اغلب این کودکان، دچار پرخاشگری و خشونت بوده و بیش از نیمی از آنها به حقوق دیگران بیتوجه بوده و در برقراری ارتباط با دیگران مشکل داشتهاند. تعداد قابل توجهی هم اعتیاد، سرقت، خرید و فروش مواد مخدر، تخریب اموال عمومی و اذیت و آزار را تجربه کرده اند. این کودکان لبریز از خشم و پرخاشگری هستند و آنقدر شرایط زندگی برای این کودکان سخت بوده که در رفتار آنها پرخاشگری نمود پیدا کرده است و وقتی بزرگ میشوند بزهکاران آینده میشوند و امنیت جامعه را به خطر میاندازند.
بسیاری از افراد جامعه وقتی شرایط و وضعیت این کودکان را میبینند تمایل دارند که به این کودکان کمک کنند و مثلا از آنها چیزی میخرند یا به آنها پول میدهند، اما این کمکها فقط یک مسکن مقطعی برای این کودکان است. ما نباید از آنها چیزی بخریم و اگه هم به آنها چیزی میدهیم به عنوان صدقه نباید بدهیم و با شرکت کردن در موسسات و NGOهای کودکان کار، میتوان فضایی را به وجود آورد که این کودکان هویت، شخصیت و اعتماد به نفس پیدا کنند و بتوان خانواده این کودکان را توانمند ساخت و از آسیبهایی که به این کودکان میرسد کم کرد.
انسانها به لحاظ این که یک موجود اجتماعی هستند حتی اگر خیلی خودخواه باشند و به فکر خودشان باشند باید به این کودکان فکر کنند چون اگر میخواهیم امنیت و یک جامعه سالم داشته باشیم همه افراد آن جامعه باید با هم رشد کنند.
بسیاری از افراد جامعه وقتی شرایط و وضعیت این کودکان را میبینند تمایل دارند که به این کودکان کمک کنند و مثلا از آنها چیزی میخرند یا به آنها پول میدهند، اما این کمکها فقط یک مسکن مقطعی برای این کودکان است. ما نباید از آنها چیزی بخریم و اگه هم به آنها چیزی میدهیم به عنوان صدقه نباید بدهیم و با شرکت کردن در موسسات و NGOهای کودکان کار، میتوان فضایی را به وجود آورد که این کودکان هویت، شخصیت و اعتماد به نفس پیدا کنند و بتوان خانواده این کودکان را توانمند ساخت و از آسیبهایی که به این کودکان میرسد کم کرد.
انسانها به لحاظ این که یک موجود اجتماعی هستند حتی اگر خیلی خودخواه باشند و به فکر خودشان باشند باید به این کودکان فکر کنند چون اگر میخواهیم امنیت و یک جامعه سالم داشته باشیم همه افراد آن جامعه باید با هم رشد کنند.
آبتین ایزدی