اینکه برادر ۱۲ ساله ناتنی ناصرالدین شاه، حاکم قزوین می شود و آن گونه که البته ادعا شده است در مسیر عزیمت به قزوین، از مردم بینوا که آه نداشتهاند تا با ناله سودا کنند،هدیه و پیشکشی و به اصطلاح گزارش نویس دربار ناصری، «سیورساتی» نگیرد، آنچنان مهم بوده که در تنها روزنامه رسمی کشور درج شده است. این گزارش را به همراه دو اتفاق دیگر که حدود ۱۶۰ سال پیش در قزوین روی داده است، در ادامه به نقل از «وقایع اتفاقیه» شماره ۲۳۴، پنج شنبه یازدهم ذیقعده سال ۱۲۷۱ قمری بخوانید:
* از قراریکه در روزنامه قزوین نوشته بودند نواب شاهزاده عبدالصمد میرزا [حاکم قزوین] و مقرب الخاقان حاجی حسن خان [پیشکار حاکم] که بآنجا وارد شده اند اهالی از اعیان و اشراف و اعالی [خواص] و ادانی [عوام] لوازم استقبال را بعمل آورده اند و نواب شاهزاده و مقرب الخاقان حاج حسنعلی خان کمال حُسن سلوک و رعیت داری را معمول داشته و در منازل عرض راه باسم سیورسات، حبّه و دیناری نگرفته اند و رعایا از این معنی زیاده راضی و شاکر و دعاگوی ذات اقدس همایون شاهنشاهی بوده اند.
** مقرب الخاقان حاج حسنعلی خان محض حصول دعای خیر بجهت وجود فایض الجود همایون شاهنشاهی، تنخواهی [مبلغ مشخصی] از خود داده است که قنات وقفی آنجا را تنقیه [لایروبی] نموده و آب او را بشهر قزوین جاری نمایند که اهالی آنجا از بی آبی عُسرت نکشند و همچنین قنوات خالصه را نیز آدم گذاشته است که تنقیه نمایند و رعایا را به بذر و مصالح الاملاک مساعدت کرده است که مشغول زراعت و آبادانی آنجاها باشند.
*** از جمله غرایب [خبرهای عجیب] نوشته بودند طفلی مُرده را [در قزوین] از راه آب بیرون آورده اند که دو سر داشت و هر دو سر او تمام اعضای رئیسه داشته است. اکثری از علماء و اعیان و غیره او را تماشا کرده و دیده بودند.
* از قراریکه در روزنامه قزوین نوشته بودند نواب شاهزاده عبدالصمد میرزا [حاکم قزوین] و مقرب الخاقان حاجی حسن خان [پیشکار حاکم] که بآنجا وارد شده اند اهالی از اعیان و اشراف و اعالی [خواص] و ادانی [عوام] لوازم استقبال را بعمل آورده اند و نواب شاهزاده و مقرب الخاقان حاج حسنعلی خان کمال حُسن سلوک و رعیت داری را معمول داشته و در منازل عرض راه باسم سیورسات، حبّه و دیناری نگرفته اند و رعایا از این معنی زیاده راضی و شاکر و دعاگوی ذات اقدس همایون شاهنشاهی بوده اند.
** مقرب الخاقان حاج حسنعلی خان محض حصول دعای خیر بجهت وجود فایض الجود همایون شاهنشاهی، تنخواهی [مبلغ مشخصی] از خود داده است که قنات وقفی آنجا را تنقیه [لایروبی] نموده و آب او را بشهر قزوین جاری نمایند که اهالی آنجا از بی آبی عُسرت نکشند و همچنین قنوات خالصه را نیز آدم گذاشته است که تنقیه نمایند و رعایا را به بذر و مصالح الاملاک مساعدت کرده است که مشغول زراعت و آبادانی آنجاها باشند.
*** از جمله غرایب [خبرهای عجیب] نوشته بودند طفلی مُرده را [در قزوین] از راه آب بیرون آورده اند که دو سر داشت و هر دو سر او تمام اعضای رئیسه داشته است. اکثری از علماء و اعیان و غیره او را تماشا کرده و دیده بودند.
شکوفه سلیمانی