دکتر سیدسعید اسکویی، پیش از این نیز از مصرف سیگار توسط ۱۵ درصد قزوینیها خبر داده بود. گرچه وی معتقد است: «آماری از میزان مصرف در افراد زیر ۳۰سال در اختیار نیست و بهطور قطع میزان مصرف در این گروه سنی کمتر است، اما آمارهای غیر رسمی و واقعیتهای بیرونی، روایت دیگری را از مصرف سیگار در میان این مقطع سنی، بهویژه زنان تحصیلکرده قزوینی روایت میکنند.»
گرایش روز افزون نوجوانان و جوانان به مصرف سیگار، در یک دهه اخیر حتی به دبیرستانهای دخترانه استان نیز کشیده شده است. یک آمار غیر رسمی مبتنی بر تحقیقی میدانی گویای آن است که ۴۷درصد از دانشجویان پسر و دختر سابقه حداقل یکبار مصرف سیگار را داشتهاند و این وضعیت در مقطع متوسطه تحصیلی، گرچه به این شدت نیست، اما قابل تامل و به شدت نگرانکننده است.
آمار دیگری نیز نشان میدهد؛ در سال ۸۹، قزوین بعد از استانهای بوشهر، آذربایجانغربی، گیلان و کرمان، بالاترین رتبه را درمیزان مصرف دخانیات به خود اختصاص داده است. این آمار، ۵سال قبل در حالی ثبت شده است که در همان سال، رییس وقت اداره دخانیات استان نیز از افزایش مصرف سیگار میان جوانهای تحصیلکرده خبر داده بود. خبری که هر چند با آماری همراه نبود، ولی میتوانست بهعنوان زنگ خطری برای مسوولان فرهنگی استان تلقی شود.
به گفته مجید یزدانپرست، مصرف دخانیات در استان در حال افزایش است و این مصرف در میان جوانها بیشتر شده، ولی در خانمها بهخصوص خانمهای تحصیلکرده این رشد بیشتر است. ۵ سال پس از این اظهارات رییس پیشین دخانیات استان، مصرف سیگار توسط زنان در خیابانهای قزوین، دیگر هیچ بینندهای را در متعجب و متحیر نمیکند و براساس آماری که توسط دانشگاه علوم پزشکی استان منتشر شده، نسبت زنان سیگاری به مردان؛ از نسبت ۱ به ۹ به حدود ۱ به ۶ رسیده است، یعنی درحالحاضر به ازای هر ۶مرد سیگاری یک زن سیگاری وجود دارد!
کارشناسان فرهنگی معتقدند؛ دیده نشدن واقعیتهای اجتماعی توسط سازمانهای فرهنگی سبب شده است تا برنامه جامع و روشنی برای پیشگیری موثر از گسترش مصرف دخانیات در میان زنان در کشور و استان وجود نداشته باشد؛ همچنانکه درباره مواد مخدر نیز این انتقاد وجود دارد.
گرایش روز افزون نوجوانان و جوانان به مصرف سیگار، در یک دهه اخیر حتی به دبیرستانهای دخترانه استان نیز کشیده شده است. یک آمار غیر رسمی مبتنی بر تحقیقی میدانی گویای آن است که ۴۷درصد از دانشجویان پسر و دختر سابقه حداقل یکبار مصرف سیگار را داشتهاند و این وضعیت در مقطع متوسطه تحصیلی، گرچه به این شدت نیست، اما قابل تامل و به شدت نگرانکننده است.
آمار دیگری نیز نشان میدهد؛ در سال ۸۹، قزوین بعد از استانهای بوشهر، آذربایجانغربی، گیلان و کرمان، بالاترین رتبه را درمیزان مصرف دخانیات به خود اختصاص داده است. این آمار، ۵سال قبل در حالی ثبت شده است که در همان سال، رییس وقت اداره دخانیات استان نیز از افزایش مصرف سیگار میان جوانهای تحصیلکرده خبر داده بود. خبری که هر چند با آماری همراه نبود، ولی میتوانست بهعنوان زنگ خطری برای مسوولان فرهنگی استان تلقی شود.
به گفته مجید یزدانپرست، مصرف دخانیات در استان در حال افزایش است و این مصرف در میان جوانها بیشتر شده، ولی در خانمها بهخصوص خانمهای تحصیلکرده این رشد بیشتر است. ۵ سال پس از این اظهارات رییس پیشین دخانیات استان، مصرف سیگار توسط زنان در خیابانهای قزوین، دیگر هیچ بینندهای را در متعجب و متحیر نمیکند و براساس آماری که توسط دانشگاه علوم پزشکی استان منتشر شده، نسبت زنان سیگاری به مردان؛ از نسبت ۱ به ۹ به حدود ۱ به ۶ رسیده است، یعنی درحالحاضر به ازای هر ۶مرد سیگاری یک زن سیگاری وجود دارد!
کارشناسان فرهنگی معتقدند؛ دیده نشدن واقعیتهای اجتماعی توسط سازمانهای فرهنگی سبب شده است تا برنامه جامع و روشنی برای پیشگیری موثر از گسترش مصرف دخانیات در میان زنان در کشور و استان وجود نداشته باشد؛ همچنانکه درباره مواد مخدر نیز این انتقاد وجود دارد.