ازدواج یک معامله است
سعید، جوان سی ساله قزوینی و مجرد میگوید: من یکسال است که مشغول به کار شدم و با حقوق ماهیانه یک میلیون از پس هزینههای مراسم سنگین ازدواج برنمیآیم.
مینا۲۸سال دارد و مجرد است. رشتهاش طراحی لباس است و هر جا کار میکند، بعد از چند ماه اخراج می شود، زیرا کارفرما از پس هزینه بیمه و حقوق برنمیآید. میگوید: دوست دارم ازدواج کنم. اما حقوق پدرم توان خرید جهیزیه عرف را ندارد. متاسفانه در قزوین چشم و همچشمی وجود دارد. ازدواج امروزی بیشتر یک نوع معامله است تا کسب آرامش.
شهر قزوین در برخورد با سنت ازدواج پر طمطراق برخورد میکند. به نظر میرسد بیکاری، ناکافی بودن حقوق افراد شاغل و عدم توانایی تامین هزینه ازدواج از عوامل مهم بالارفتن میانگین سن ازدواج است.
اشتغال از دو جهت برای جامعه دارای اهمیت است. اول وضعیت مالی فرد را برای تشکیل خانواده و بهبود شاخصهای جمعیتی تامین میکند. دوم، داشتن شغل مناسب به معنی تعیین پایگاه اجتماعی و هویت اجتماعی فرد است. داشتن هویت اجتماعی فرد را در جامعه امروزی تضمین میکند و او را از نیل به آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد حفظ میکند.
اعتیاد، بیبندوباری، روابط سرد زناشویی، تنوع طلبی، همسرآزاری، مسئولیت گریزی، زنسالاری، مردسالاری، وابستگی به والدین و… از عوامل مهم اجتماعی هستند که سبب از هم پاشیدگی خانوادهها میشوند که اعتماد جوانان را برای ازدواج کاهش میدهد.
در گذشته نه چندان دور، قزوین شهر امید و آرزوها بود. چون بسیاری از شرکتهای صنعتی، جوانان این مرزوبوم را دارای معیشت، هویت و استقلال کردهبود. اما حالا بسیاری از این مراکز سلامتساز جامعه به دلایلی به تعطیلی کشیده شدهاند. عده زیادی بیکارند و افراد شاغل از حقوق پایین و ساعت کاری زیاد شکوه دارند و به آینده ناامید هستند. در این میان وضعیت دختران بیکار و زنان مطلقه، به دلیل فرهنگ نادرست جامعه و نبود فرصتهای مناسب برای کسب درآمد، نگرانکنندهتر است.
مشکل اشتغال بیشترین ضربه را به ازدواج وارد آورده است
مریم بیدخام، سرپرست دفتر امور اجتماعی استانداری قزوین، با تاکید بر اینکه پژوهش علمی قابل استنادی در حوزه ازدواج انجام نشده است، میگوید: به نظر میرسد مهمترین علت افزایش سن جوانان، نبود کار دائم است. جوان در مسیر تحصیل و یافتن شغل قرار میگیرد و تا زمانی که بتواند زندگی مشترک را اداره کند، سن او افزایش می یابد.بیدخام معتقد است: در نسل گذشته دخترها و پسرها سازگارتر بودند و خواستههای محدودتری داشتند و ممکن بود حتی بعد از ازدواج فرزندان نیز در کنار خانواده پدری در یک مکان زندگی کنند، اما امروزه چه خانواده فقیر باشد و چه غنی، زوج جوان زندگی مستقل میخواهد و امکاناتی نیاز دارد.
او ادامه میدهد: گاهی خانوادهها باعث افزایش سن ازدواج میشوند و امکاناتی که در یک عمر زندگی مشترک به آن نرسیدهاند، از خواستگار دختر خود طلب میکنند. همچنین به دلیل چشم و همچشمیها، رقابتها و فرهنگ اشتباه، دختران به دنبال جهیزیههای مفصل هستند، به ویژه در شهر قزوین جهیزیه دختر را میبینند که این خود مزید بر علت میشود. هزینههای گزاف عروسی که بر عهده پسر است، خود از عوامل بازدارنده ازدواج و بالا رفتن سن جوانان است.
مدیرکل امور زنان و خانواده استانداری میگوید: با وجود تمام سختیهایی که در پیش روی جوانان برای ازدواج است، طبق آمارها از هر ۳٫۷ ازدواج یک مورد به طلاق ختم میشود که بیشتر طلاقها در یک تا پنج سال اول زندگی اتفاق میافتد.
بیدخام با تاکید بر اینکه بعد اقتصادی عامل مهمی در طلاق است، میگوید: بدهکاری، نداشتن شغل پایدار و وضعیت نامناسب معیشتی، اعتیاد، تفاهمنداشتن، کاهش گذشت و آستانه تحمل پایین، ازدواجهای بدون شناخت، تفاوت در سطح تحصیلات زوجین، دخالت خانوادهها و نبود فرهنگ گفتوگو از مهمترین عوامل پایان زندگی مشترک هستند.
بیدخام بر این باور است که اگر هر چقدر زوجین از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به هم نزدیک باشند، زندگی پایدارتری خواهند داشت و شناخت این همخوانی و نزدیکی نیاز به راهنمایی یک مشاور آگاه دارد.
وی خاطرنشان میکند: مشاوره پیش از ازدواج در دانشگاه علوم پزشکی مدتهاست که انجام میشود و ما درصدد تقویت آن هستیم تا به مشاوره پیش از انتخاب، حین ازدواج و پس از ازدواج گسترش پیدا کند. همچنین دفاتری در حاشیه شهرها گشایش مییابند که مشاوره انجام داده و رایگان خدمات میدهند.
او با بیان اینکه، یکی از دلایلی که منجربه اختلاف در خانواده میشود، ضعف مردم در تعامل با یکدیگر و ضعف مهارتهای اساسی زندگی است، ادامه میدهد: برای رفع این نقیصه، طرح تابآوری اجتماعی آغاز شده که ۲۰سمن در قالب ۲۰ تیم با اولویت مناطق حاشیهنشین در آن شرکت دارند و افراد تسهیلگر مهارتهای زندگی و نحوه ارتباط را به مردم آموزش میدهند. هرچقدر سعی کنیم این مهارت ها را آموزش دهیم ازدواجهای موفقتری خواهیم داشت.
بیدخام تصریح میکند: اشتغال بیشترین ضربه را به مبحث ازدواج وارد آورده، به همین منظور کارگاه اشتغالزایی و کارآفرینی استان برای رفع این مشکل فعالیت خود را انجام میدهد و کمک میکند جوانان از استعدادهای خود استفاده کنند. ما علاوه بر آموزش کارآفرینی و مهارتآموزی، آنها را برای دریافت تسهیلات معرفی میکنیم که افراد موفقی هم در بین آنان داشتیم.
او میافزاید: برگزاری بازارچه فصلی بانوان توانمند در مرکز استان و مناطق مختلف استان به آنها کمک میکند که بتوانند محصول خود را بازاریابی کرده و مشتری کسب کنند تا در رونق اقتصادی خانواده سهیم باشند.
سعید، جوان سی ساله قزوینی و مجرد میگوید: من یکسال است که مشغول به کار شدم و با حقوق ماهیانه یک میلیون از پس هزینههای مراسم سنگین ازدواج برنمیآیم.
مینا۲۸سال دارد و مجرد است. رشتهاش طراحی لباس است و هر جا کار میکند، بعد از چند ماه اخراج می شود، زیرا کارفرما از پس هزینه بیمه و حقوق برنمیآید. میگوید: دوست دارم ازدواج کنم. اما حقوق پدرم توان خرید جهیزیه عرف را ندارد. متاسفانه در قزوین چشم و همچشمی وجود دارد. ازدواج امروزی بیشتر یک نوع معامله است تا کسب آرامش.
شهر قزوین در برخورد با سنت ازدواج پر طمطراق برخورد میکند. به نظر میرسد بیکاری، ناکافی بودن حقوق افراد شاغل و عدم توانایی تامین هزینه ازدواج از عوامل مهم بالارفتن میانگین سن ازدواج است.
اشتغال از دو جهت برای جامعه دارای اهمیت است. اول وضعیت مالی فرد را برای تشکیل خانواده و بهبود شاخصهای جمعیتی تامین میکند. دوم، داشتن شغل مناسب به معنی تعیین پایگاه اجتماعی و هویت اجتماعی فرد است. داشتن هویت اجتماعی فرد را در جامعه امروزی تضمین میکند و او را از نیل به آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد حفظ میکند.
اعتیاد، بیبندوباری، روابط سرد زناشویی، تنوع طلبی، همسرآزاری، مسئولیت گریزی، زنسالاری، مردسالاری، وابستگی به والدین و… از عوامل مهم اجتماعی هستند که سبب از هم پاشیدگی خانوادهها میشوند که اعتماد جوانان را برای ازدواج کاهش میدهد.
در گذشته نه چندان دور، قزوین شهر امید و آرزوها بود. چون بسیاری از شرکتهای صنعتی، جوانان این مرزوبوم را دارای معیشت، هویت و استقلال کردهبود. اما حالا بسیاری از این مراکز سلامتساز جامعه به دلایلی به تعطیلی کشیده شدهاند. عده زیادی بیکارند و افراد شاغل از حقوق پایین و ساعت کاری زیاد شکوه دارند و به آینده ناامید هستند. در این میان وضعیت دختران بیکار و زنان مطلقه، به دلیل فرهنگ نادرست جامعه و نبود فرصتهای مناسب برای کسب درآمد، نگرانکنندهتر است.
مشکل اشتغال بیشترین ضربه را به ازدواج وارد آورده است
مریم بیدخام، سرپرست دفتر امور اجتماعی استانداری قزوین، با تاکید بر اینکه پژوهش علمی قابل استنادی در حوزه ازدواج انجام نشده است، میگوید: به نظر میرسد مهمترین علت افزایش سن جوانان، نبود کار دائم است. جوان در مسیر تحصیل و یافتن شغل قرار میگیرد و تا زمانی که بتواند زندگی مشترک را اداره کند، سن او افزایش می یابد.بیدخام معتقد است: در نسل گذشته دخترها و پسرها سازگارتر بودند و خواستههای محدودتری داشتند و ممکن بود حتی بعد از ازدواج فرزندان نیز در کنار خانواده پدری در یک مکان زندگی کنند، اما امروزه چه خانواده فقیر باشد و چه غنی، زوج جوان زندگی مستقل میخواهد و امکاناتی نیاز دارد.
او ادامه میدهد: گاهی خانوادهها باعث افزایش سن ازدواج میشوند و امکاناتی که در یک عمر زندگی مشترک به آن نرسیدهاند، از خواستگار دختر خود طلب میکنند. همچنین به دلیل چشم و همچشمیها، رقابتها و فرهنگ اشتباه، دختران به دنبال جهیزیههای مفصل هستند، به ویژه در شهر قزوین جهیزیه دختر را میبینند که این خود مزید بر علت میشود. هزینههای گزاف عروسی که بر عهده پسر است، خود از عوامل بازدارنده ازدواج و بالا رفتن سن جوانان است.
مدیرکل امور زنان و خانواده استانداری میگوید: با وجود تمام سختیهایی که در پیش روی جوانان برای ازدواج است، طبق آمارها از هر ۳٫۷ ازدواج یک مورد به طلاق ختم میشود که بیشتر طلاقها در یک تا پنج سال اول زندگی اتفاق میافتد.
بیدخام با تاکید بر اینکه بعد اقتصادی عامل مهمی در طلاق است، میگوید: بدهکاری، نداشتن شغل پایدار و وضعیت نامناسب معیشتی، اعتیاد، تفاهمنداشتن، کاهش گذشت و آستانه تحمل پایین، ازدواجهای بدون شناخت، تفاوت در سطح تحصیلات زوجین، دخالت خانوادهها و نبود فرهنگ گفتوگو از مهمترین عوامل پایان زندگی مشترک هستند.
بیدخام بر این باور است که اگر هر چقدر زوجین از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به هم نزدیک باشند، زندگی پایدارتری خواهند داشت و شناخت این همخوانی و نزدیکی نیاز به راهنمایی یک مشاور آگاه دارد.
وی خاطرنشان میکند: مشاوره پیش از ازدواج در دانشگاه علوم پزشکی مدتهاست که انجام میشود و ما درصدد تقویت آن هستیم تا به مشاوره پیش از انتخاب، حین ازدواج و پس از ازدواج گسترش پیدا کند. همچنین دفاتری در حاشیه شهرها گشایش مییابند که مشاوره انجام داده و رایگان خدمات میدهند.
او با بیان اینکه، یکی از دلایلی که منجربه اختلاف در خانواده میشود، ضعف مردم در تعامل با یکدیگر و ضعف مهارتهای اساسی زندگی است، ادامه میدهد: برای رفع این نقیصه، طرح تابآوری اجتماعی آغاز شده که ۲۰سمن در قالب ۲۰ تیم با اولویت مناطق حاشیهنشین در آن شرکت دارند و افراد تسهیلگر مهارتهای زندگی و نحوه ارتباط را به مردم آموزش میدهند. هرچقدر سعی کنیم این مهارت ها را آموزش دهیم ازدواجهای موفقتری خواهیم داشت.
بیدخام تصریح میکند: اشتغال بیشترین ضربه را به مبحث ازدواج وارد آورده، به همین منظور کارگاه اشتغالزایی و کارآفرینی استان برای رفع این مشکل فعالیت خود را انجام میدهد و کمک میکند جوانان از استعدادهای خود استفاده کنند. ما علاوه بر آموزش کارآفرینی و مهارتآموزی، آنها را برای دریافت تسهیلات معرفی میکنیم که افراد موفقی هم در بین آنان داشتیم.
او میافزاید: برگزاری بازارچه فصلی بانوان توانمند در مرکز استان و مناطق مختلف استان به آنها کمک میکند که بتوانند محصول خود را بازاریابی کرده و مشتری کسب کنند تا در رونق اقتصادی خانواده سهیم باشند.
سوری خانعلیزاده