آمارهای رسمی حاکی از آن است که در دهه گذشته درصد طلاق بهشدت بالا رفته، بهطوری که در شهرهای بزرگ از هر ۳ ازدواج یکی به طلاق منجر میشود. بهطوری که به اعتقاد کارشناسان آمار طلاق در ایران به زلزله خاموش تبدیل شده که هر روز در حال تکان دادن جامعه است.
عرب، مدیر روابط عمومی ثبت احوال استان قزوین در گفتوگو با «فروردین امروز» میگوید: طبق آخرین آمار ازدواج و طلاق در استان قزوین، در یک سال گذشته ۲هزار و ۶۷۴ مورد طلاق در قزوین به ثبت رسیده است.
این درحالی است که به گفته علی اکبر محزون، مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور«در سال ۹۱، ۱۴۳ هزار و ۷۹۰ واقعه طلاق به ثبت رسیده است؛ از این تعداد ۱۲ هزار و ۷۷۳ واقعه طلاق در روستاها و ۱۳۱ هزار و ۱۷ واقعه در شهرها رخ داده است. بهطوری که در هر ماه به طور متوسط ۱۱ هزار و ۹۸۳ واقعه طلاق، در شبانه روز بهطور متوسط ۳۹۳ واقعه طلاق و در هر ساعت نیز بهطور متوسط ۱۶ واقعه طلاق به ثبت رسیده است.»
جواد چیتگر، مدرس دانشگاه و وکیل دادگستری در گفتوگو با «فروردین امروز»معتقد است: طلاق در استان قزوین، علتهای مختلفی دارد، اما بیشترین علت طلاق در استان قزوین، مسئله اقتصادی است. حتی عدهای میگویند، اعتیاد مهمترین علت طلاق است، اما اعتیاد هم به اقتصاد بر میگردد.
او میگوید: باید نسبت به قوانین طلاق بازنگری کرد و قوانین به روز شود، چون ما همچنان در مقوله طلاق با خلاءهای قانونی روبهرو هستیم.
جواد چیتگر در پاسخ به این سوال که بستههای تشویقی دولت در ازدواج جوانان چقدر موثر بوده، میگوید: هزینه ازدواج خیلی بیشتر از این بستههای تشویقی است و این هزینهها شاید یکدهم هزینههای ازدواج را تامین نمیکند.
محمد، پدر دختری که به تازگی طلاق گرفته میگوید: با افزایش مشکلات اقتصادی و کمبود منابع برای پرورش مناسب فرزندان در فضایی که رفاه دغدغه اصلی خانوادههای ایرانی است، به نظر میرسید که با محدود کردن تعداد فرزندان بتوان به معضلاتی که گریبان نهاد خانواده را در ایران گرفته پاسخ داد و این نهاد را از بحران خارج کرد، اما این درمان به درازا نکشید و معضل دیگری به نام افزایش میزان طلاق، خانواده ایرانی را دچار بحرانی مضاعف کرد؛ بحرانی که تاکنون هیچ راه حلی برایش یافته نشده است.
سمیرا رنجوریان، فعال اجتماعی در گفتوگو با «فروزدین امروز» میگوید: مهمترین آسیب و بازتاب طلاق،شکستن حرمت انسان و حریم خانواده و بالطبع شکست حرمت جامعه و روح و معنویت جمعی آن جامعه است؛ یعنی جامعهای هرچند بزرگ، با شکستن حرمت تنها یک نفرش، شکسته و بیمار میشود.
رنجوریان میگوید: افزایش افسردگی و اختلاف بین افراد خانواده، بزرگ شدن عقدههایی در دل فرزندان خانوادههای طلاق و ایجاد نگرانی و یاس از مهمترین پیامدهای طلاق است.
عرب، مدیر روابط عمومی ثبت احوال استان قزوین در گفتوگو با «فروردین امروز» میگوید: طبق آخرین آمار ازدواج و طلاق در استان قزوین، در یک سال گذشته ۲هزار و ۶۷۴ مورد طلاق در قزوین به ثبت رسیده است.
این درحالی است که به گفته علی اکبر محزون، مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور«در سال ۹۱، ۱۴۳ هزار و ۷۹۰ واقعه طلاق به ثبت رسیده است؛ از این تعداد ۱۲ هزار و ۷۷۳ واقعه طلاق در روستاها و ۱۳۱ هزار و ۱۷ واقعه در شهرها رخ داده است. بهطوری که در هر ماه به طور متوسط ۱۱ هزار و ۹۸۳ واقعه طلاق، در شبانه روز بهطور متوسط ۳۹۳ واقعه طلاق و در هر ساعت نیز بهطور متوسط ۱۶ واقعه طلاق به ثبت رسیده است.»
جواد چیتگر، مدرس دانشگاه و وکیل دادگستری در گفتوگو با «فروردین امروز»معتقد است: طلاق در استان قزوین، علتهای مختلفی دارد، اما بیشترین علت طلاق در استان قزوین، مسئله اقتصادی است. حتی عدهای میگویند، اعتیاد مهمترین علت طلاق است، اما اعتیاد هم به اقتصاد بر میگردد.
او میگوید: باید نسبت به قوانین طلاق بازنگری کرد و قوانین به روز شود، چون ما همچنان در مقوله طلاق با خلاءهای قانونی روبهرو هستیم.
جواد چیتگر در پاسخ به این سوال که بستههای تشویقی دولت در ازدواج جوانان چقدر موثر بوده، میگوید: هزینه ازدواج خیلی بیشتر از این بستههای تشویقی است و این هزینهها شاید یکدهم هزینههای ازدواج را تامین نمیکند.
محمد، پدر دختری که به تازگی طلاق گرفته میگوید: با افزایش مشکلات اقتصادی و کمبود منابع برای پرورش مناسب فرزندان در فضایی که رفاه دغدغه اصلی خانوادههای ایرانی است، به نظر میرسید که با محدود کردن تعداد فرزندان بتوان به معضلاتی که گریبان نهاد خانواده را در ایران گرفته پاسخ داد و این نهاد را از بحران خارج کرد، اما این درمان به درازا نکشید و معضل دیگری به نام افزایش میزان طلاق، خانواده ایرانی را دچار بحرانی مضاعف کرد؛ بحرانی که تاکنون هیچ راه حلی برایش یافته نشده است.
سمیرا رنجوریان، فعال اجتماعی در گفتوگو با «فروزدین امروز» میگوید: مهمترین آسیب و بازتاب طلاق،شکستن حرمت انسان و حریم خانواده و بالطبع شکست حرمت جامعه و روح و معنویت جمعی آن جامعه است؛ یعنی جامعهای هرچند بزرگ، با شکستن حرمت تنها یک نفرش، شکسته و بیمار میشود.
رنجوریان میگوید: افزایش افسردگی و اختلاف بین افراد خانواده، بزرگ شدن عقدههایی در دل فرزندان خانوادههای طلاق و ایجاد نگرانی و یاس از مهمترین پیامدهای طلاق است.
آبتین ایزدی