یکی از سالمترین و شفافترین حوزههای سرمایهگذاری که در اقتصاد دنیا مورد توجه قرار میگیرد، بازار بورس است. در سال ۱۳۴۵، قانون تشکیل بورس در مجلس به تصویب رسید و از ۱۵ بهمن ماه سال ۴۶ بورس در ایران راهاندازی شد، اما دفتر منطقهای بورس در استان قزوین از شهریور ۱۳۸۴ فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرده است.
در استان قزوین ۱۹ کارگزاری بورس فعال هستند که با ۲۲ ایستگاه معاملاتی به ارائه خدمات میپردازند. عباس مراقی، سرپرست دفتر منطقهای بورس اوراق بهادر استان قزوین در زمینه جایگاه بورس در سبد سرمایهگذاری مردم خصوصا قزوینیها به «فروردین امروز» میگوید: متاسفانه فرهنگ سرمایهگذاری در بورس در کشور ما چندان رایج نیست و مردم بیشتر به دلیل کم اطلاعی تمایل دارند که در سایر بخشها، مثل مسکن یا دلار و طلا سرمایهگذاری کنند، در حالی که بورس مزیتهایی بسیاری مثل درآمد، قابلیت نقدشوندگی سرمایه، مشارکت در تصمیم گیریها و اطمینان از مکان سرمایهگذاری دارد.
مراقی در ادامه می گوید: برای افزایش اطلاعات شهروندان از مزیتهای بورس، صداوسیمای استان میتواند نقش مثبتی ایفا کند و در دفتر منطقهای بورس قزوین، هر هفته کلاسهای آموزش بورس برای شهروندان برگزار میشود. مراقی سپس به افزایش امید مردم به سرمایهگذاری در بورس پرداخته و می افزاید: پس از توافق های صورت گرفته در ژنو، معاملات بورس و خرید و فروش در کارگزاریهای قزوین افزایش چشمگیری یافته است، بطوریکه در پایان ۷ ماهه امسال آمار معاملات از کل معاملات سال گذشته بالاتر رفته است.
این سخنان مراقی در حالیست که ایرانیها و خصوصا قزوینیها هنوز به طور جدی بورس را به عنوان یک شیوه سرمایه گذاری جدی و مطمئن انتخاب نمیکنند و نسبت به آن اعتماد چندانی ندارند. آشنایی با بورس و فعالیت درآن میتواند در زندگی اقتصادی مردم بسیارمؤثر باشد. تا همین سالهای اخیر، بیشتر مردم پساندازهای خود را فقط در بانکها نگهداری میکردند و با راههای دیگر استفاده از اندوختههای خود آشنا نبودند، اما امروزه بسیار شنیده میشود که راه دیگری هم برای استفاده از پساندازها وجود دارد و یک فرد عادی میتواند در مالکیت واحدهای تولیدی و تجاری بزرگ مشارکت نماید و از نتایج مشارکت و سرمایهگذاری خودبه سادگی بهرهمند شود.
اما به راستی چگونه ممکن است فردی عادی با سرمایهای اندک در سرمایهگذاریهای بزرگی شریک شود، در حالی که نه شرکای خود را میشناسد و نه امکان کسب اطلاع از نحوهی فعالیت، میزان هزینهها، درآمدها و… را دارد؛ گذشته از این، اصلاً چنین کسی چگونه میتواند از حساب و دخل و خرج این مرکز تولیدی که درآن مشارکت کرده است آگاهی پیدا کند؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که، بورس امکان هرآنچه را که برای سرمایهگذاری و مشارکت در این مراکز لازم است فراهم آورده و علاوه بر نظارت دقیق بر فعالیتهای این مراکز، مطابق قانون مدافع حقوق سرمایهگذاران است. علیرغم این فواید هنوز سرمایه گذاری در بورس با نقطه ایدهال فاصله زیادی دارد در همین زمینه دکتر مانی استاد دانشگاه و فعال بورس در پاسخ به این سئوال که «چرا تعداد سهامداران در کشور ما همچنان درصد کمی از جمعیت کشور است» به نکات جالبی اشاره میکند. او می گوید: آمارهایی که تا همین اواخر منتشرشده و از طریق دریافت «کد معاملاتی» برای حضور در این بازار اقدام کرده اند، نشانگر آن است که هنوز کمتر از ۱۰ درصد از جمعیت کشور اقدام به ورود به بورس کرده اند که در مقابل کشورهای پیشرفته دنیا که برخی از آنها وضعیتی معکوس دارند و تنها یک دهم جمعیت در این بازار حضور ندارند، بی تردید آمار نازلی است. مانی دلایل این شرایط را اینگونه بیان می کند و میگوید: مهمترین دلیل آن نیز البته «نبود یا ضعف فرهنگ سرمایه گذاری» است که برای رفع آن نمی توان نسخه ای عاجل پیچید و سالها زمان و برنامه ریزی برای فراهم کردن بسیاری از بسترها را نیاز دارد! بسیاری اصلا علاقهای به کار اقتصادی شفاف و سودآوری حساب شده ندارند و اقتصاد و بازار بیمار ما در این زمینه مقصر است.
دکتر مانی در ادامه به نگرانی اصلی سرمایه گذاران بورس اشاره می کند و می گوید: یکی از نیازهای هر سرمایهگذار این است که در سریع ترین زمان ممکن اقدام به سرمایه گذاری و یا خروج از آن کند. او به اصطلاح میخواهد در بازاری «نقدشونده» حضور داشته باشد. بازارهای ارز و طلا از این نظر، موقعیتی بسیارمطلوب دارند. بازار سهام اما یکی از اهداف مهم خود را «ایجاد نقدشوندگی» دارایی های مالی قرار داده تا با ایجاد بازاری، امکان خرید و فروش انواع سهام و اوراق بهادار را درکوتاه ترین زمان ممکن فراهم کند. این هدف برای بورس بسیار کلیدی است، اما درشرایطی که در بورسهای بزرگ بینالمللی، زمان توقف معاملات یک شرکت از ۵ دقیقه تا حداکثر یک روز را شامل می شود، این عدد در بازار مابه ماه ها وسال ها نیز می رسد! اما آنچه نقطه قوت بازارهای پیشرفته دنیا است، نقطه ضعف بازار ما شده و ریسکی به نام «نقدشوندگی» نیز باید مدنظر سرمایهگذاران باشد.
دکتر مانی می گوید: افراد عادی بسیاری را دیده که به اندک سرمایه های خود نیاز پیدا کرده اند، اما پول آنها در سهام شرکتی متوقف مانده است. اینها مجبور به تامین مالی از راه های دیگر هستند و همزمان با جریان دوباره معاملات، نه تنها سهام خود را فروخته اند که عطای حضور دراین بازار را به لقایش بخشیدهاند.
با این توضیحات به نظرمی رسد؛ بورس تا رسیدن به جایگاه مطلوب خود راه درازی در پیش دارد، اما با امیدواری و دورنمای مثبتی که ایجاد شده است و رونق گرفتن فضای کسب و کار و نیاز واحدهای صنعتی برای سرمایه گذاری، اگر فرهنگسازی مناسب و اطلاع رسانی جامعی صورت بگیرد سرمایههای خُرد مردم میتواند چرخ بسیاری از واحدهای صنعتی را بچرخاند. در این زمینه هم، بر اساس آمار اعلامی دفتر منطقه ای بورس؛ استقبال قزوینی ها از این شیوه سرمایه گذاری در حال افزایش است.
در استان قزوین ۱۹ کارگزاری بورس فعال هستند که با ۲۲ ایستگاه معاملاتی به ارائه خدمات میپردازند. عباس مراقی، سرپرست دفتر منطقهای بورس اوراق بهادر استان قزوین در زمینه جایگاه بورس در سبد سرمایهگذاری مردم خصوصا قزوینیها به «فروردین امروز» میگوید: متاسفانه فرهنگ سرمایهگذاری در بورس در کشور ما چندان رایج نیست و مردم بیشتر به دلیل کم اطلاعی تمایل دارند که در سایر بخشها، مثل مسکن یا دلار و طلا سرمایهگذاری کنند، در حالی که بورس مزیتهایی بسیاری مثل درآمد، قابلیت نقدشوندگی سرمایه، مشارکت در تصمیم گیریها و اطمینان از مکان سرمایهگذاری دارد.
مراقی در ادامه می گوید: برای افزایش اطلاعات شهروندان از مزیتهای بورس، صداوسیمای استان میتواند نقش مثبتی ایفا کند و در دفتر منطقهای بورس قزوین، هر هفته کلاسهای آموزش بورس برای شهروندان برگزار میشود. مراقی سپس به افزایش امید مردم به سرمایهگذاری در بورس پرداخته و می افزاید: پس از توافق های صورت گرفته در ژنو، معاملات بورس و خرید و فروش در کارگزاریهای قزوین افزایش چشمگیری یافته است، بطوریکه در پایان ۷ ماهه امسال آمار معاملات از کل معاملات سال گذشته بالاتر رفته است.
این سخنان مراقی در حالیست که ایرانیها و خصوصا قزوینیها هنوز به طور جدی بورس را به عنوان یک شیوه سرمایه گذاری جدی و مطمئن انتخاب نمیکنند و نسبت به آن اعتماد چندانی ندارند. آشنایی با بورس و فعالیت درآن میتواند در زندگی اقتصادی مردم بسیارمؤثر باشد. تا همین سالهای اخیر، بیشتر مردم پساندازهای خود را فقط در بانکها نگهداری میکردند و با راههای دیگر استفاده از اندوختههای خود آشنا نبودند، اما امروزه بسیار شنیده میشود که راه دیگری هم برای استفاده از پساندازها وجود دارد و یک فرد عادی میتواند در مالکیت واحدهای تولیدی و تجاری بزرگ مشارکت نماید و از نتایج مشارکت و سرمایهگذاری خودبه سادگی بهرهمند شود.
اما به راستی چگونه ممکن است فردی عادی با سرمایهای اندک در سرمایهگذاریهای بزرگی شریک شود، در حالی که نه شرکای خود را میشناسد و نه امکان کسب اطلاع از نحوهی فعالیت، میزان هزینهها، درآمدها و… را دارد؛ گذشته از این، اصلاً چنین کسی چگونه میتواند از حساب و دخل و خرج این مرکز تولیدی که درآن مشارکت کرده است آگاهی پیدا کند؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که، بورس امکان هرآنچه را که برای سرمایهگذاری و مشارکت در این مراکز لازم است فراهم آورده و علاوه بر نظارت دقیق بر فعالیتهای این مراکز، مطابق قانون مدافع حقوق سرمایهگذاران است. علیرغم این فواید هنوز سرمایه گذاری در بورس با نقطه ایدهال فاصله زیادی دارد در همین زمینه دکتر مانی استاد دانشگاه و فعال بورس در پاسخ به این سئوال که «چرا تعداد سهامداران در کشور ما همچنان درصد کمی از جمعیت کشور است» به نکات جالبی اشاره میکند. او می گوید: آمارهایی که تا همین اواخر منتشرشده و از طریق دریافت «کد معاملاتی» برای حضور در این بازار اقدام کرده اند، نشانگر آن است که هنوز کمتر از ۱۰ درصد از جمعیت کشور اقدام به ورود به بورس کرده اند که در مقابل کشورهای پیشرفته دنیا که برخی از آنها وضعیتی معکوس دارند و تنها یک دهم جمعیت در این بازار حضور ندارند، بی تردید آمار نازلی است. مانی دلایل این شرایط را اینگونه بیان می کند و میگوید: مهمترین دلیل آن نیز البته «نبود یا ضعف فرهنگ سرمایه گذاری» است که برای رفع آن نمی توان نسخه ای عاجل پیچید و سالها زمان و برنامه ریزی برای فراهم کردن بسیاری از بسترها را نیاز دارد! بسیاری اصلا علاقهای به کار اقتصادی شفاف و سودآوری حساب شده ندارند و اقتصاد و بازار بیمار ما در این زمینه مقصر است.
دکتر مانی در ادامه به نگرانی اصلی سرمایه گذاران بورس اشاره می کند و می گوید: یکی از نیازهای هر سرمایهگذار این است که در سریع ترین زمان ممکن اقدام به سرمایه گذاری و یا خروج از آن کند. او به اصطلاح میخواهد در بازاری «نقدشونده» حضور داشته باشد. بازارهای ارز و طلا از این نظر، موقعیتی بسیارمطلوب دارند. بازار سهام اما یکی از اهداف مهم خود را «ایجاد نقدشوندگی» دارایی های مالی قرار داده تا با ایجاد بازاری، امکان خرید و فروش انواع سهام و اوراق بهادار را درکوتاه ترین زمان ممکن فراهم کند. این هدف برای بورس بسیار کلیدی است، اما درشرایطی که در بورسهای بزرگ بینالمللی، زمان توقف معاملات یک شرکت از ۵ دقیقه تا حداکثر یک روز را شامل می شود، این عدد در بازار مابه ماه ها وسال ها نیز می رسد! اما آنچه نقطه قوت بازارهای پیشرفته دنیا است، نقطه ضعف بازار ما شده و ریسکی به نام «نقدشوندگی» نیز باید مدنظر سرمایهگذاران باشد.
دکتر مانی می گوید: افراد عادی بسیاری را دیده که به اندک سرمایه های خود نیاز پیدا کرده اند، اما پول آنها در سهام شرکتی متوقف مانده است. اینها مجبور به تامین مالی از راه های دیگر هستند و همزمان با جریان دوباره معاملات، نه تنها سهام خود را فروخته اند که عطای حضور دراین بازار را به لقایش بخشیدهاند.
با این توضیحات به نظرمی رسد؛ بورس تا رسیدن به جایگاه مطلوب خود راه درازی در پیش دارد، اما با امیدواری و دورنمای مثبتی که ایجاد شده است و رونق گرفتن فضای کسب و کار و نیاز واحدهای صنعتی برای سرمایه گذاری، اگر فرهنگسازی مناسب و اطلاع رسانی جامعی صورت بگیرد سرمایههای خُرد مردم میتواند چرخ بسیاری از واحدهای صنعتی را بچرخاند. در این زمینه هم، بر اساس آمار اعلامی دفتر منطقه ای بورس؛ استقبال قزوینی ها از این شیوه سرمایه گذاری در حال افزایش است.
سید امیرحسین رجب پور