مراسمی که به غیر از هنرنمایی هنرمندان خوشنویس کشور که از جای جای ایران عزیز با هزاران خون دل، آثاری خلق و برای این دو سالانه ارسال کرده بودند، هیچ چیز دیگری متفاوتتر و نو آورانهتر از سالهای قبل نداشت، بلکه کلیشهای از برگزاری دو سالانههای پیشین بود که در سالهای قبل نظیر آن را دیده بودیم و اگر گردانندگان تکراری سالهای گذشته و این سال همانهایی باشند که در قبل بودند، در بیست دو سالانهی دیگر هم همین برگزاری کلیشهای تکرار خواهد شد. به این دلیل که اگرچه سیاستگذاران این دو سالانهها همگی خوشنویس هستند، اما به استناد آنچه امسال و سالهای گذشته روی داد تقریبا هیچکدام مدیر خوبی برای برگزاری و سیاستگذاری یک دو سالانه فاخر نبودند. اصلا در کجای آموختههای علمی و عقلی آمده است که یک فوتبالیست خوب، حتما یک مربی خوب هم هست و یا یک طراح خوب، حتما مجری خوبی هم خواهد بود.
این دوسالانه به مناسبت بزرگداشت مقام هنری «احمدبن سهروردی» برگزار گردید، اول اینکه چرا در بین چند صد خوشنویس برجسته و بزرگ تاریخ خوشنویسی ایران این مراسم باید به نام احمدبن سهروردی باشد. چرا به مناسبت بزرگداشت مقام هنری ملک محمد قزوینی، میرزا غلامرضای اصفهانی، میرحسین خوشنویس باشی، علیرضا عباسی، محمد ابراهیم قمی، مالک دیلمی یا میرزا کوچک اصفهانی نباشد و اصلا به چه دلیلی این همایش به مناسبت مقام هنری خود ِ یاقوت مستعصمی و یا یکی دیگر از شاگردان او مثل ارغون کاملی، یوسف مشهدی، میرحیدر مبارک شاه زرین قلم یا نصراله طیب، نباشد و به نام احمدبن سهروردی؟
دوم- چرا حتی یک نمونه از اصل خطوط این خوشنویس به عنوان معرفی و رونمایی در همایش نبود و دیگر اینکه چرا حتی چهار خط از شرح احوال و آثار و شخصیت هنری او نوشته و در اختیار علاقهمندان قرار نگرفت و هیچکدام از سخنرانان در خصوص سابقهی هنری او صحبت و مبحثی را مطرح نکرد. این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که ما عادت کردهایم به هر دلیلی در یک همایش یا دوسالانه، فرد عاری از داشتههای علمی نامی را مطرح کند و بقیه سیاستگذاران دوسالانه هم به دلیل مسلح نبودن به دانستههای تاریخ خط و هنر میپذیرند و همه با هم میگویند مبارک است و نامگذاری شد.
سوم- از بی برنامگی و جلسات بیربط قبل از افتتاحیه با معاون وزیر ارشاد و کلیدخوردن دیر هنگام افتتاحیه که بگذریم، اختتامیه هم، با تاخیر آغاز شد، با وصف اینکه بسیاری از مدعوین از شهرستانهای دور و نزدیک آمده بودند و جای مناسبی نیز برای استراحت آنان پس از ختم جلسه در نظر گرفته نشده بود.
چهارم- تعداد سخنرانیها آنقدر زیاد بود که ملالآور شده بود، تقریبا خیلیها سخنرانی کردند، تکراری و بیربط، تنها به علت علاقه مفرط به تریبون! برای مثال سخنرانی آقای غلامحسین امیرخانی، بیان یکسری خاطرات و آمار مربوط به ۴۵ سال قبل با جملاتی تکراری بود که بنده و دیگر خوشنویسان در ۳۰ سخنرانی دیگر از ایشان هم همین خاطرات و آمار را شنیدهایم.
پنجم- در اختتامیه هیچ مقاله پژوهشی و تحقیقی مفید از هیچ دستی نبود و معرفی نشد، حتی یک سخنرانی و یا یک مقالهی علمی در خصوص احمد بن سهروردی نیز ارائه نگردید.
ششم- پس از ختم سخنرانیهای متعدد و بیربط و نوشته بسیار عادی و نیمبند وزیر ارشاد، نوبت اهدای جوایز که رسید ابتدا سیاستگذاران و مدیران و دست اندرکاران جشنواره به یکدیگر جایزه دادند و عموما تمام افرادی که بالای صحنه به برگزیدهگان جشنواره لوح و جایزه اهدا کردند پیش از آن، به هم جایزه دادند و گرفتند.
هفتم- بنده در دفعات گذشته مکررا مطرح کرده بودم و از این طریق نیز مکتوب عنوان میکنم که آقایان برگزار کننده جشنواره و دوسالانه! لطفا پس از اتمام هر جشنواره یک جلسه آسیبشناسی تخصصی در خصوص چگونگی برگزاری و روند اتفاق افتاده بگذارید و از صاحبان اندیشه و تجربه بخواهید که در این گفتوشنود سازنده شرکت کنند و از راهکارهای مطرح شده و نکات آموزنده برای دوسالانههای بعدی استفاده کنید.
هشتم- اگر سیاستگذاران و اعضا و داوران و دستاندرکاران دوسالانه همیشه آنهایی بودند و هستند که تا به حال بودهاند، پس نوبت بقیه که عمری را در این راه گذاشتهاند کی فرا خواهد رسید؟
نهم- بیش از نهصد اثر از پانصد خوشنویس به دوسالانه ورود کرده است، در هر جشنوارهای نیز حدودا همین قدر اثر تولید میشود، سیاستگذار دوسالانه چه راهکاری از نقطه نظر اقتصادی در خصوص اقتصاد هنر برای این همه اثر خطی و هنری تولید شده داشته و دارد؟ چرا سیاست صحیحی برای به فروش رساندن این آثار وجود ندارد؟ آیا این سوال پیش نمیآید که پس از چندین دوسالانه و جشنواره و تربیت این همه خوشنویس و خلق آثاری با کیفیت عالی، چنانچه آثار آنان به مطلوب اقتصادیشان نرسد دچار سرخوردگی میشوند و این اتفاق، چه پی آمدهایی برای هنر خوشنویسی در سالهای بعد برجای خواهد گذاشت.
من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
این دوسالانه به مناسبت بزرگداشت مقام هنری «احمدبن سهروردی» برگزار گردید، اول اینکه چرا در بین چند صد خوشنویس برجسته و بزرگ تاریخ خوشنویسی ایران این مراسم باید به نام احمدبن سهروردی باشد. چرا به مناسبت بزرگداشت مقام هنری ملک محمد قزوینی، میرزا غلامرضای اصفهانی، میرحسین خوشنویس باشی، علیرضا عباسی، محمد ابراهیم قمی، مالک دیلمی یا میرزا کوچک اصفهانی نباشد و اصلا به چه دلیلی این همایش به مناسبت مقام هنری خود ِ یاقوت مستعصمی و یا یکی دیگر از شاگردان او مثل ارغون کاملی، یوسف مشهدی، میرحیدر مبارک شاه زرین قلم یا نصراله طیب، نباشد و به نام احمدبن سهروردی؟
دوم- چرا حتی یک نمونه از اصل خطوط این خوشنویس به عنوان معرفی و رونمایی در همایش نبود و دیگر اینکه چرا حتی چهار خط از شرح احوال و آثار و شخصیت هنری او نوشته و در اختیار علاقهمندان قرار نگرفت و هیچکدام از سخنرانان در خصوص سابقهی هنری او صحبت و مبحثی را مطرح نکرد. این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که ما عادت کردهایم به هر دلیلی در یک همایش یا دوسالانه، فرد عاری از داشتههای علمی نامی را مطرح کند و بقیه سیاستگذاران دوسالانه هم به دلیل مسلح نبودن به دانستههای تاریخ خط و هنر میپذیرند و همه با هم میگویند مبارک است و نامگذاری شد.
سوم- از بی برنامگی و جلسات بیربط قبل از افتتاحیه با معاون وزیر ارشاد و کلیدخوردن دیر هنگام افتتاحیه که بگذریم، اختتامیه هم، با تاخیر آغاز شد، با وصف اینکه بسیاری از مدعوین از شهرستانهای دور و نزدیک آمده بودند و جای مناسبی نیز برای استراحت آنان پس از ختم جلسه در نظر گرفته نشده بود.
چهارم- تعداد سخنرانیها آنقدر زیاد بود که ملالآور شده بود، تقریبا خیلیها سخنرانی کردند، تکراری و بیربط، تنها به علت علاقه مفرط به تریبون! برای مثال سخنرانی آقای غلامحسین امیرخانی، بیان یکسری خاطرات و آمار مربوط به ۴۵ سال قبل با جملاتی تکراری بود که بنده و دیگر خوشنویسان در ۳۰ سخنرانی دیگر از ایشان هم همین خاطرات و آمار را شنیدهایم.
پنجم- در اختتامیه هیچ مقاله پژوهشی و تحقیقی مفید از هیچ دستی نبود و معرفی نشد، حتی یک سخنرانی و یا یک مقالهی علمی در خصوص احمد بن سهروردی نیز ارائه نگردید.
ششم- پس از ختم سخنرانیهای متعدد و بیربط و نوشته بسیار عادی و نیمبند وزیر ارشاد، نوبت اهدای جوایز که رسید ابتدا سیاستگذاران و مدیران و دست اندرکاران جشنواره به یکدیگر جایزه دادند و عموما تمام افرادی که بالای صحنه به برگزیدهگان جشنواره لوح و جایزه اهدا کردند پیش از آن، به هم جایزه دادند و گرفتند.
هفتم- بنده در دفعات گذشته مکررا مطرح کرده بودم و از این طریق نیز مکتوب عنوان میکنم که آقایان برگزار کننده جشنواره و دوسالانه! لطفا پس از اتمام هر جشنواره یک جلسه آسیبشناسی تخصصی در خصوص چگونگی برگزاری و روند اتفاق افتاده بگذارید و از صاحبان اندیشه و تجربه بخواهید که در این گفتوشنود سازنده شرکت کنند و از راهکارهای مطرح شده و نکات آموزنده برای دوسالانههای بعدی استفاده کنید.
هشتم- اگر سیاستگذاران و اعضا و داوران و دستاندرکاران دوسالانه همیشه آنهایی بودند و هستند که تا به حال بودهاند، پس نوبت بقیه که عمری را در این راه گذاشتهاند کی فرا خواهد رسید؟
نهم- بیش از نهصد اثر از پانصد خوشنویس به دوسالانه ورود کرده است، در هر جشنوارهای نیز حدودا همین قدر اثر تولید میشود، سیاستگذار دوسالانه چه راهکاری از نقطه نظر اقتصادی در خصوص اقتصاد هنر برای این همه اثر خطی و هنری تولید شده داشته و دارد؟ چرا سیاست صحیحی برای به فروش رساندن این آثار وجود ندارد؟ آیا این سوال پیش نمیآید که پس از چندین دوسالانه و جشنواره و تربیت این همه خوشنویس و خلق آثاری با کیفیت عالی، چنانچه آثار آنان به مطلوب اقتصادیشان نرسد دچار سرخوردگی میشوند و این اتفاق، چه پی آمدهایی برای هنر خوشنویسی در سالهای بعد برجای خواهد گذاشت.
من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
احمد ابوطالبیان
خوشنویس، مجموعهدار و کارشناس آثار ایرانی و اسلامی