مرد با اسلحه شکاری وینچستر خود ساعت ۳/۱۱دقیقه (یازده و سه دقیقه) وارد بانک شد، تیر هوایی شلیک کرد، تحویلدار بانک (یازده میلیون و دویست هزار تومان) به او تحویل داد. دراین حین رئیس بانک فرصت را غنیمت دانست از بانک خارج شد و درب بانک را از بیرون قفل کرد. سارق عصبانی شد و با شلیک تیر ساچمهای کتف کارمند را زخمی کرد و ۶/۱۱(یازده و شش) دقیقه سارق با رسیدن پلیس دستگیر شد. این تمام ماجرای سرقت مسلحانه خیابان نواب است.
یازده میلیون و دویست هزار تومان حامل ۳دقیقه سرقت بود که سرانجامی هم نداشت و وینچستری که دیگر شلیک نمیکند. چشمهای بهتزده، نگران، دهانهای خشک، پاهای لرزان، کتفی زخمی، پیچ پیچ تنیده شده در زوزه آژیر و پوتینهای که دیگر جفت نیستند. او ایستاده است پشت یک حصار شیشهای که حالا از دیوار مزرعهاش بلندتر است و پریدن از آن غیرممکن، دستانی بدون توان دفاع کردن که حالا باید به یک جفت النگوی آهنی قفل شوند.
سودجویی یا هیجان!
سارق اینگونه معرفی میشود: کشاورز است و ساکن قزوین. مجرد، تا سیکل درس خوانده، ۳۲ ساله، از نظر توانایی جسمی سالم است. اما سایت ایران آنلاین در گزارش ماوقع سارق را دارای اعتیاد و مشکلات روحی روانی معرفی میکند. صادقی نیارکی دادستان قزوین پس از حادثه در گفت و گو با صداوسیما وضعیت مالی سارق را خوب توصیف کرده و انگیزهاش را سودجویی و گرایش به پولدار شدن ذکر میکند. حالا این پرسش مطرح است که اگر سارق مشکل مالی نداشته چه انگیزهای او را ترغیب کرده تا جرم سنگین سرقت مسلحانه را مرتکب شود. شاید دنبال هیجانات سرکوب شده جوانیاش بوده است. به نظر میرسد تمایل شدید جامعه در گرایش به تغییر زودهنگام طبقه اجتماعی و کسب ثروت، تغییر ارزشها و هنجارها، عدم امنیت عاطفی فرد در خانواده متشنج، تبعیض اجتماعی، اعتیاد، تنزل ارزشها در جامعه و نهادها، عدم اعتماد فرد به جامعه و… از علل عمده وقوع جرم در ایران امروز است.
نزول اعتماد و انزوای اجتماعی افراد
دکتر میرحسینی (جامعه شناس) در تحلیل این واقعه توضیح میدهد: اینکه سارق در زمان و مکان پر ازدحام و به تنهایی و با اسلحه شکاری دست به چنین خطری میزند، بیاعتمادی افراد به یکدیگر و جامعه را نشان میدهد و ریشه این بیاعتمادی علل مختلفی میتواند داشته باشد.
وی با بیان اینکه اگر در دستگاهی کار خلافی انجام گیرد، نگرانی افراد جامعه به خصوص جوانان را در پی دارد که نتیجهاش پایمال شدن حقوق شهروندان، برهم زدن امنیت روحی و روانی افراد جامعه و نزول ارزشهای اخلاقی است. وی ادامه میدهد: افراد سالمند و میانسال برای بیشتر حوادث، قدرت تحلیل و توجیهپذیری دارند اما یک جوان به واسطه خودآگاهی و دیدن عریان واقعیت دنبال توجیهپذیری نیست و میخواهد براساس حقیقت موضوع نظر دهد و با آن کنار بیاید و تعریف درستی در ذهن خود داشته باشد.
زمینههای جرم
آنچه امروز مطرح است و میبایست مورد تحلیل قرار گیرد، این نکته است که جوانان از نظر روحی و روانی آماده پذیرش انواع ناعدالتیهای درون اجتماع نبوده در خیلی از موارد نمیتوانند با خرد و آگاهی با آن برخورد کنند و در این میان خانواده و آموزش و پرورش به عنوان نهادهایی که تفکر و احساسات افراد جامعه را سمت و سو میدهند نقشی بسیار حایز اهمیت را عهدهدار هستند و حال این مهم مطرح است که خانواده و آموزش و پرورش تا چه اندازه در تربیت روانی جوانان و دانش آموزان در شرایط امروزی موفق عمل کردهاند؟ از سویی دیگرمجردبودن شخص خاطی این نکته را در ذهن تداعی میکند که بالا رفتن سن ازدواج جوانان و فقدان احساس مسئولیت خانوادگی و ارتباط با گروههای همسن پرحاشیه و بدون ضوابط اخلاقی میتواند زمینه جرم را مهیا کند. واضح است که در جامعه امروزی ما، بیکاری، شهرتطلبی، انتقامجویی، شرطبندی، ضعف اعتقادی، فاصله طبقاتی و مشکلات روانی از عوامل موثر در پدیده جرم هستند.
در تحلیل سرقت بانک تجارت نکته مهمی وجود دارد؛ سارق نه پیشینه جرم داشته و نه در فقر به سر میبرده، وی از اسلحه شکاری برای تفریح استفاده میکرده، پس بسیاری از ویژگیهای سرقت از آن نوع وقوع جرم مصداق ندارد و واکاوی این سرقت بزنگاههای دیگری جرمخیزی را نشان خواهد داد؛ این نکته از اهمیت زیادی برخوردار است که نباید به هیاهوی اتفاق نادیده انگاشته شود.
یازده میلیون و دویست هزار تومان حامل ۳دقیقه سرقت بود که سرانجامی هم نداشت و وینچستری که دیگر شلیک نمیکند. چشمهای بهتزده، نگران، دهانهای خشک، پاهای لرزان، کتفی زخمی، پیچ پیچ تنیده شده در زوزه آژیر و پوتینهای که دیگر جفت نیستند. او ایستاده است پشت یک حصار شیشهای که حالا از دیوار مزرعهاش بلندتر است و پریدن از آن غیرممکن، دستانی بدون توان دفاع کردن که حالا باید به یک جفت النگوی آهنی قفل شوند.
سودجویی یا هیجان!
سارق اینگونه معرفی میشود: کشاورز است و ساکن قزوین. مجرد، تا سیکل درس خوانده، ۳۲ ساله، از نظر توانایی جسمی سالم است. اما سایت ایران آنلاین در گزارش ماوقع سارق را دارای اعتیاد و مشکلات روحی روانی معرفی میکند. صادقی نیارکی دادستان قزوین پس از حادثه در گفت و گو با صداوسیما وضعیت مالی سارق را خوب توصیف کرده و انگیزهاش را سودجویی و گرایش به پولدار شدن ذکر میکند. حالا این پرسش مطرح است که اگر سارق مشکل مالی نداشته چه انگیزهای او را ترغیب کرده تا جرم سنگین سرقت مسلحانه را مرتکب شود. شاید دنبال هیجانات سرکوب شده جوانیاش بوده است. به نظر میرسد تمایل شدید جامعه در گرایش به تغییر زودهنگام طبقه اجتماعی و کسب ثروت، تغییر ارزشها و هنجارها، عدم امنیت عاطفی فرد در خانواده متشنج، تبعیض اجتماعی، اعتیاد، تنزل ارزشها در جامعه و نهادها، عدم اعتماد فرد به جامعه و… از علل عمده وقوع جرم در ایران امروز است.
نزول اعتماد و انزوای اجتماعی افراد
دکتر میرحسینی (جامعه شناس) در تحلیل این واقعه توضیح میدهد: اینکه سارق در زمان و مکان پر ازدحام و به تنهایی و با اسلحه شکاری دست به چنین خطری میزند، بیاعتمادی افراد به یکدیگر و جامعه را نشان میدهد و ریشه این بیاعتمادی علل مختلفی میتواند داشته باشد.
وی با بیان اینکه اگر در دستگاهی کار خلافی انجام گیرد، نگرانی افراد جامعه به خصوص جوانان را در پی دارد که نتیجهاش پایمال شدن حقوق شهروندان، برهم زدن امنیت روحی و روانی افراد جامعه و نزول ارزشهای اخلاقی است. وی ادامه میدهد: افراد سالمند و میانسال برای بیشتر حوادث، قدرت تحلیل و توجیهپذیری دارند اما یک جوان به واسطه خودآگاهی و دیدن عریان واقعیت دنبال توجیهپذیری نیست و میخواهد براساس حقیقت موضوع نظر دهد و با آن کنار بیاید و تعریف درستی در ذهن خود داشته باشد.
زمینههای جرم
آنچه امروز مطرح است و میبایست مورد تحلیل قرار گیرد، این نکته است که جوانان از نظر روحی و روانی آماده پذیرش انواع ناعدالتیهای درون اجتماع نبوده در خیلی از موارد نمیتوانند با خرد و آگاهی با آن برخورد کنند و در این میان خانواده و آموزش و پرورش به عنوان نهادهایی که تفکر و احساسات افراد جامعه را سمت و سو میدهند نقشی بسیار حایز اهمیت را عهدهدار هستند و حال این مهم مطرح است که خانواده و آموزش و پرورش تا چه اندازه در تربیت روانی جوانان و دانش آموزان در شرایط امروزی موفق عمل کردهاند؟ از سویی دیگرمجردبودن شخص خاطی این نکته را در ذهن تداعی میکند که بالا رفتن سن ازدواج جوانان و فقدان احساس مسئولیت خانوادگی و ارتباط با گروههای همسن پرحاشیه و بدون ضوابط اخلاقی میتواند زمینه جرم را مهیا کند. واضح است که در جامعه امروزی ما، بیکاری، شهرتطلبی، انتقامجویی، شرطبندی، ضعف اعتقادی، فاصله طبقاتی و مشکلات روانی از عوامل موثر در پدیده جرم هستند.
در تحلیل سرقت بانک تجارت نکته مهمی وجود دارد؛ سارق نه پیشینه جرم داشته و نه در فقر به سر میبرده، وی از اسلحه شکاری برای تفریح استفاده میکرده، پس بسیاری از ویژگیهای سرقت از آن نوع وقوع جرم مصداق ندارد و واکاوی این سرقت بزنگاههای دیگری جرمخیزی را نشان خواهد داد؛ این نکته از اهمیت زیادی برخوردار است که نباید به هیاهوی اتفاق نادیده انگاشته شود.
سوری خانعلیزاده