در ایران، صنعت گردشگری بیش از آنکه به یک سیاست اجرایی تبدیل شود، در حد شعار باقی مانده است. سیاستگذاران داخلی، بدون توجه به محدودیتهای ساختاری و قوانین بازدارنده، از گردشگری بهعنوان یک «راه نجات اقتصادی» سخن میگویند؛ در حالی که در عمل، زیرساختهای این صنعت در بسیاری از استانها، از جمله قزوین، همچنان در ابتداییترین سطح ممکن باقی مانده است.
قزوین؛ گنجی که در سایه بیبرنامگی خاک میخورد
قزوین، با پیشینه تاریخی، موقعیت جغرافیایی ممتاز و ظرفیتهای بکر طبیعی، میتواند یکی از قطبهای گردشگری ایران باشد. از طبیعت شگفتانگیز الموت گرفته تا بناهای تاریخی بینظیر همچون سردر عالیقاپو، بازار سنتی، مساجد، حمامها، کاروانسراها و باغستانهای سنتی، همه و همه ظرفیتهایی هستند که میتوانند گردشگران داخلی و خارجی را جذب کنند. اما در نبود برنامهریزی اصولی، عدم توجه به زیرساختها و ضعف تبلیغات، این پتانسیل عظیم همچنان دستنخورده باقی مانده است.
چرا قزوین از قافله گردشگری عقب مانده است؟
کمبود زیرساختهای گردشگری
قزوین، برخلاف جایگاه تاریخی خود، از امکانات اقامتی و رفاهی مناسب بیبهره است. کمبود هتلهای استاندارد، اقامتگاههای بومگردی، حملونقل عمومی کارآمد و مراکز تفریحی مدرن، موجب نارضایتی مسافران شده است. در ایام تعطیلات، مسافران با مشکل جدی در یافتن محل اقامت مواجه میشوند که این خود عاملی برای کاهش تعداد گردشگران در این استان است.
ضعف در تبلیغات و بازاریابی
برخی از شهرهای ایران، مانند اصفهان، یزد و شیراز، با اجرای کمپینهای تبلیغاتی قوی توانستهاند نام خود را در فهرست مقاصد گردشگری داخلی و خارجی ثبت کنند. اما قزوین هنوز نتوانسته در این حوزه جایگاه شایستهای پیدا کند. گردشگران، حتی در داخل کشور، از ظرفیتهای گردشگری قزوین بیاطلاعاند، چه برسد به توریستهای خارجی!
نبود فرودگاه و مشکلات حملونقل
قزوین، بهرغم موقعیت استراتژیک خود، تنها استان کشور است که فرودگاه مسافربری ندارد. با اینکه فاصله نزدیکی با تهران دارد، اما حملونقل عمومی آن همچنان ناکارآمد است. نه سیستم ریلی کارآمدی برای اتصال سریع قزوین به پایتخت در نظر گرفته شده و نه مسیرهای مناسب برای دوچرخهسواری و پیادهروی در سطح شهر طراحی شده است.
تخریب و بیتوجهی به آثار تاریخی
قزوین، با پیشینهای درخشان، در زمینه حفاظت از آثار تاریخی عملکرد ضعیفی داشته است. بسیاری از بناهای ارزشمند شهر، بهدلیل کمبود بودجه و مدیریت ناکارآمد، یا در معرض تخریب قرار گرفتهاند یا مرمتهای غیراصولی بر آنها اعمال شده است. باغستانهای سنتی که روزگاری هویت این شهر بودند، امروز زیر فشار ساختوسازهای بیرویه به مرز نابودی رسیدهاند.
برخوردهای سلیقهای و سنگاندازی در مسیر سرمایهگذاران
سرمایهگذاران، زمانی به یک شهر یا استان اعتماد میکنند که با قوانین پایدار و حمایتهای دولتی روبهرو شوند، اما در قزوین، این فرآیند پیچیده و پرچالش است. برخی از پروژههای گردشگری، بهدلیل تغییر دولتها و مدیران، بارها متوقف شدهاند. نتیجه این سردرگمی، خروج سرمایهگذاران از استان و رکود صنعت گردشگری قزوین بوده است.
گردشگری در قزوین؛ از فرصتسوزی تا راهکارها
قزوین پتانسیل این را دارد که به یکی از قطبهای گردشگری کشور تبدیل شود، اما تا زمانی که تصمیمگیران این حوزه بهجای شعار، برنامهریزی عملی نداشته باشند، نمیتوان انتظار تحولی جدی داشت. استاندار و مدیرکل جدید میراث فرهنگی قزوین باید از مشاوران متخصص و غیردولتی که به زیر و بم این شهر آگاهند، استفاده کنند. در غیر اینصورت، گردشگری قزوین همچنان در رکود باقی خواهد ماند و فرصتهای اقتصادی آن یکی پس از دیگری از بین خواهد رفت.
چو کوشش نباشد، تن زورمند
نیارد سر از آرزوها بلند
که اندر جهان، سود بیرنج نیست
کسی را که کاهل بود، گنج نیست