نوع برخوردهای صورت گرفته با اقدامات دولت یازدهم در ماههای اخیر به ویژه در حوزه بینالمللی و مشخصا موضوع هستهای و نیز در حوزه داخلی از انتصاب مدیران ارشد و میانی گرفته تا توزیع سبد کالایی بین قشرهای آسیبپذیر جامعه، فراتر از آن چیزی که بدان اشاره شد، نیست.
اینکه چرا اینگونه است، در حال حاضر مد نظر نگارنده نیست که در فرصت دیگری، به تبیین ابعاد جامعهشناسانه آن خواهم پرداخت، اما واقعیت آن است که نه تعریفهای متکی بر جانبداری صرف، راه را برای شناخت «سره» از «ناسره» خواهد گشود و زمینه رفع مشکلات و ارتقای اقدامات را فراهم خواهد ساخت و نه، تخریبهای از سر بدبینی و مبتنی بر گرایشهای سیاسی و جناحی، تاثیری بر اصلاح فرایندها و بهبود روشها خواهد داشت که سخت معتقدم؛ چه آنانی که از اشکالات احتمالی هر طرح و برنامهای، با تعریفهای گاه چاپلوسانه، چشم میپوشند و چه آن دسته از افرادی که به صرف ِ مخالفت با دولت، محاسن و فواید طرحها را نیز یک سره از چشم میرانند، هر دو، چونان دو تیغهی قیچی، راهی را میپیمایند که نتیجهای جز قربانی کردن منافع ملی و عمومی در پی نخواهد داشت.
اقدام دولت در توزیع سبد کالایی که در روزهای اخیر صورت گرفت، قطعا خالی از اشکال نیست و چشم بستن بر معایب آن، میتواند مسیری را که دولت در تامین نیاز قشرهای آسیبپذیر جامعه دنبال می کند، به انحراف بکشد، اما آیا وجود اشکال در یک طرح، که رییسجمهور نیز با اذعان به آن، مسوولانه از مردم عذرخواهی کرد، میباید زمینهای برای نادیده گرفتن نیازهای مردم و تخریب دولت گردد؟ کما اینکه، دولت نیز باید بپذیرد که وجود منتقد مُصلح – و نه البته مخرب -، نیاز واقعی دولت است و دولتیان، نه تنها میبایست از نقد موافقان و مخالفان خود استقبال کنند، که باید بستر لازم بدین منظور را هم فراهم سازند.
این روزها، در آستانه سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب، که به مدد رهبری امام خمینی (ره) و حرکت مسنجم و توفنده ملت، به بازیابی استقلال سیاسی این سرزمین و استقرار نظام جمهوری اسلامی انجامید، همچنان نیازمند آن هستیم که با بازخوانی چهار دهه گذشته و وقوف عالمانه نسبت به نقاط ضعف و قوت دولتهای پیشین، راهی برای برون رفت از مشکلات فراروی ملت و اعتلای افزونتر کشور بیابیم و به این باور برسیم که دیگر فرصتی برای آزمون و خطا نیست.
اینکه چرا اینگونه است، در حال حاضر مد نظر نگارنده نیست که در فرصت دیگری، به تبیین ابعاد جامعهشناسانه آن خواهم پرداخت، اما واقعیت آن است که نه تعریفهای متکی بر جانبداری صرف، راه را برای شناخت «سره» از «ناسره» خواهد گشود و زمینه رفع مشکلات و ارتقای اقدامات را فراهم خواهد ساخت و نه، تخریبهای از سر بدبینی و مبتنی بر گرایشهای سیاسی و جناحی، تاثیری بر اصلاح فرایندها و بهبود روشها خواهد داشت که سخت معتقدم؛ چه آنانی که از اشکالات احتمالی هر طرح و برنامهای، با تعریفهای گاه چاپلوسانه، چشم میپوشند و چه آن دسته از افرادی که به صرف ِ مخالفت با دولت، محاسن و فواید طرحها را نیز یک سره از چشم میرانند، هر دو، چونان دو تیغهی قیچی، راهی را میپیمایند که نتیجهای جز قربانی کردن منافع ملی و عمومی در پی نخواهد داشت.
اقدام دولت در توزیع سبد کالایی که در روزهای اخیر صورت گرفت، قطعا خالی از اشکال نیست و چشم بستن بر معایب آن، میتواند مسیری را که دولت در تامین نیاز قشرهای آسیبپذیر جامعه دنبال می کند، به انحراف بکشد، اما آیا وجود اشکال در یک طرح، که رییسجمهور نیز با اذعان به آن، مسوولانه از مردم عذرخواهی کرد، میباید زمینهای برای نادیده گرفتن نیازهای مردم و تخریب دولت گردد؟ کما اینکه، دولت نیز باید بپذیرد که وجود منتقد مُصلح – و نه البته مخرب -، نیاز واقعی دولت است و دولتیان، نه تنها میبایست از نقد موافقان و مخالفان خود استقبال کنند، که باید بستر لازم بدین منظور را هم فراهم سازند.
این روزها، در آستانه سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب، که به مدد رهبری امام خمینی (ره) و حرکت مسنجم و توفنده ملت، به بازیابی استقلال سیاسی این سرزمین و استقرار نظام جمهوری اسلامی انجامید، همچنان نیازمند آن هستیم که با بازخوانی چهار دهه گذشته و وقوف عالمانه نسبت به نقاط ضعف و قوت دولتهای پیشین، راهی برای برون رفت از مشکلات فراروی ملت و اعتلای افزونتر کشور بیابیم و به این باور برسیم که دیگر فرصتی برای آزمون و خطا نیست.
حسن سلیمانی