اطلاعیه

  • امروز : جمعه - ۲۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 10 - ذو القعدة - 1445
  • برابر با : Friday - 17 May - 2024
1

دیروز، امروز، فردا

  • کد خبر : 2333
  • 08 دسامبر 2014 - 21:27
دیروز، امروز، فردا
دیروز: پا جای خالق دزد دوچرخهسیزده‌ساله بوده یا چهارده‌ساله که پا به عرصه فیلمسازی می‌گذارد. در نجف‌آباد، نجف‌آباد اصفهان با فیلم‌های کوتاهی که همان سال‌ها (منظورم دهه شصت و هفتاد است)، در جشنواره‌های سینمای جوان هم به نمایش در می‌آید.

سال‌هایی که با فیلمسازان فیلم کوتاه کشور به بهانه حضور در جشنواره سینمای جوان روانه تهران می‌شدیم و در هتل هریزه یا جاهای دیگر از سینما می‌گفتیم. از فیلم‌های کوتاه فرهادی در آن سال‌ها، تصویر واضحی بخاطر ندارم، اما یادم هست؛ جوان ریزه و سیه‌چرده‌ای ساکت و آرام بود. آنقدر آرام که کسی تصور نمی‌کرد سال‌ها بعد (کمتر از بیست سال بعد) تبدیل به پدیده‌ای در سینما ایران و بعدها سینمای دنیا شود. پدیده‌ای که هنگام ساخت فیلم برای تلویزیون نگاهش به ساخت فیلم خوب و بیانش دغدغه‌های اجتماعی بود. برای کسانی که اواخر دهه هفتاد (سال‌های ۷۸ و ۷۹) سریال «داستانی یک شهر» را دیده‌اند، خاطره آن فیلم با نگاه موشکافانه و بیان معضلات اجتماعی‌اش فراموش‌نشدنی است. معضلاتی که از درون داستانی پرکشش روایت می‌شد. این ویژگی بعدها در سایر آثار اصغر فرهادی نمود بیشتری پیدا کرد. فرهادی که به گفته خودش تحت تاثیر فیلمسازانی همچون ویتوریا دسیکا، فلینی، برگمان، تورناتوه و… فیلمسازیش شکل گرفته است. البته نباید بیلی وایلر را هم فراموش کرد. فیلمسازی که همچون فرهادی، هم داستان‌گوی خوبی است، هم سینما را خوب می‌شناسد.
فرهادی در کنار فیلمسازی حُسن بزرگ دیگری هم دارد؛ بلد است چطور از دیگران قدر‌شناسی کند. این را به کرات در حرف‌هایش شنیده یا خوانده‌ایم. نمونه بارزش وقتی است که توسط مجری مراسم اسکار ۲۰۱۲ به جایگاه دعوت می‌شود تا جایزه بهترین فیلم خارجی زبان را دریافت کند. جایزه‌ای که سال‌ها پیش بسیاری از فیلمسازانی که او دوستشان دارد از جمله خالق «دزد دوچرخه» دریافت کرده‌اند. اضعر فرهادی در آن روز با این جملات پاسدار مهربانی و نوع‌دوستی هموطنانش می‌شود؛ «فرهنگ غنی و باستانی کشورم زیر گرد‌و‌غبار سنگین سیاست پنهان شده است. من با افتخار این جایزه را به مردم کشورم تقدیم می‌کنم. مردمی که به تمام تمدن‌ها و فرهنگ‌ها احترام می‌گذارند و هرگونه خصومت و خشمی را خوار می‌شمارند.»

امروز: در جستجوی مردمی پرسشگر
شاید خبر رونمایی کتاب اصغر فرهادی را شنیده یا خوانده باشید. کتابی که در برگیرنده هفت فیلمنامه او؛ «رقص در غبار، شعر زیبا، چهارشنبه سوری، درباره الی، جدایی نادر از سیمین، دایره زنگی و گذشته» است. در مراسم رونمایی، حرف‌های خوبی درباره اصغر فرهادی زده شد، اما خوب‌ترین حرف‌ها را خودش زد. مثل همیشه قدردانی از دیگران، زنش که انگار یاور همیشگی او در نوشتن فیلمنامه‌ها است، کسانی که با او کار کرده‌اند و مردم ایران، البته در حرف‌هایش در کنار همه آن چیزهایی که بدرد فیلمنامه‌نویس‌ها و علاقه‌مندهای سینما می‌خورد، هدفش از فیلمسازی را هم گفت. گفت که دنبال این است تا به مردم پرسشگر برسد. مردم پرسشگر برایش ارزشمندتر از مسوول پاسخگوست. دلیلش را خودتان بهتر می‌دانید. پرسشگری مردم حکایت از جامعه‌ای روبه رشد دارد. جامعه‌ای که مسوولینش نمی‌توانند پاسخگو نباشند.

فردا: تداوم
اسکار، کن، تورنتو، گلدن گلوب، جایزه سزار، جشنواره فیلم سیدنی و… فرقی نمی‌کند. مهم حضور در گفت‌وگوی تمدن‌ها با فیلم و سینما است. سینمایی که می‌تواند بیانگر جلوه‌های متفاوتی از فرهنگ کشورمان باشد. دیروز این راه را عباس کیارستمی، مجید مجیدی، جعفر پناهی، بهمن قبادی، داریوش مهرجویی، اصغر فرهادی و … رفتند. فردا روز دیگری است. نیاز به فیلمسازان دیگر داریم، فیلمسازانی که آرامش و آسایش و آزادی بیشتر شاید یاورشان باشد. 
حسن لطفی

لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=2333

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.