جواب دادن به این پرسش سهل و ممتنع است؛ سهل از این روی که هر کسی ممکن است پاسخ هایی برای آن در آستین داشته باشد و ممتنع از آن روی که به گاه عمل، تردید و دودلی در انتخاب اصلح پیش میآید. این انتخاب به مثابه راهی است دشوار و پر خطر که اگر به دامها و چاله های آن دقت نکنیم چه بسا در آنها بیفتیم و با انتخابی نابجا خود و آیندگانمان را از فرصتهایی محروم کنیم که ممکن بود در صورت انتخاب بجا و معقول، برایمان رفاه و کیفیت بالای زندگی به ارمغان بیاورد.
حال باید خطرهای این راه را شناخت. یکی از مهمترین این خطرها، افتادن در چاه احساسات و قوم گرایی است؛ تفکر قبیله ای و انتخاب شخصی بدون توجه به تخصص و کارایی او صرفا به دلیل اینکه هم قبیله و هم زبان و هم ولایتی ماست، چندان معقول به نظر نمی رسد.
خطر بعدی، دام ظاهرپرستی است؛ رای دادن به کسی فقط به خاطر اینکه صورت زیبایی دارد متاسفانه در انتخابات شورای شهر قزوین مسبوق به سابقه است و همه بزرگان متفق القول معتقدند که در شان شهری به قدمت و فرهنگ قزوین نیست.
از اینها که بگذریم به دام تطمیع می رسیم و بداخلاقی های برخی نامزدها در اعطای هدیه هایی به رای دهندگان و التماس دعای متعاقب آن که به نوعی خرید رای محسوب می شود و مراجع ذیربط باید با آن به شدت برخورد کنند.
به سوال نخست باز می گردیم؛ به چه کسی باید رای داد؟
به کسی که برنامه داشته باشد و به شعارهای کلی و دهان پُرکُن بسنده نکند، کسی که اساسا فلسفه شورا، شرح وظایف نمایندگان آن و بخصوص قانون شورا و شهرداری را بداند. به کسی باید رای داد که سوابق و طرح و برنامه هایش نشانگر پایبندی اش به «تعامل» باشد و نه «تقابل» و کسی که بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب «کارى، مردمى، مقاوم، باتدبیر، پابند به قوانین و مقررات باشد، هم درد مردم را احساس کند و هم طبقات مختلف مردم را ببیند.»
حال باید خطرهای این راه را شناخت. یکی از مهمترین این خطرها، افتادن در چاه احساسات و قوم گرایی است؛ تفکر قبیله ای و انتخاب شخصی بدون توجه به تخصص و کارایی او صرفا به دلیل اینکه هم قبیله و هم زبان و هم ولایتی ماست، چندان معقول به نظر نمی رسد.
خطر بعدی، دام ظاهرپرستی است؛ رای دادن به کسی فقط به خاطر اینکه صورت زیبایی دارد متاسفانه در انتخابات شورای شهر قزوین مسبوق به سابقه است و همه بزرگان متفق القول معتقدند که در شان شهری به قدمت و فرهنگ قزوین نیست.
از اینها که بگذریم به دام تطمیع می رسیم و بداخلاقی های برخی نامزدها در اعطای هدیه هایی به رای دهندگان و التماس دعای متعاقب آن که به نوعی خرید رای محسوب می شود و مراجع ذیربط باید با آن به شدت برخورد کنند.
به سوال نخست باز می گردیم؛ به چه کسی باید رای داد؟
به کسی که برنامه داشته باشد و به شعارهای کلی و دهان پُرکُن بسنده نکند، کسی که اساسا فلسفه شورا، شرح وظایف نمایندگان آن و بخصوص قانون شورا و شهرداری را بداند. به کسی باید رای داد که سوابق و طرح و برنامه هایش نشانگر پایبندی اش به «تعامل» باشد و نه «تقابل» و کسی که بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب «کارى، مردمى، مقاوم، باتدبیر، پابند به قوانین و مقررات باشد، هم درد مردم را احساس کند و هم طبقات مختلف مردم را ببیند.»