منتقدان میگویند: تغییر «بانیان وضع موجود» که این روزها به شعار دولت رییسی تبدیل شده، بهانهای شده است تا علاوه بر مدیران ارشد، مدیران میانی و لایههای مدیریتی دست چندم دستگاههای دولتی نیز دستخوش تغییر شوند و افرادی زیر بیرق «جوانگرایی» و «انقلابی بودن» جایگزین آنان شوند که بعضا حتی یک روز سابقه کار مدیریتی را در دستگاههای دولتی ندارند!
برای انعکاس آنچه که منتقدان و حامیان دولت درباره نقش تخصص و کارآمدی در انتصاب مدیران دولت رییسی بهویژه در استان میگویند و نیز پیامدهای چنین انتصاباتی در عرصهی معیشت و اقتصاد مردم، با سه تن از فعالان سیاسی استان به گفتوگو نشستیم.
* در دولت، مدیران کاردان و با تجربه وجود ندارند
رحیم سرکار، روزنامهنگار اصلاحطلب، در این باره به «فروردین امروز» میگوید: دولت آقای رییسی از نظر من دولت اصولگرایی نیست؛ دولتی است که گویی یکی آن را اجاره کرده و سپس هر کدام از مناصب مدیریتی را به طیفهای مختلفی از اصولگرایان، فرصتطلبان و دولت پنهان اجاره داده است. برای همین است که اقدامات و تصمیمات وزارتخانهها و نهادهای دولتی با یکدیگر همخوانی نداشته و مشکلآفرین شده است.
او میافزاید: در چنین دولتی، طبیعی است که انتصابات براساس صلاحیت، تجربه و علم صورت نمیگیرد و این مناصب بر پایه گرایش و رابطه سیاسی و منافع جریانی توزیع میشود.
این فعال سیاسی اضافه میکند: دولت رییسی در قزوین در حقیقت استان را به یک استاندار واگذار کرده است؛ قصد ندارم بگویم که آقای اعلایی استاندار خوبی نیست؛ نه اتفاقا استاندار توانایی است، اما توانایی او در اداره استان نیست، بلکه در واگذاری مناصب و مسئولیتها به کسانی است که موجب شده صدای افراد دیگری در میان اصولگرایان یا حامیان دولت در نیاید!
سرکار تصریح میکند: استاندار قزوین، یک استاندار اقتصادی است و سابقه کار اقتصادی دارد و چون این دولت از بخش اقتصادی اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات کمک گرفته، پس باید بخشی از مناصب مدیریتی و قدرت اجرایی را در اختیار آنها قرار دهد. آنها هم، بزنگاهها و پُستهای حساس را معمولا در اختیار میگیرند و بقیه را نیز در اختیار افراد نزدیک به جریان یا طیف سیاسی خود قرار میدهند.
او ادامه میدهد: در قزوین به خاطر کوچک و بسته بودن استان یک اتفاق توامان افتاده است؛ بخشهای سیاسی دولت در استان به دست افراد منتسب به دولت پنهان افتاده و بخشهای مدیریتی و هزینهپرداز آن هم در اختیار اصولگرایان قرار گرفته است. در این میان، بخشهای اقتصادی نیز به جریانی دیگری واگذار شده، که اینها ظاهرا با هم قرابتی ندارند، اما در واقع به صورت غیرآشکار، منافع سیاسی یکدیگر را پوشش میدهند. البته این مسئله با هم منافات ندارد، چرا که در جاهای خاصی، هر سه بخش در کنار هم قرار میگیرند و اتفاقات مشترکی را رقم میزنند.
این فعال سیاسی تاکید میکند: اتفاقی که در این دوره برای اصولگرایان در قزوین افتاد، متفاوت از گذشته است. علیرغم دفعات گذشته که تا جبهه اصولگرایی پیروز میدان میشد، مدیران سنتی اصولگرا به قدرت میرسیدند، این بار چهرههای با تجربه و توانمند آنان کنار گذاشته شدند تا بهزعم خودشان جوانان انقلابی قدرت را به دست بگیرند.
او ادامه میدهد: اما همین مساله، پاشنه آشیل آنها شده است! چون مدیران جوان و انقلابی، که نه تجربه دارند و نه صبر و شکیبایی، باعث شدهاند کارها بر زمین بماند و آنچه هم که انجام شده، یا شتابزده بوده و یا به نتیجه مورد نظر نرسیده است.
این روزنامهنگار همچنین خاطرنشان میکند: دولت رییسی توان چندانی برای حل مشکلات ندارد، چون اصولا مدیران باتجربه در اختیار ندارد و فقدان مدیران کاردان، آنچنان بلایی بر سر مردم آورده که یک شب به صورت غافلگیرانه، ماکارونی مصرفی آنان قیمتش به عرشاعلی میرود و روز دیگر، روغن و مرغ و تخممرغ و لبنیات و… مورد نیازشان چند برابر قبل قیمت میخورد و از دسترس خارج میشود. اتفاقاتی که آه مردم را درآورده و زندگیشان را به سختی و تنگنا کشانده است.
*دولت رییسی و توجه تام و تمام به انتصابات!
یوسف کرمی، دبیر حزب اتحاد ملت در قزوین نیز درباره نوع انتصابات دولت رییسی به «فروردین امروز» میگوید: آقای رییسی اتفاقا به انتصابات توجه تام و تمامی داشته است! شما کدام دولتی را در این چهار دهه میتوانید نشان دهید که در هشت سال دوره مدیریت دولت خود توانسته باشد به اندازه دولت آقای رییسی در مدت کمتر از یکسال، عرصه مدیریت کشور را تا این حد از سطح توان دانش و تجربه لازم تخلیه کرده باشد؟
او میافزاید: پس این بی توجهی نیست، بلکه نهایت و اوج بد توجهی است که هر روز جامعه را با مصائب و مشکلات جدیدتری مواجه میسازد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب اضافه میکند: دولت آقای رییسی نشان داد که کانون اصلی تمامیتخواهی در کشور (که این دولت میتواند نماد تمام عیار آن جریان باشد)، اصولا برداشت صحیح و درستی از مدیریت و نقش آن در اداره جامعه ندارد؛ در حدی که صدای اندک اصولگرایان معتدل را هم درآورده، و بعضا خواستار استعفای دولت شدهاند.
کرمی با تاکید بر اینکه، دیگر بر همه روشن شده که از این دولت برای ملت آبی گرم نخواهد شد؛ عنوان میکند: حضور این دولت نه تنها افاقهای به حال ملت نخواهد داشت، بلکه این نوع مدیریت، روزبهروز سفره ملت را کوچکتر خواهد کرد.
او تصریح می کند: دولتی که در تبلیغات انتخاباتی خود مدعی داشتن هفت هزار صفحه برنامه و قادر به صف کردن صاحبنظران اقتصادی برای حل معضلات اقتصادی جامعه بود، امروز عملا نشان داده که حتی از بی برنامهترین دولتها هم عقبتر بوده و توان کارشناسیاش به خصوص در حوزه اقتصادی بسیار ضعیف است.
دبیرکل حزب اتحاد استان همچنین خاطرنشان میکند: بدیهی است که وضعیت نابسامان وسیع امروز و نگرانی عمیق از فردا، محصول اینگونه افراد منصوب در مشاغل مهم مدیریتی است که چهار دهه دیرتر از دیگران، از خواب انقلابی بودن بیدار شدهاند و امروز منشاء وضعیت جاری کشور هستند.
* انتصابات را مناسب و اثرگذار میدانم
اما بهرغم نگاه منتقدان، دبیر حزب موتلفه اسلامی استان، جریان سیاسی حامی دولت اعتقاد دیگری دارد. محمدحسین شفیعیها به «فروردین امروز» میگوید: انتصاب استاندار را در مجموع، انتصابات مناسب و اثرگذاری میدانم، ولو اینکه در مجموع انتصابات، شاید ضعفهایی هم وجود داشته باشد و یا بهزعم بنده میتوانست از گزینههای قویتری برخوردار باشد، اما اینگونه نیست که افراد منصوب فاقد کارایی، تجربه و تخصص هستند.
او میافزاید: خوشبختانه انتصاباتی که ما تاکنون شاهد آن بودیم، این ویژگیهای را در بسیاری از موارد واجد هستند و نه فاقد. نگاه بنده این است که این مسایل بیشتر از ناحیه منتقدان و مخالفان دولت مطرح میشود و منصفانه نیست؛ ضمن اینکه، استاندار وقتی گزینههایی را منصوب میکند و یا در مجموع مدیریت استان، طیف جدیدی شکل میگیرد که اینها مسئولیت اداره استان را برعهده گرفتهاند باید زمان لازم و منطقی به این مدیران برای آزمون و خطا داده شود.
این فعال سیاسی اصولگرا اضافه میکند: هیچ عقل سالم و صادقی حکم نمیکند که در ظرف شش ماهی که از تشکیل دولت جدید در استان میگذرد بتوانیم به یک قضاوت قطعی و آشکاری برسیم که این گزینهها درست یا غلط بودهاند.
شفیعیها تصریح میکند: طبیعی است که مسئول ارشد دولت در استان، مسئولیت پاسخگویی به عملکرد مدیرانش را داشته باشد؛ اما نه در این زمان کوتاه! باید یک دوره منطقی کارایی بگذرد تا بعد به ارزیابی بنشینیم و نقاط ضعف و قوت مدیران را بررسی کنیم؛ چنانچه مشاهده شد که ضعفها و کاستیها بر قوتها و تواناییها غلبه دارد، طبیعی است که میتوانیم حکم کنیم که انتصابها، درست نبوده است.
او ادامه می دهد: اما تحلیل من این است که چنین نیست و در مجموع، انتصابات خوب بوده و منصوبان از نیروی جوانی و تخصص و تجربه لازم برخوردارند، اما ممکن است که در برخی انتصابها، تخصص فردی کمتر باشد و تجربهاش بیشتر و در دیگری بالعکس.
دبیر حزب موتلفه استان همچنین با اشاره به اجرای سیاستهای اقتصادی دولت رییسی خاطرنشان میکند: دولت بهدنبال حل معضلات قدیمی و مزمن شده اقتصادی دهههای گذشته برآمده و با جسارت و صداقت در پی جراحی اقتصادی است و میخواهد مردم از وضعیت اقتصادی که در طول چهار دهه گذشته داشتهاند نجات پیدا کرده و به ثبات و استقلال اقتصادی دست پیدا کنیم، طبیعی است که باید همه کارگزاران دولت همه همت خودشان را بر این قرار دهند که این سیاستها با همراهی مردم بیشتر و بهتر تحقق پیدا کند.