بی توجهی به ویژگیهای قزوین در مبلمان شهری
یک طراح و گرافیست در این باره به «فروردین امروز» میگوید: مبلمان شهری هر آن چیزی است که در شهر مورد استفاده قرار گرفته و یا نمیگیرد، اما در مقابل دید شهروندان قرار دارد. از بیلبوردها که ابعاد بزرگی دارند، نحوه قرارگیری بیلبورد و تابلوهای شهری تا مخزن زباله، نردههای پارکها، صندلیها و نوع رنگ و جنس آنها، کیوسکهای مطبوعاتی، تابلوهای اتوبوس، سنگفرش پیادهروها، چراغهای شهری و نحوه نورپردازی، دیوارنگارهها و کاشیکاریهایی که کاربرد فیزیکی ندارند و اغلب توسط بخشهای مرتبط به مدیریت شهری اجرا میشوند.
محدثهسادات قافلهباشی با بیان اینکه المانهای شهری، معیار سنجش زیباشناختی یک شهر محسوب میشود؛ میافزاید: قزوین ویژگیهای خاصی دارد، برای مثال شهری تاریخی و پایتخت خوشنویسی ایران است و سوغات مخصوص خودش را دارد که این ویژگیها، نمادهایی هستند که میتوانند این شهر را از سایر شهرهای ایران متفاوت سازند.
وی اضافه میکند: اما چقدر توانستیم در المانها و نقشِ دیوارنگارهها از این عناصر و نمادها به نحو درست بهره ببریم؟ اگر گردشگری وارد قزوین شود و این شهر را بهعنوان پایتخت خوشنویسی بررسی کند، آیا به جز تندیس میرعماد گزینه دیگری در این شهر داریم؟
این طراح تصریح میکند: برای استفاده از نمادها میتوانیم خیابانی را به اسم خوشنویسی نامگذاری کنیم و یا برای تابلوی سردر مغازهها از خط نستعلیق استفاده نماییم که میتواند جاذبه گردشگری موثر بوده و مُعرف شهر قزوین به عنوان پایتخت خوشنویسی باشد.
قافلهباشی با بیان اینکه، در مبلمان شهری نبود مسیر پیادهرو به شدت احساس میشود، عنوان میکند: در این سالها مسیرهای دوچرخهسواری خوبی را در شهر آماده کردند، اما برای پیادهروی، فضای زیادی نداریم و یکی از مباحث بسیار مهم در حوزه مبلمان شهری، کمبود فضا برای پیادهروی است. همچنانکه در ابتدای خیابان فردوسی شمالی فضا و چیدمانی برای پاتوق شهری ایجاد شد و نمونه خوبی از مبلمان شهری بهمنظور تجمع و استراحت شهروندان است، اما باید تعداد این نوع فضاها بیشتر شود.
در نمادسازی و هویت بصری ناموفق بودیم
وی یادآور میشود: یکی از ضعفهای مهم قزوین، این است که دست هنرمند در کار کردن باز نیست و گاهی سفارشها آنقدر تحت تاثیر ذهن کارفرمایی که اصلا سواد بصری و هنری ندارد، قرار میگیرد که دیگر از آن حالوهوای خوب هنری خود خارج شده و به یک نماد خیلی معمولی تبدیل میشود.
این گرافیست با تاکید بر اینکه، تمام نمادهای انسانی که در قزوین میبینیم کاملا رئال هستند و اثر سوررئال، انتزاعی و پست مدرنی نمیبینیم تا بتوان بهعنوان اثر فاخر هنری به آن بپردازیم، ادامه میدهد: مثلا تندیس مرد کتابخوان، آتشنشان، پاکبان و دوچرخهسوار همه رئال هستند و هیچ ایده خلاقانهای در این کارها وجود ندارد؛ این یکی از بزرگترین ضعفهایی است که در المانهای شهری وجود دارد و نشانگر دخالت سلیقه مدیران شهری در اثرات هنری است.
قافلهباشی، نداشتن هویتبصری را از ضعفهای مهم دیگر مبلمان شهری قزوین دانسته و تاکید میکند: در سالهای اخیر شهرهایی مثل تبریز، اصفهان، شیراز و حتی کیش از یک هویت بصری مستقلی برخوردار شدهاند، اما اگر در قزوین از خیابان دانشگاه تا خیابان سپه گذر کنیم، چشم ما هیچ هویت ثابتی را دنبال نمیکند. شاید انتخاب یک رنگ خیلی خوب برای قزوین بتواند به ایجاد این هویت کمک کند و یا اینکه، دست طراحان و معماران باز گذاشته شود تا بتوانند به شهر هویتی بدهند.
وی همچنین خاطرنشان میکند: بسیاری از شهرها توجه زیادی به آثار تاریخی خود دارند و به هویت کهن خود بها میدهند تا شهرشان توسط آن آثار معرفی شود، ولی در قزوین نسبت به این موضوع کوتاهی کردهایم، در حالی که ما آثار تاریخی فراوانی داریم، اما اهمیتی به آنها داده نمیشود. اگر تصویر عمارت چهلستون را به مردم دیگر شهرها نشان دهیم خیلی از آنها اصلا نمیدانند این بنا در قزوین است. در واقع ما نتوانستیم یکی از آثار تاریخی خودمان را به نماد قزوین تبدیل کنیم.
سازمان زیباسازی و توسعه مبلمان شهری
با این همه، مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری قزوین معتقد است: سیاست این سازمان در خصوص مبلمان شهری از ابتدای تاسیس، بر مبنای طراحی و نصب مبلمان مناسب و متناسب با فضای شهری قزوین و برطرف ساختن نیاز شهروندان بوده است.
علیرضا منجم میافزاید: بر این اساس و با توجه به استانداردهای موجود مبلمان، سازمان در چند مرحله و در مقیاس محدود اقدام به طراحی و نصب مبلمان کرده است که نهایتا با در نظر گرفتن معیارهایی همچون دوام، مردمواری، انعطافپذیری و… منجر به تایید طرحهای فعلی و تکثیر آن در سطح شهر گردید.
وی اضافه میکند: در خصوص نقش هویت در مبلمان شهری، زمانی که صحبت از هویت و اصالت میشود، اغلب راه چاره را در یافتن فرمهای سنتی و استفاده از آنها در طراحی میدانند، اما ایجاد یک هویت و تاثیرگذاری بر آن لزوما در استفاده از فرمهای آشنا نیست، بلکه در پاسخگویی به نیازهای مردم است. هویت هر فرهنگ در رفتار انسانهای آن نمود دارد؛ وقتی محصولی را با این رفتار سازگار میکنیم در واقع با فرهنگ یک شهر سازگار کردهایم.
این مسئول تصریح میکند: از سال۱۳۹۲ تاکنون (بهویژه در سالهای۹۷ تا ۹۹) سازمان زیباسازی بیش از سههزار عدد انواع مبلمان شهری که اغلب آنها نیمکت و نشیمن شهری بودند، در شهر نصب کرده است. این موضوع زمانی اهمیت مییابد که بدانیم قبل از این اقدامات، معابر و پیادهروهای قزوین طی سالیان متمادی فاقد مبلمان شهری خصوصا نیمکت شهری مناسب بوده است.
منجم همچنین درباره برنامههای آینده سازمان زیباسازی در توسعه مبلمان شهری، تاکید میکند: اقدامات آتی سازمان، شامل تکمیل مجموعه موجود مبلمان شهری و افزودن مبلمان جدید در سطح شهر با هدف پاسخگویی به نیازهای جدید و تنوعبخشی به مجموعه موجود میباشد. همچنین توجه بیشتر به طراحی و نصب مبلمان گروهی در دستور کار سازمان قرار دارد.