در آخرین نشست شورای اصلاحطلبان استان تقریبا هیچکس تمایلی به لیست دادن نداشت و همگی به رقابتی نبودن انتخابات، بیتاثیربودن مجلس در تصمیمگیریها، اعمال سلیقه در نظارت استصوابی و عدم هماهنگی کاندیداها با شورا برای کاندیداشدن و دلایل چندی اشتراک داشتند .
گزارشهای غیررسمی حکایت از آن دارد که حتی کاندیداهای نزدیک به اصلاحطلبان درخواست قرارگرفتن در لیست آنها را ندادهاند و آنها حتی اگر میخواستند هم نمیتوانستند لیستی ارائه بدهند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند با توجه به فشارهای اقتصادی و ناتوانی دولت در حل مشکلات مردم در این دوره از انتخابات میزان کسانی که در پای صندوقهای آرا حضور پیدا میکنند، نسبت به دورههای قبل اندک خواهد بود که بیشترین ریزش آرا هم در طبقه متوسط خواهد بود که در حقیقت هواداران آنها هستند .
اصلاحطلبان از ماهها پیش، از همان زمانی که ثبتنامها برای کاندیداتوری شروع شد، انذار داده بودند که هدف، خالصسازی مجلس است و برای همین آن را مغایر با قانون و روح انتخابات میدانستند .همین ترسها موجب ناامیدی اصلاحطلبانی شد که قصد کاندیداتوری داشتند .
اعلام اسامی تایید نامزدها در مرحله اول ثبتنام آنها را بیش از پیش ناامید کرد. در این مرحله تقریبا همه افراد نزدیک به اصلاحطلبان به نوعی احراز هویت نشدند. یکی را به اتهام نداشتن سابقه مدیریت، دیگری را به اتهام بارگذاری نکردن مدارک درخواستی و از این قبیل ….
در مرحله دوم هم هیاتهای اجرایی تقریبا تمام افراد باقیمانده اصلاحطلبان را رد کردند و تنها دوزیستهایی ماندند که ظاهرا قرار بود در هیاتهای نظارت رد شوند و در هیات نظارت هم آنها رد شدند تا اینکه رهبری ورود کرد و حتی از دکتر پزشکیان نام برد و رد صلاحیت ایشان را نادرست خواند .
بعد از آن برخی منابع خبر از چراغ سبزی دادند که قرار است افراد بیشتری تایید شوند تا شاید یخ ایام انتخابات آب شود .
سپس شورای نگهبان هر از چندی، چند نفر را تایید صلاحیت کرد که البته با اتهامهایی هم روبهرو شد. افرادی پیدا شدند که گفتند رابطین یا بهتر است بگویم اهل نفوذیهایی هستند که پول برای تایید صلاحیت درخواست میکنند. حتی در شبکه مجازی «دیدار» که از شبکههای پرنفوذ در بین رسانههای ایران است، نماینده ردصلاحیت شدهای ظاهر شد و از درخواست ۵میلیارد تومان یا ۳۰۰سکه طلا گفت که برای تایید صلاحیت از او خواستهاند و او نداده است .
حتی در مورد یکی از کاندیداهای ردصلاحیت شده قزوین هم اخبار غیررسمی مطرح شد؛ اتهامی که نه تایید و نه رد شد.
اکنون استان قزوین هم پر شده از کاندیداهای قد و نیم قد. کسانی که پول دادن یک شام و چاپ یک برگ پوستر را ندارند و حتی اسمشان گم شده است و دیگرانی که اعوان و انصارشان میلیاردی برایشان خرج میکنند. چهره هر دو گروه در شنبه بازار آزادی فعالیتهای انتخاباتی با حجم تبلیغاتی که انجام خواهند داد، مشخص خواهد شد.
اصولگرایان هم در این میان وضع بدتری دارند. اگر اصلاحطلبان با ندادن لیست اتحاد ظاهری خود را حفظ کردند، اصولگرایان با دادن حداقل دو لیست و کنار نکشیدن باقی قسمخوردهها به حلقههای متفاوت تبدیل شدند. اول پیروان بزرگ ولایت جدا شد و حاضر نشد کاندیدای شاخص شانا یعنی لطفاله سیاهکلی مرادی را در لیست خود قرار دهد، بعد سردار آبنوش و بعد هم یکی یکی رفتند. شاناییها هم جوانان و انقلابیها و بچه مسجدیها را نادیده گرفتند و هم خاکخوردههای پدران معنوی را از دست دادند و لیست خود را تکرار نمودند.
«حسن رجبی» که خود کاندیدا و سخنگوی اصولگرایان بود، نه به لیستها رفت و نه کنار کشید و پا به پای آیتالله مظفری، کاندیدای مجلس خبرگان از این مجلس به آن مجلس رفت.
سردار «آبنوش» هم خاری در گلوی همه اصولگرایانی شد که با اتهام همدانی بودن از اول او را نادیده گرفتند. سخنان او در روز جدایی از اصولگرایان دیدنی و شنیدنی است. او آشکارا اصولگرایان را به مهندسی انتخابات متهم کرد.
باقی ۵۰نفری که برای حضور در لیست اصولگرایان فرم تعهد پر کرده بودند که اگر در لیست قرار نگرفتند کنار بروند هم هر کدام به قهر جدا شدند و خود مستقل در عرصه انتخابات ماندند .
حالا اصولگرایان با دست خود در چاهی افتادند که برای اصلاحطلبان چندین دوره کنده بودند. جگرهای زلیخایی که حتی پیروز شوند، امکان اجماع نخواهند داشت. تازه این از نتایج سحر اصولگرایان در غیبت اصلاحطلبان است. بگذار پیروز شوند و سهم و سود خود را از غنایم بخواهند، آنوقت معلوم خواهد شد شورای اصلی وحدتخواهان با بستن چشم به روی واقعیتهای قزوین و دستور گرفتن از شانای کشور چه آش شوری پخته که هر کس بخورد لب و دهنش بسوزد. تازه اگر آن پشت صحنهای که موجب دو شقه شدن اصولگرایان شد، به رسانهها برسد، چالش بزرگی به بار خواهد آورد.
اصولگرایان تنها به خود نباختند، بلکه هنوز نتوانستند برای مجلس خبرگان هم دو کاندیدای اصلح خود را انتخاب کنند. ورود آیتالله مظفری بسیاری از رشتهها را پنبه کرد .
طیف بزرگی از اصولگرایان برآنند از آیتالله مظفری حمایت کنند که در امتحان فقه، رتبه اول را آورد و دکترا هم دارد، تعدادی نیز از آیتالله اسلامی، امام جمعه ذینفوذ تاکستان و تلخابی حمایت میکنند. اما گفته میشود بعد از ماجرای غفاری و شرکتهای خودرویی آن جایگاه گذشته خود را از دست داده است، بهخصوص اینکه گفته میشود بعد از ردصلاحیت شدن رجب رحمانی، نماینده شش دوره مجلس، حالا او هم از کاندیدای مورد حمایت آیتالله اسلامی حمایت نمیکند و دست در دست دشمن فرضی خود امیر طاهرخانی گذاشته است.
اصولگرایان مثل انتخابات مجلس یک کاندیدای مشترک و یک کاندیدای مورد نقد خواهند داشت .
برخی معتقدند آیتالله اسلامی این بار در انتخابات مجلس خبرگان بهخاطر مشکلات شرکتهای خودرویی در تاکستان، سبد آرا وی متاثر خواهد شد و آیتالله مظفری ممکن است با کمی تلاش مضاعف بتواند با آیتالله تلخابی که از چپ و راست حمایت میشود، صندلیهای مجلس خبرگان را بگیرند .
ماجرای هر دو جریان سیاسی -چپ و راست – آنچنان در هالهای از ابهام است که شاعر میگوید:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند