بازنگری در مطالبات درونی اصلاحات
یوسف کرمی، دبیر حزب اتحاد ملت ایران اسلامی استان قزوین، در واکنش به این اقدام به فروردین امروز میگوید: جریان اصلاحطلبی رسالت خویش را در حفظ کلیت نظام و اصلاح نواقص ساختاری و رفتار مدیریت ناسازگار با اهداف و آرمانهای مصرح در قانون اساسی قرار داده تا شاهد یک نظام کارآمد با بهرهوری بالا در جامعه باشد؛ قطعا تحقق چنین رسالت عظیم و عمیقی، بدون بازنگری مستمر به نقش خود در فرآیند زمان امکانپذیر نخواهد بود، و بر همین اساس باید نامه جمعی از جوانان اصلاحطلب خطاب به آقای خاتمی مورد تجزیه و تحلیل قرارگیرد.
او ادامه میدهد: این نامه حاوی دو نکته اساسی است، اول اینکه نقش شورای مشورتی و شورای عالی سیاستگذاری را متذکر شدهاند که اگر این تشکلها در گذشته نقش کارآمدی درعرصه اصلاحطلبی داشتند و حتما هم همینطور بودهاست، اکنون با توجه به سرعت تحولات و شرایط پیش آمده در جامعه، شاید دیگر آن کارآمدی قبل را بدون بازنگری نداشتهباشند، بنابراین ضرورت تداوم اصلاحات نیازمند یک بازنگری جدی است.
به گفته او، اگر بناست براساس مصلحت کل جامعه ملاحظاتی صورت گیرد، باید آن ملاحظات به نحوی در بدنه اصلاحطلبی جریان پیدا کرده و با علم و آگاهی و تصمیم تلویحی کثرتگرایی انجام شود. این حرف درستی است که راس باید انعکاس دهنده آراء و ایدههای بدنه باشد و غیر از این اگر باشد پذیرفته نیست؛چون مغایر با فرآیند دموکراتیک مورد نظر و نیاز عرصه اصلاح طلبی خواهد بود.
یوسف کرمی، دبیر حزب اتحاد ملت ایران اسلامی استان قزوین، در واکنش به این اقدام به فروردین امروز میگوید: جریان اصلاحطلبی رسالت خویش را در حفظ کلیت نظام و اصلاح نواقص ساختاری و رفتار مدیریت ناسازگار با اهداف و آرمانهای مصرح در قانون اساسی قرار داده تا شاهد یک نظام کارآمد با بهرهوری بالا در جامعه باشد؛ قطعا تحقق چنین رسالت عظیم و عمیقی، بدون بازنگری مستمر به نقش خود در فرآیند زمان امکانپذیر نخواهد بود، و بر همین اساس باید نامه جمعی از جوانان اصلاحطلب خطاب به آقای خاتمی مورد تجزیه و تحلیل قرارگیرد.
او ادامه میدهد: این نامه حاوی دو نکته اساسی است، اول اینکه نقش شورای مشورتی و شورای عالی سیاستگذاری را متذکر شدهاند که اگر این تشکلها در گذشته نقش کارآمدی درعرصه اصلاحطلبی داشتند و حتما هم همینطور بودهاست، اکنون با توجه به سرعت تحولات و شرایط پیش آمده در جامعه، شاید دیگر آن کارآمدی قبل را بدون بازنگری نداشتهباشند، بنابراین ضرورت تداوم اصلاحات نیازمند یک بازنگری جدی است.
به گفته او، اگر بناست براساس مصلحت کل جامعه ملاحظاتی صورت گیرد، باید آن ملاحظات به نحوی در بدنه اصلاحطلبی جریان پیدا کرده و با علم و آگاهی و تصمیم تلویحی کثرتگرایی انجام شود. این حرف درستی است که راس باید انعکاس دهنده آراء و ایدههای بدنه باشد و غیر از این اگر باشد پذیرفته نیست؛چون مغایر با فرآیند دموکراتیک مورد نظر و نیاز عرصه اصلاح طلبی خواهد بود.
کرمی، به نکات دیگر این نامه اشاره میکند و میگوید: در نامه جوانان در راستای تقویت و تحکیم جریان،تشکیل یک پارلمان اصلاحطلبی مطرح شدهاست که اعضای آن به تناسب جمعیت استانها با رای مستقیم اصلاحطلبان انتخاب میشوند و سپس منتخب پارلمانهای استانی، اعضای شورای عالی سیاستگذاری را تشکیل میدهند. این تصمیم پیامدهای بسیار خوبی را برای پویایی و بالندگی و چرخش نخبگان و انتقال تجارب برای جبهه اصلاحات در بردارد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب، در پاسخ به این سوال که آیا فراکسیون امید توانسته به حد کافی جریان اصلاح طلبی را اقناع کند، تصریح میکند: در کل انتخابات مجلس برای اصلاح طلبان در یک شرایط اضطرار برگزارشد و کلیه کاندیداهای اصلاحطلب حتی تا لایههای سوم و چهارم نیز توسط نظارت استصوابی بدون کمترین دلیل تنها برای بازگذاشتن راه پیروزی رقیب از گردونه رقابت حذف شدند. برهمین اساس استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان در سراسر کشور رویکرد سلبی شد تا از راهیابی کاندیداهایی که حضورشان در مجلس مخل وضعیت و مضر منافع ملی بود، جلوگیری شود.
کرمی ادامه میدهد: کاندیداهایی در پیشخوان حمایت قرار گرفتند که شناختهشده نبودند، در ثانی خودشان وزنی برای پیروزی نداشتند، از آن مهمتر حاضر بودند با امضای میثاق نامه و حتی تعهدنامه مدافع اندیشه اصلاحطلبی باشند؛ اما بعد از انتخابات اوضاع به شکل دیگری رقم خورد، عدهای عهد خود را شکسته و در فراکسیونهای دیگر از جمله مستقلین ولایی قرار گرفتند و عهدی را که قبل از پیروزی درانتخابات با جبهه اصلاحات بسته بودند پشت کردند.
دبیر اتحاد ملت ایران اسلامی بیان میدارد: اگر مدیرعالی و یا سایر مدیران دولت معتقدند که باید در درجه نخست تابع سیاستهای دولت باشند، بحث دیگری است؛ چون منصوب دولت هستند. اما نماینده مجلس یا شورای شهر چنین حقی ندارند تا بعد از پیروزی در انتخابات ساز شخصی کوک کند. اگر بعد از پیروزی شخصا به چنین برهان قاطعی دست یافتهاند تنها راهش استعفا از مقام نمایندگی، نه عدول از گفتمان موکلین خود خواهد بود.
کرمی در خصوص پیوستن عدهای به فراکسیون مستقل ولایی، تشریح میکند: این اقدام قبل از اینکه نشان از غلظت ولایتمداری آنها باشد، بیانگر تمایل آنها برای قرار گرفتن در وسط لحاف سیاست است و در خوشبینانهترین شرایط این عمل آنها از ضعف معرفتی و اعتقادی شان نسبت به ولایت ناشی میشود؛ زیرا ولایت یک سپهر عام است که بر اساس قانون اساسی و باور باورمندان دینی باید بر همه اضلاع، ابعاد و عناصر جامعه احاطه داشته باشد. اینکه برخی از کاسههای داغ تر از آش در مجلس فراکسیونی تحت عنوان ولایت تشکیل دادهاند، اولین تفسیر این عمل با دلالت بر غیرولایی بودن سایر فراکسیونها و در نهایت دلیل روشن بر تفسیری مضیق از ولایت و تخصیص بر آن است.
این فعال سیاسی تاکید میکند: بزرگترین پاشنه آشیل فراکسیون امید در مجلس ضعف در مدیریت آن است. آقای عارف شخصیت علمی قابل احترامی است؛ اما نشان داد که سیاستمدار قابل قبولی نیست و اگر در نامه جوانان به آقای خاتمی تامل کنید، به ضعف مدیریت آقای عارف در فراکسیون اشاره شدهاست.
به گفته او، انتخاب نام امید بهجای اصلاحات برای فراکسیون یک اقدام ناشیانه و غیرمتعهدانه بود که باعث شکاف گفتمانی بین فراکسیون و جبهه اصلاحطلبی شد؛ البته به استثنای چند ستاره پرفروغ ازجمله سیده حمیده زرآبادی، بقیه نشان دادند که فاقد مواضع اصولی اصلاحطلبانه خودجوش هستند و باید تحت مدیریت و آموزش فراکسیون،آمادگی و انسجام لازم در دفاع از مبانی اصلاح طلبی پیدا کنند.
دبیر حزب اتحاد ملت ایران اسلامی استان قزوین در پایان یادآور میشود: متاسفانه این انتظارات تا بحال مجال خودنمائی پیدا نکرده و آن بهرهوری موردنیاز از مجموعه راه یافته به مجلس با رای جبهه اصلاحات حاصل نشده است، تا ما شاهد یک مجلس قوی و اثر گذار در شرایط حساس فعلی کشور باشیم. امیدواریم نمایندههای مورد حمایت جبهه اصلاحات تا دیر نشده بخود آمده و به رسالت خطیر نمایندگی اهتمام بیشتری معمول دارند. که خیر دنیا و آخرت شان در آن نهفته است.
بازنگری در جریان؛ یک رویداد طبیعی
رئیس شورای اصلاحطلبان هم معتقد است باید جریان اصلاحات در ساختار بازنگری شود.
حجت الاسلام سیدناصر قوامی، رئیس شورای اصلاح طلبان استان قزوین به «فروردین امروز» میگوید: معمولا هر حزب یا جریان سیاسی پس از مدتی فعالیت نیازمند بازنگری در ساختار و کارکرد است و تغییر مدیران و اعضای آن، یک رویداد طبیعی به شمار میرود؛ اما به نظر میرسد در خصوص تغییرات در شورای عالی سیاستگذاری، یک ضرورت احساس شد و همانطور که دیدیم تجربه انتخابات مجلس شورای اسلامی، لیستی در خور انتظار تهیه نشد.
او ادامه میدهد: ۱۳۰ کاندیدا در مجلس شورای اسلامی با سرمایه اصلاحطلبان کرسی مجلس را به دست گرفتند؛ اما حاضر نشدند فراکسیون اصلاحطلبی تشکیل دهند. بنده بارها تاکید کردهام که فراکسیون امید، یک ساختار بیاساس و ریشه است و هیچ پایگاه اجتماعی در بین مردم ندارد.
او با اشاره به نامه جوانان اصلاح طلب میگوید: به طور حتم جوانان اصلاح طلب نظارهگر رویدادهای سیاسی در کشور هستند و با این روندی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی در پیش گرفتهاند، این برداشت ذهنی ایجاد میشود که نمایندگان راه درستی را انتخاب نکردهاند؛ بنابراین این بازنگری در سیاستهای عالی اصلاحات، راه خطا و اشتباهات گذشته را برای آینده سلب میکند.
رئیس شورای اصلاح طلبان معتقد است نباید به اصلاحطلبان خرده گرفت که چرا مطالبات اصلاحات محقق نمیشود؛ چون فرمان اصلاحات در دست کسان دیگری قرار دارد و برای اصلاحطلبان تنها خواستها و مطالباتی باقی ماندهاست که خود دستی در کار ندارند.
او به فروردین امروز میگوید: در شرایطی که حاکمیت اجازه ورود اصلاحطلبان را به عرصه سیاست نمیدهد، در بزنگاههای سیاسی کشور نظیر انتخابات نیز، فرصت یک رقابت سالم داده نمیشود و با نظارت استصوابی همه را حذف میکند. قطعا اگر در انتخابات ریاست جمهوری، رئیس دولت اصلاحات میتوانست کاندیدای ریاست جمهوری شود، پیروز میدان بود؛ اما این امکان برای او مهیا نشد.
با وجوداین، او یادآور میشود: در استان قزوین و در انتخاب اعضای شورای شهر قزوین، توانستیم لیستی را مهیا کنیم که تقریبا اصلاح طلبان واقعی بودند؛ اما در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرایط فرق میکرد، چون هیچکدام از اصلاحطلبان تایید نشدند و تنها دلیل در انتخاب کاندیداها این بود که این افراد بهتر از مخالفان دولت هستند و ضرر کمتری دارد.
به نظر میرسد مطالبه تغییر در سیاست گذاری شواری عالی اصلاحطلبان از سوی جوانان اصلاح طلب، نه تنها یک امر بدیهی است؛ بلکه ضرورت پیشگیری در مقابل خطاهای گذشته همانند عهدشکنی نمایندگان اصلاحطلب از مسیر اصلی خود، اولویت بخشی نادرست فراکسیون امید به فراکسیون اصلاح طلبان و عدم دموکراتیزه بودن انتخاب نخبگان در بدنه اصلاحات با این تغییر همین سیاستگذاری احساس میشود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب، در پاسخ به این سوال که آیا فراکسیون امید توانسته به حد کافی جریان اصلاح طلبی را اقناع کند، تصریح میکند: در کل انتخابات مجلس برای اصلاح طلبان در یک شرایط اضطرار برگزارشد و کلیه کاندیداهای اصلاحطلب حتی تا لایههای سوم و چهارم نیز توسط نظارت استصوابی بدون کمترین دلیل تنها برای بازگذاشتن راه پیروزی رقیب از گردونه رقابت حذف شدند. برهمین اساس استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان در سراسر کشور رویکرد سلبی شد تا از راهیابی کاندیداهایی که حضورشان در مجلس مخل وضعیت و مضر منافع ملی بود، جلوگیری شود.
کرمی ادامه میدهد: کاندیداهایی در پیشخوان حمایت قرار گرفتند که شناختهشده نبودند، در ثانی خودشان وزنی برای پیروزی نداشتند، از آن مهمتر حاضر بودند با امضای میثاق نامه و حتی تعهدنامه مدافع اندیشه اصلاحطلبی باشند؛ اما بعد از انتخابات اوضاع به شکل دیگری رقم خورد، عدهای عهد خود را شکسته و در فراکسیونهای دیگر از جمله مستقلین ولایی قرار گرفتند و عهدی را که قبل از پیروزی درانتخابات با جبهه اصلاحات بسته بودند پشت کردند.
دبیر اتحاد ملت ایران اسلامی بیان میدارد: اگر مدیرعالی و یا سایر مدیران دولت معتقدند که باید در درجه نخست تابع سیاستهای دولت باشند، بحث دیگری است؛ چون منصوب دولت هستند. اما نماینده مجلس یا شورای شهر چنین حقی ندارند تا بعد از پیروزی در انتخابات ساز شخصی کوک کند. اگر بعد از پیروزی شخصا به چنین برهان قاطعی دست یافتهاند تنها راهش استعفا از مقام نمایندگی، نه عدول از گفتمان موکلین خود خواهد بود.
کرمی در خصوص پیوستن عدهای به فراکسیون مستقل ولایی، تشریح میکند: این اقدام قبل از اینکه نشان از غلظت ولایتمداری آنها باشد، بیانگر تمایل آنها برای قرار گرفتن در وسط لحاف سیاست است و در خوشبینانهترین شرایط این عمل آنها از ضعف معرفتی و اعتقادی شان نسبت به ولایت ناشی میشود؛ زیرا ولایت یک سپهر عام است که بر اساس قانون اساسی و باور باورمندان دینی باید بر همه اضلاع، ابعاد و عناصر جامعه احاطه داشته باشد. اینکه برخی از کاسههای داغ تر از آش در مجلس فراکسیونی تحت عنوان ولایت تشکیل دادهاند، اولین تفسیر این عمل با دلالت بر غیرولایی بودن سایر فراکسیونها و در نهایت دلیل روشن بر تفسیری مضیق از ولایت و تخصیص بر آن است.
این فعال سیاسی تاکید میکند: بزرگترین پاشنه آشیل فراکسیون امید در مجلس ضعف در مدیریت آن است. آقای عارف شخصیت علمی قابل احترامی است؛ اما نشان داد که سیاستمدار قابل قبولی نیست و اگر در نامه جوانان به آقای خاتمی تامل کنید، به ضعف مدیریت آقای عارف در فراکسیون اشاره شدهاست.
به گفته او، انتخاب نام امید بهجای اصلاحات برای فراکسیون یک اقدام ناشیانه و غیرمتعهدانه بود که باعث شکاف گفتمانی بین فراکسیون و جبهه اصلاحطلبی شد؛ البته به استثنای چند ستاره پرفروغ ازجمله سیده حمیده زرآبادی، بقیه نشان دادند که فاقد مواضع اصولی اصلاحطلبانه خودجوش هستند و باید تحت مدیریت و آموزش فراکسیون،آمادگی و انسجام لازم در دفاع از مبانی اصلاح طلبی پیدا کنند.
دبیر حزب اتحاد ملت ایران اسلامی استان قزوین در پایان یادآور میشود: متاسفانه این انتظارات تا بحال مجال خودنمائی پیدا نکرده و آن بهرهوری موردنیاز از مجموعه راه یافته به مجلس با رای جبهه اصلاحات حاصل نشده است، تا ما شاهد یک مجلس قوی و اثر گذار در شرایط حساس فعلی کشور باشیم. امیدواریم نمایندههای مورد حمایت جبهه اصلاحات تا دیر نشده بخود آمده و به رسالت خطیر نمایندگی اهتمام بیشتری معمول دارند. که خیر دنیا و آخرت شان در آن نهفته است.
بازنگری در جریان؛ یک رویداد طبیعی
رئیس شورای اصلاحطلبان هم معتقد است باید جریان اصلاحات در ساختار بازنگری شود.
حجت الاسلام سیدناصر قوامی، رئیس شورای اصلاح طلبان استان قزوین به «فروردین امروز» میگوید: معمولا هر حزب یا جریان سیاسی پس از مدتی فعالیت نیازمند بازنگری در ساختار و کارکرد است و تغییر مدیران و اعضای آن، یک رویداد طبیعی به شمار میرود؛ اما به نظر میرسد در خصوص تغییرات در شورای عالی سیاستگذاری، یک ضرورت احساس شد و همانطور که دیدیم تجربه انتخابات مجلس شورای اسلامی، لیستی در خور انتظار تهیه نشد.
او ادامه میدهد: ۱۳۰ کاندیدا در مجلس شورای اسلامی با سرمایه اصلاحطلبان کرسی مجلس را به دست گرفتند؛ اما حاضر نشدند فراکسیون اصلاحطلبی تشکیل دهند. بنده بارها تاکید کردهام که فراکسیون امید، یک ساختار بیاساس و ریشه است و هیچ پایگاه اجتماعی در بین مردم ندارد.
او با اشاره به نامه جوانان اصلاح طلب میگوید: به طور حتم جوانان اصلاح طلب نظارهگر رویدادهای سیاسی در کشور هستند و با این روندی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی در پیش گرفتهاند، این برداشت ذهنی ایجاد میشود که نمایندگان راه درستی را انتخاب نکردهاند؛ بنابراین این بازنگری در سیاستهای عالی اصلاحات، راه خطا و اشتباهات گذشته را برای آینده سلب میکند.
رئیس شورای اصلاح طلبان معتقد است نباید به اصلاحطلبان خرده گرفت که چرا مطالبات اصلاحات محقق نمیشود؛ چون فرمان اصلاحات در دست کسان دیگری قرار دارد و برای اصلاحطلبان تنها خواستها و مطالباتی باقی ماندهاست که خود دستی در کار ندارند.
او به فروردین امروز میگوید: در شرایطی که حاکمیت اجازه ورود اصلاحطلبان را به عرصه سیاست نمیدهد، در بزنگاههای سیاسی کشور نظیر انتخابات نیز، فرصت یک رقابت سالم داده نمیشود و با نظارت استصوابی همه را حذف میکند. قطعا اگر در انتخابات ریاست جمهوری، رئیس دولت اصلاحات میتوانست کاندیدای ریاست جمهوری شود، پیروز میدان بود؛ اما این امکان برای او مهیا نشد.
با وجوداین، او یادآور میشود: در استان قزوین و در انتخاب اعضای شورای شهر قزوین، توانستیم لیستی را مهیا کنیم که تقریبا اصلاح طلبان واقعی بودند؛ اما در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرایط فرق میکرد، چون هیچکدام از اصلاحطلبان تایید نشدند و تنها دلیل در انتخاب کاندیداها این بود که این افراد بهتر از مخالفان دولت هستند و ضرر کمتری دارد.
به نظر میرسد مطالبه تغییر در سیاست گذاری شواری عالی اصلاحطلبان از سوی جوانان اصلاح طلب، نه تنها یک امر بدیهی است؛ بلکه ضرورت پیشگیری در مقابل خطاهای گذشته همانند عهدشکنی نمایندگان اصلاحطلب از مسیر اصلی خود، اولویت بخشی نادرست فراکسیون امید به فراکسیون اصلاح طلبان و عدم دموکراتیزه بودن انتخاب نخبگان در بدنه اصلاحات با این تغییر همین سیاستگذاری احساس میشود.
میثم مالمیر