تهاجمی که بهزعم تحلیلگران، با ارتحال آیتا.. هاشمی رفسنجانی و پساز فرونشستن غبار ناشی از حادثه فقدان ناگهانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، بهعنوان حامی و تکیهگاه اصلی حسن روحانی، شدت افزونتری هم خواهد گرفت.
مخالفان، چهار محور اصلی برجام، فیشهای نجومی، اوضاع اقتصادی کشور و اخیرا «حقوق شهروندی» را دستمایه حمله به دولت قرار دادهاند؛ هرچند محورهای فرعی پرشماری چون «حسین فریدون» در اختیار آنان است که هرازگاهی به محور اصلی مخالفان بهمنظور تخریب بدل میشود.
صرفنظر از اینکه راهبرد سازمانیافته مخالفان در تهاجم گسترده به دولت یازدهم چه تاثیر ویژهای بر افکار عمومی بهویژه سمت و سوی نظر رای دهندگان در انتخابات آتی خواهد داشت- کما اینکه در گذشته، تاثیر معکوسی داشته است- نمیتوان این نکته را از نظر دور داشت که اخلاق و انصاف، دو عنصر فراموششده این نقد و حمله است. ایفای نقش در قالب مخالف، امری کاملا بدیهی و طبیعی است و نمیتوان جامعه را از تفاوت و نیز تضارب آرا و افکار بر حذر داشت، اما اینکه انتظار داشته باشیم منصفانه و اخلاقمدارانه به نقد دولت یا هر کارگزار دیگری پرداخته شود، البته توقعی مبتنیبر ارزشهای والای اسلامی و انسانی است.
نکته قابلتامل آنجاست که برخی منتقدان که در سه سال گذشته در استان، هیچ فرصتی را برای حمله به دولت نادیده نگرفتهاند و این روزها نیز بر شدت انتقادهای تهاجمگونه خود نسبت به دولت روحانی افزودهاند، از مدیران و مسوولان استان میخواهند که به خاطر نزدیک شدن به فضای انتخاباتی، همهچیز را معطوف به انتخابات نکنند. درحالیکه حمله به دولت و انتقاد شدیداللحن از مسوولان آنهم بر پایه خبرهای تکذیبشده، با الفاظ و عباراتی خاص! برای آنان هدفی جز انتخابات پیشرو و به کرسی نشاندن دولت موردحمایت جناح سیاسی خود ندارد.
بحثی نیست که عدهای، حقوق شهروندی دولت را برنتابند و حتی آن را اقدامی انتخاباتی بنامند؛ اما بحث این است که چرا باید از تریبوهایی در استان که باید «وحدتآفرین» باشد و همه قشرهای جامعه از جناحهای مختلف سیاسی را پیرامون خود گردآورد، دولت به بهانه اقدامی که مبتنیبر اصول مصرحه در قانون اساسی است، به عوامفریبی متهم شود.
تاکید معاون سیاسی-امنیتی استاندار قزوین بر ضرورت پاسخگویی مدیران به شبههافکنیها و انتقادهای مخالفان دولت، شاید تنها گزینه پیشروی مدیریت عالی دولت در استان در آوردگاه حمله همهجانبه مخالفان دولت نباشد، اما بیشک موثرترین آن است؛ گرچه عدم اعتقاد برخی مدیران منصوب! به سیاستهای دولت، تحقق این هدف را برای مسوولان ارشد دولت در استان با مشکل جدی روبهرو کرده است.
سعید شاهرخی، مدیران دولت تدبیر و امید را وارث آوار سنگینی میداند که برداشتن آن از بدو استقرار دولت روی دوش این دولت گذاشته شده است. وی با بیان اینکه، منتقدینی که امروز به دولت انتقاد وارد میکنند در دولت گذشته سکوت پیشه کرده بودند، معتقد است: «برخی از منتقدین و مخالفین با هجمه شدید علیه دولت متوسل به ناامید کردن مردم شدهاند و توقع هم نداریم که مخالفان کارهای انجامشده را بگویند، اما گاهی تخریبهایی صورت میگیرد که منصفانه و عادلانه نیست.»
معاون سیاسی-امنیتی استاندار با تاکید بر اینکه، دولت در طول سه سال گذشته، مسیر سختی را طی کرده بهگونهای که در سایه این تلاشها، شاخصهای اقتصادی رشد پیدا کرده و توفیقات خوبی صورت گرفته است، خطاب به مدیران زیرمجموعه استانداری میگوید: «استاندار بهصورت شبانهروز درگیر کارها و پیگیر مسایل هستند و در همین راستا انتظار میرود مدیران، فرمانداران و بخشداران در تشریح سیاستهای دولت و دفاع از مواضع دولت تلاش کرده و پاسخگوی شبهات و انتقادات باشند.»
شاهرخی با تصریح بر این نکته که صدای دولت در شهرستانها باید توسط فرمانداران و بخشداران شنیده شود و در این دولت در همه حوزهها حرف حساب برای گفتن زیاد است که باید بیان شود، میافزاید: میزان فعالیت مخالفین و منتقدین با نزدیکتر شدن به انتخابات بیشتر میشود و عدهای فقط به دنبال ناامید کردن مردم هستند که دراینخصوص باید با لایههای مختلف جامعه و مردم ارتباط برقرار کرد و فرمانداران این کار را به نحو درست انجام دهند.»
راهبرد مخالفان دولت بهویژه اصولگرایان تندرو، هجمه بیامان به دولت روحانی با هدف ناامید کردن مردم از دولت تدبیر و امید و درنتیجه تغییر آرای مردم به سمت دولت مطلوب موردنظر خود است، اما راهبرد دولت و مشخصا مدیریتهای اجرایی استان بهجز انتظار از مدیران برای پاسخگویی به شبهها و انتقادهای مخالفان چیست؟ آیا نباید در شرایطی که با غیبت آیتا.. هاشمی رفسنجانی در صحنه سیاسی کشور، دولت مهمترین ستون خیمه یاران خود را از دست داده است و طبعا انتظار میرود بر شدت دامنه انتقادها و هجمههای مخالفان افزوده شود، راهبرد جدیدی را طراحی کند؛ راهبردی که فارغ از شعار و جوزدگی، بر بهرهگیری از همه ظرفیتهای موجود در استان بهمنظور انتقال خدمات و تلاشهای دولت یازدهم به مردم استوار باشد؟
مخالفان، چهار محور اصلی برجام، فیشهای نجومی، اوضاع اقتصادی کشور و اخیرا «حقوق شهروندی» را دستمایه حمله به دولت قرار دادهاند؛ هرچند محورهای فرعی پرشماری چون «حسین فریدون» در اختیار آنان است که هرازگاهی به محور اصلی مخالفان بهمنظور تخریب بدل میشود.
صرفنظر از اینکه راهبرد سازمانیافته مخالفان در تهاجم گسترده به دولت یازدهم چه تاثیر ویژهای بر افکار عمومی بهویژه سمت و سوی نظر رای دهندگان در انتخابات آتی خواهد داشت- کما اینکه در گذشته، تاثیر معکوسی داشته است- نمیتوان این نکته را از نظر دور داشت که اخلاق و انصاف، دو عنصر فراموششده این نقد و حمله است. ایفای نقش در قالب مخالف، امری کاملا بدیهی و طبیعی است و نمیتوان جامعه را از تفاوت و نیز تضارب آرا و افکار بر حذر داشت، اما اینکه انتظار داشته باشیم منصفانه و اخلاقمدارانه به نقد دولت یا هر کارگزار دیگری پرداخته شود، البته توقعی مبتنیبر ارزشهای والای اسلامی و انسانی است.
نکته قابلتامل آنجاست که برخی منتقدان که در سه سال گذشته در استان، هیچ فرصتی را برای حمله به دولت نادیده نگرفتهاند و این روزها نیز بر شدت انتقادهای تهاجمگونه خود نسبت به دولت روحانی افزودهاند، از مدیران و مسوولان استان میخواهند که به خاطر نزدیک شدن به فضای انتخاباتی، همهچیز را معطوف به انتخابات نکنند. درحالیکه حمله به دولت و انتقاد شدیداللحن از مسوولان آنهم بر پایه خبرهای تکذیبشده، با الفاظ و عباراتی خاص! برای آنان هدفی جز انتخابات پیشرو و به کرسی نشاندن دولت موردحمایت جناح سیاسی خود ندارد.
بحثی نیست که عدهای، حقوق شهروندی دولت را برنتابند و حتی آن را اقدامی انتخاباتی بنامند؛ اما بحث این است که چرا باید از تریبوهایی در استان که باید «وحدتآفرین» باشد و همه قشرهای جامعه از جناحهای مختلف سیاسی را پیرامون خود گردآورد، دولت به بهانه اقدامی که مبتنیبر اصول مصرحه در قانون اساسی است، به عوامفریبی متهم شود.
تاکید معاون سیاسی-امنیتی استاندار قزوین بر ضرورت پاسخگویی مدیران به شبههافکنیها و انتقادهای مخالفان دولت، شاید تنها گزینه پیشروی مدیریت عالی دولت در استان در آوردگاه حمله همهجانبه مخالفان دولت نباشد، اما بیشک موثرترین آن است؛ گرچه عدم اعتقاد برخی مدیران منصوب! به سیاستهای دولت، تحقق این هدف را برای مسوولان ارشد دولت در استان با مشکل جدی روبهرو کرده است.
سعید شاهرخی، مدیران دولت تدبیر و امید را وارث آوار سنگینی میداند که برداشتن آن از بدو استقرار دولت روی دوش این دولت گذاشته شده است. وی با بیان اینکه، منتقدینی که امروز به دولت انتقاد وارد میکنند در دولت گذشته سکوت پیشه کرده بودند، معتقد است: «برخی از منتقدین و مخالفین با هجمه شدید علیه دولت متوسل به ناامید کردن مردم شدهاند و توقع هم نداریم که مخالفان کارهای انجامشده را بگویند، اما گاهی تخریبهایی صورت میگیرد که منصفانه و عادلانه نیست.»
معاون سیاسی-امنیتی استاندار با تاکید بر اینکه، دولت در طول سه سال گذشته، مسیر سختی را طی کرده بهگونهای که در سایه این تلاشها، شاخصهای اقتصادی رشد پیدا کرده و توفیقات خوبی صورت گرفته است، خطاب به مدیران زیرمجموعه استانداری میگوید: «استاندار بهصورت شبانهروز درگیر کارها و پیگیر مسایل هستند و در همین راستا انتظار میرود مدیران، فرمانداران و بخشداران در تشریح سیاستهای دولت و دفاع از مواضع دولت تلاش کرده و پاسخگوی شبهات و انتقادات باشند.»
شاهرخی با تصریح بر این نکته که صدای دولت در شهرستانها باید توسط فرمانداران و بخشداران شنیده شود و در این دولت در همه حوزهها حرف حساب برای گفتن زیاد است که باید بیان شود، میافزاید: میزان فعالیت مخالفین و منتقدین با نزدیکتر شدن به انتخابات بیشتر میشود و عدهای فقط به دنبال ناامید کردن مردم هستند که دراینخصوص باید با لایههای مختلف جامعه و مردم ارتباط برقرار کرد و فرمانداران این کار را به نحو درست انجام دهند.»
راهبرد مخالفان دولت بهویژه اصولگرایان تندرو، هجمه بیامان به دولت روحانی با هدف ناامید کردن مردم از دولت تدبیر و امید و درنتیجه تغییر آرای مردم به سمت دولت مطلوب موردنظر خود است، اما راهبرد دولت و مشخصا مدیریتهای اجرایی استان بهجز انتظار از مدیران برای پاسخگویی به شبهها و انتقادهای مخالفان چیست؟ آیا نباید در شرایطی که با غیبت آیتا.. هاشمی رفسنجانی در صحنه سیاسی کشور، دولت مهمترین ستون خیمه یاران خود را از دست داده است و طبعا انتظار میرود بر شدت دامنه انتقادها و هجمههای مخالفان افزوده شود، راهبرد جدیدی را طراحی کند؛ راهبردی که فارغ از شعار و جوزدگی، بر بهرهگیری از همه ظرفیتهای موجود در استان بهمنظور انتقال خدمات و تلاشهای دولت یازدهم به مردم استوار باشد؟
سعید الهی