من و شما می  اندازند. حالا آن شعر درست و حسابی هم، یک خواننده بر می  دارد، به اسم خودش! هیچ نامی هم از شاعر نمی  برند. شعر از جان شاعر می  آید، دزدیدن آن، کثیف ترین دزدیست و شما می  شوید مال خر! وقتی آموزش موسیقی آنقدر گران و خاص می  شود که فقط عده ای می  توانند از آن بهره ببرند، وقتی موسیقی  های فولکور، موسیقی  های بندری، گیلکی، کردی، لری، خراسانی وآذری… ما هرگز فرصتی نمی  یابند تا مخاطب خود را پیدا کنند، وقتی پای اساتید موسیقی ما، از سالن  های کنسرت بریده شود، وقتی فضا محدود شود، رانت و پارتی و پول تعیین می  کند که کدام هنر حق انتشار دارد و کدام اثر هنری ممنوعه است، وقتی آدم  ها یادشان برود عشق چیست، احساس چیست، تعقل و تامل نکنند، وقتی همه این  ها رخ می  دهد و کسی نیست که به وضعیت سر وسامان بدهد، همین می  شود.
باغ بی باغبان، علف هرز می  رویاند و درختان تنومندش را می  خشکاند. اما تنها امید آن  که مردم هنردوست، به عنوان مخاطب، ازین پس کمی بیشتر به گوش خود احترام بگذارند.
محمد مهدی نعیمیان
لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=5674

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.