در رابطه با انتخابات ریاستجمهوری گذشته، باید گفت که حماسه ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ و پیروزی دکتر روحانی حاصل مولفههایی چون تدابیرداهیانه و اعتمادساز بهعنوان بزرگترین سرمایه اجتماعی کشور ازسوی مقام معظم رهبری، گفتمان علمی، اعتدالی، اصلاحی، منطقی و کارشناسانه دکتر حسن روحانی و تیم همراه که با اقبال عمومی و جریان اصلاحات همراه شد، ایجاد نشاط سیاسی و امید با حضور آیتاله هاشمیرفسنجانی و اجماع مشاوران جناب آقای خاتمی درمورد دکتر روحانی و اخلاقمداری جناب آقای عارف و…است. از این رو بهنظر میرسد اگر به گفتمان دوران انتخاباتی دولت تدبیر و امید در جریان انتخابات توجه کنیم، شاهبیت سخنرانیها و برنامههای دکتر روحانی، تاکید بر دولت کارآمد، قانونگرایی، حقوق شهروندی، دولت راستگویان و درستکاران، استفاده از ظرفیتهای انسانی مغفول مانده، گلایه از تخریبها و بد اخلاقیها، ناکارآمدی سیاست خارجی و انتقاد به شیوه مذاکرات هستهای، توجه به سرمایههای عظیم انقلاب، فضای رسانهای آزاد، توجه به تشکلهای صنفی و سیاسی، توجه به اسناد بالادستی و چشمانداز ۲۰ ساله، توجه جدی به نخبگان و… بوده است که اگر این موارد بازخوانی و مورد توجه قرارگیرد، آنگاه تعیین ملاکهای استاندار و مدیران وی در استانها، کاملا روشن میشود که در این مجال به دو رویکرد ملی و استانی در انتخابات استانداران اشاره میشود.
بر اساس رویکرد ملی، استانداران باید با توجه به ملاکهایی تعیین شوند تا دولت تدبیر و امید بتواند برنامههای خود را عملی کند. اعتقاد و قبول برنامههای اعلامشده دولت تدبیر و امید و احترام و اعتقاد به جریان پیروز و درک پیام انتخابات بدیهیترین ملاک برای تعیین استاندار است. استاندار و مدیری که معتقد به رای مردم و جریان پیروز نباشد، دل در گرو دولت و برنامههای وی نخواهد داشت. قدرت تعامل با تمامی افراد، و نهادهای موثر از موضوعهای مهم دیگر در انتخاب استاندار است. باید در کنار تعامل واقعی و اثربخش با مسئولان، از تعامل با مردم غافل نشد. اعتدال نیز یکی دیگر از ملاکها است که بهمعنای محافظه کاری و سکون نیست، بلکه اعتقاد به فضای عقلانیت و دوری از افراط و تفریط است که به فضای افراطیای که حاکم بوده، انتقاد دارد.
در رویکرد استانی، استاندار باید مدیری تحولگرا، توسعهمحور، عملگرا و مدیری استراتژیک باشد. قزوین نیازمند استانداری در تراز ملی است تا بتواند ضعفهای موجود و مشکلات را حل کند و با داشتن نفوذ ملی و جذب اعتبارات برای رفع مشکل صنایع و اجرای پروژههای ملی بکوشد. قزوین نیازمند استانداری با مقبولیت مردمی، پایگاه اجتماعی و کارنامه مطلوب است.
بر اساس رویکرد ملی، استانداران باید با توجه به ملاکهایی تعیین شوند تا دولت تدبیر و امید بتواند برنامههای خود را عملی کند. اعتقاد و قبول برنامههای اعلامشده دولت تدبیر و امید و احترام و اعتقاد به جریان پیروز و درک پیام انتخابات بدیهیترین ملاک برای تعیین استاندار است. استاندار و مدیری که معتقد به رای مردم و جریان پیروز نباشد، دل در گرو دولت و برنامههای وی نخواهد داشت. قدرت تعامل با تمامی افراد، و نهادهای موثر از موضوعهای مهم دیگر در انتخاب استاندار است. باید در کنار تعامل واقعی و اثربخش با مسئولان، از تعامل با مردم غافل نشد. اعتدال نیز یکی دیگر از ملاکها است که بهمعنای محافظه کاری و سکون نیست، بلکه اعتقاد به فضای عقلانیت و دوری از افراط و تفریط است که به فضای افراطیای که حاکم بوده، انتقاد دارد.
در رویکرد استانی، استاندار باید مدیری تحولگرا، توسعهمحور، عملگرا و مدیری استراتژیک باشد. قزوین نیازمند استانداری در تراز ملی است تا بتواند ضعفهای موجود و مشکلات را حل کند و با داشتن نفوذ ملی و جذب اعتبارات برای رفع مشکل صنایع و اجرای پروژههای ملی بکوشد. قزوین نیازمند استانداری با مقبولیت مردمی، پایگاه اجتماعی و کارنامه مطلوب است.
سالار قاسمی
رییس شورای سیاستگذاری و سخنگوی ستاد دکتر روحانی در استان قزوین