اطلاعیه

  • امروز : یکشنبه - ۱۶ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 27 - شوال - 1445
  • برابر با : Sunday - 5 May - 2024
3
تحلیلی بر آنچه با رای مردم استان در انتخابات مجلس دهم رخ داد

اصلاح طلبان و قدرت کاریزماتیک

  • کد خبر : 3767
  • 14 مارس 2016 - 9:37
اصلاح طلبان  و قدرت کاریزماتیک
کمتر از 20روز پس از برگزاری انتخابات مجلس دهم و پیروزی شگرف و بی‌سابقه اصلاح‌طلبان در این رقابت نابرابر، اصولگرایانی که متحمل سنگین‌ترین شکست سیاسی خود در سه دهه گذشته در استان قزوین شده‌اند، بیشتر ترجیح داده‌اند سکوت کنند تا اینکه به تحلیل چرایی شکست خود در ماراتونی که با رد صلاحیت کاندیداهای شاخص اصلاح‌طلب، همه چیز به نفع آنان به‌نظر می‌رسید، بنشینند.

اینکه چرا اصلاح‌طلبان به این پیروزی غافلگیر‌کننده دست یافتند و با تغییر تاکتیک، بازی باخته را به نفع خود رقم زدند، موضوعی است که این روزها نه فقط اصولگرایان را به خود مشغول کرده، بلکه برای تحلیل‌گران جناح مقابل آنان نیز تا حدود زیادی قابل هضم نیست؛ چرا که نه در باور خود، تصور چنین پیروزی را داشتند و نه اینکه با توجه به شرایط به‌وجود آمده ناشی از رد صلاحیت‌ها، اساسا چنین برآوردی برای آنان ممکن بود.
عامل اساسی پیروزی اصلاح‌طلبان را باید در باقی ماندن در صحنه رقابت به‌رغم رد صلاحیت همه کاندیداهای آنان جستجو کرد. کاندیداهایی چون قدرت‌اله علیخانی، ناصر قوامی، امیر طاهرخانی و محمد علیخانی از آن چنان پایگاه مردمی در حوزه‌های انتخابیه سه‌گانه استان برخوردار بودند که در صورت تایید صلاحیت، امکان راهیابی به مجلس را داشتند و حذف آنان از عرصه رقابت، طبیعی بود که اردوگاه اصلاح‌طلبان را دچار سردرگمی و یا قهر احتمالی سازد، همچنان که بودند افرادی در این اردوگاه که بر کناره‌گیری از انتخابات در واکنش به این اتفاق محتمل، پا فشاری نیز می‌کردند، اما خردورزی سیاستمدارانه و بهره‌گیری از قدرت کاریزماتیک شخصیت‌های این جناح سیاسی کاری کرد که نه اصولگرایان انتظارش را داشتند و نه حتی اصلاح‌طلبان!
اصولگرایان، امکان پیروزی اصلاح‌طلبان در استان را نه تنها ناچیز که اساسا غیرممکن می‌دانستند و با انتشار نتایج چندین مورد نظر سنجی واقعی! در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، مدعی بودند سید‌ه‌ حمیده زرآبادی، کاندیدای مورد حمایت اصلاح‌طلبان، حتی در میان ۴ نفر اول کاندیداهای مقبول مردم در حوزه انتخابیه قزوین، البرز و آبیک نیست. توهم پیروزی و ناچیز‌شمردن رقیب، آن‌چنان این جناح سیاسی را به خود مشغول ساخت که جماعتی از آنان که البته باید ایشان را از اندک اصولگرایان اصیل و خدا ترس جدا ساخت، بر شدت تخریب رقیب افزودند و از هر تریبون و فضایی برای افشای ماهیت در پرده! اصلاح‌طلبان و بی‌مقدار نشان‌دادن آنان سود جستند.
با این همه، اما اصلاح‌طلبان قهر نکردند، شتابزده واکنش نداند و خرد‌ورزانه، کاری کردند که معادله بر هم خورد و آنگونه که گزارشگران ورزشی در اوج هیجان فرجام یک بازی غیرمنتظره تاکید می‌کنند، بازی باخته را به یک پیروزی شیرین و دلچسب تبدیل کردند! این پیروزی را باید معلول سه نکته راهبردی دانست.
عزم اصلاح‌طلبان برای باقی‌ماندن در صحنه، با وجود آنکه حتی غلامحسین شیری، آخرین کاندیدای مورد نظر آنان نیز در دقیقه ۹۰ مشمول رد صلاحیت شورای نگهبان شد، نخستین عامل این پیروزی بود. ماندن در صحنه، آن هم در هر وضعیت و شرایطی، که تصمیم راهبردی بزرگان اصلاح‌طلب استان بود، شرایطی را فراهم کرد که این جناح سیاسی، با معرفی یک بانوی گمنام و جوان در قزوین، نیروهای خود را که به‌دنبال رد صلاحیت کاندیداهایشان دچار انفعال و تشتت در آرا و مواضع شده بودند زیر یک خیمه جمع کرد و با بهره‌گیری از همه ظرفیت‌ها و پایگاه‌های اجتماعی خود، آن هم در کمترین زمان و با حداقل امکانات تبلیغاتی، کار ناشدنی را شدنی کرد. همچنان که قرار گرفتن در پشت بهمن طاهرخانی، کاندیدای سابق اصولگرایان در تاکستان و اعلام حمایت قاطع از وی، نیز اتفاقی را رقم زد که تا دو هفته پس از انتخابات کماکان طرفداران رجب رحمانی را در بهت و حیرت قرار داده است.
این وضعیت، در حوزه انتخابیه بویین‌زهرا و آوج هم تکرار شد و اصلاح‌طلبان با معرفی روح‌اله بابایی صالح، در ماراتونی سخت و نفس‌گیر، روح‌اله عباسپور، نماینده اصولگرای دو دوره این حوزه در مجلس که اساسا راهیابی خود به مجلس دهم را حتمی می‌دانست، شکست دادند؛ هر چند سکوت عباسپور در دو هفته گذشته گویای آن است که وی حاضر به قبول این شکست نیست!
دومین عامل پیروزی اصلاح‌طلبان در استان را که البته همواره مورد غفلت اصولگرایان قرار گرفته و تاکنون بارها و به اشکال مختلف منکر آن بوده‌اند قدرت کاریزماتیک عناصر کلیدی و شخصیت‌های محوری اصلاح‌طلب در استان است. نه کوبیدن بر طبل «خان‌زدگی» در استان می‌تواند قدرت کاریزماتیک چهره‌هایی چون قدرت‌اله علیخانی را کاهش دهد و نه بهره‌گیری اصولگرایان از تریبون‌ها و جایگاه‌های مختلف در  تخریب وی و دیگر چهره‌های محوری اصلاح‌طلب استان، می‌تواند از سطح و عمق قدرت نفوذ آنان بکاهد. کما‌اینکه حمایت قاطعانه چهره‌هایی چون، آیت‌ا… محمدی تاکندی، قدرت‌اله علیخانی، سید‌ناصر قوامی، محمد علیخانی و امیر طاهرخانی که رد صلاحیت شده بودند از کاندیداهای گمنام و کمتر شناخته شده که در بهترین شرایط در حوزه‌های انتخابیه خود نمی‌توانستند بیشتر از ۱۵‌هزار رای به‌دست بیاورند، سبب شد تا با کسب بالاترین آرا، به‌عنوان نمایندگان منتخب مردم استان به مجلس دهم راه یابند.
و نکته سوم، که باید آن را یکی دیگر از عوامل سبب‌ساز پیروزی اصلاح‌طلبان نامید، قدرت سازماندهی نیروها و جذب آرای به‌اصطلاح خاکستری و سرگردان در جامعه است. به هر میزان، اصلاح‌طلبان توانستند از قدرت کاریزماتیک رهبران خود سود جویند، از ظرفیت‌های مردمی خود بهره‌بگیرند و با استفاده از شبکه‌های اجتماعی موبایلی، دامنه نفوذ تشکیلاتی خود را تا دور دست‌ترین نقاط استان بگسترانند، موفق شدند آرای به‌اصطلاح خاکستری را از آن ِ خود سازند.
نکته‌ای که به‌زعم یک روزنامه‌نویس اصولگرا، جناح سیاسی رقیب توانست از آن سود جسته و اصولگرایان از آن غافل بودند؛  گرچه وی تنها یک روی سکه را دیده و در همان یک رو نیز، با اعتماد به برخی نظرسنجی‌های واقعی! درون جناحی خود نوشته است: «رای خاکستری جامعه، تا دو روز مانده به انتخابات در تمامی نظرسنجی‌های معتبر محمدی، حسینی، محمدبیگی و سیاهکالی نفرات اول تا چهارم بودند و جایگاه پنجم در اختیار خانم زرآبادی بود، اما در تمامی این نظرسنجی‌ها حدودا ۲۰ الی ۳۰درصد هنوز تصمیم نگرفته بودند که به چه کسی رای بدهند. همین‌ها که تا دو روز مانده به انتخابات تصمیم نگرفته‌اند، باعث کسب جایگاه دومی برای زرآبادی می‌شوند.»
این نگاه که با نادیده‌گرفتن آنچه نکات مورد اشاره بدان پرداخته شد، همچنان مدعی است «جریان اصولگرایی در حوزه انتخابیه قزوین دارای ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار رای» است، همچنین در فرازی دیگر برای توجیه علت‌های شکست اصولگرایان می‌نویسد: «تمرکز ستادهای انتخاباتی اصلاح‌طلبان در خیابان خیام و تبلیغ بر روی جوانان و قشر خاکستری جامعه، چیزی که اصولگرایان از آن غافل هستند، نقش مهمی در کسب پیروزی اصلاح‌طلبان داشت».
طبیعی است با این نوع نگاه، درِِ اصولگرایان بر همان پاشنه‌ای خواهد چرخید که تاکنون چرخیده است. اصرار بر داشتن دست برتر در جامعه، همراه داشتن اکثریت مردم با خود و پذیرفته‌شدن گفتمان و باور سیاسی اصولگرایی در جامعه، نسبتی با شکست سنگین در انتخابات مجلس دهم ندارد، هر چند شماری بخواهند بر قاعده علت شکست خود، صغرا کبرا بچینند!
***
آنچه در هفتم اسفند رخ داد و منجر به پیروزی اصلاح‌طلبان در استان شد، حامل پیام خاصی است و انکار این پیام، آن هم توسط کسانی که دارای مقام و منصبی در استان هستند، گویای نادیده‌گرفتن اراده مردم در تغییر در استان است. اگر به مردم به‌عنوان ولی‌نعمتان مسوولان و حاکمیت باور داریم و رای مردم را زینت‌المجالس نمی‌پنداریم باید به باور و اراده آنان تمکین کنیم.
اینکه هنوز در برخی از مسوولیت‌ها و موقعیت کلیدی استان از‌جمله در تعدادی از مناصب ستادی و اجرایی حوزه استانداری افرادی حضور دارند که نسبتی با اراده و جهت‌گیری مردم در انتخابات سال ۹۲ و نیز انتخابات اخیر ندارند و بیش از آنکه نماینده دولت و تبیین‌کننده سیاست‌های آن باشند، همچنان بر همان مسیر گذشته طی طریق می‌کنند، به چه معناست؟ این انتظار از استاندار، بیش از دیگران است براساس رای و اراده مردم که به‌روشنی در انتخابات هفتم اسفند ابراز داشتند نسبت به این مهم اهتمام ورزند و تحت تاثیر مخالفت‌های تریبونی و جوسازی‌های بیرونی جماعت تندرو در استان قرار نگیرند.
سعید الهی
لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=3767

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.