یعقوبی در سال ۱۹۵۱ برای اولین بار به عضویت تیم ملی کشتی آزاد در مسابقات «هلسینکی» فنلاند درآمد و توانست در این مسابقات عملکرد خوبی داشتهباشد و تنها با یک اختلاف امتیاز مغلوب کشتی گیر ترک شود که قهرمان المپیک لندن بود.
او در سال ۱۹۵۵ در لهستان مدال طلا را دشت کرد و سال بعد در ملبورن استرالیا، نقره المپیک را بر گردن آویخت که البته این نقره با چاشنی ناداوری بود؛ چون حق یعقوبی مدال طلابود.
گوش شکسته قزوینیها، در مسابقات جهانی بلغارستان در وزن سوم و بالاتر از وزن خود با کشتی گیر ترک دوباره سرشاخ شد و مساوی کرد و با دو سه برد و کسب عنوان چهارمی در این میدان به کار خود پایان داد.
المپیک ۱۹۶۰ صحنه بعدی قدرت نمایی این پهلوان بود که البته مصدومیت پا او را در کسب مدال ناکام گذاشت.
بی شک شنیدن دغدغههای کشتی قزوین و کشور از زبان این مرد بزرگ و دوست داشتنی لذت بخش است.
المپیک رم دستاندازی برای مدالهای متوالی شما بود، درمورد بدشانسی در این المپیک بگویید.
من در این المپیک کشتی گیر ایتالیایی را در سی ثانیه ضربه فنی کردم و عکسم برای نخستین بار روی مجلات رفت و با نماینده ژاپن با همان پای مصدوم سرشاخ شدم که پایم را پیچاند و با یک اختلاف امتیاز مرا شکست داد.
از حال و هوای کشتی در آن روزها بگویید که چه تفاوتی با این روزها داشت؟
کشتی گیر سبک وزنی را سراغ نداریم که طی ۱۲ سال در سه المپیک متوالی حضور داشته باشد و معمولا عمر ورزشی کشتی گیران ۵-۴ سال بیشتر نیست؛ ولی من ۱۲-۱۰ سال عضو تیم ملی بودم که افتخار بزرگی برایم محسوب میشود.
در این مدت بزرگان زیادی را ضربه فنی کردید و فیتیله بسیاری را پیچاندید.
من در مسابقات داخلی و خارجی در انفرادی و تیمی در میادین مختلفی حضورداشتم و در روسیه و ترکیه دو دفعه و هردفعه سه بار با بهترینها کشتی گرفتم و یکبار هم در وزن غیرتخصصی؛ یعنی ۶۸ کیلوگرم با مهندس توفیق سرشاخ شدم، درحالیکه وزن اصلیام ۶۰ کیلوگرم بود.
بزرگترین دستاوردی که حضور در دایره طلایی برای شما داشت، چه بود؟
در آن دوره ۵-۴ ساله مربیگری قهرمانان خوبی مانند مرحوم «سیدعباسی» و «عبدالله موحد» تربیت کردم که بزرگترین موفقیت برایم بود.
شما را در تصمیم گیریهای کلان کشتی کشور دخیل نمیبینیم.
راستش آقای لایق، پیشنهاد حضور در اردوی تیم ملی را به من داد؛ ولی آقای خادم با این موضوع مخالفت کرد و از کسی که خودش طلا گرفته و در المپیک حضورداشته برای این قضیه دلخورم.
حضور همزمان«رسول خادم» در راس فدراسیون و مربیگری تیم ملی را چطور میبینید؟
روسیه هم که حرف اول را در کشتی جهان میزند، شرایطی مثل ایران دارد؛ یعنی رئیس فدراسیون و سرمربی تیم ملی یک نفر است. آقای خادم باید به استانهای دیگر نیز رسیدگی کنند و حضورشان در مربیگری مانع از دیده شدن استانهایی مانند مازندران، مهد کشتی ایران و کرمانشاه و قزوین و همدان نشود.
کشتی قزوین در گذشته سنخیتی با حال حاضر دارد؟
خیر؛ واقعا آن دوران خوب بود. قزوین در کشتی، دومین استان محسوب میشد و کشتی گیران مطرحی مانند «شعبان بابااولادی» و «لالوها» و … محصول توجه به کشتی در آن دوران هستند.
اما الان کشتی قزوین در فضای بیتوجهی و رکود نفس میکشد.
قزوین واقعا کشتی گیران مستعدی دارد، به خصوص در شهرستان آبیک و تاکستان که در سالیان اخیر خوب ظاهرشدهاند؛ ولی زمینه برای حضور مربیان مطرح و پرورش استعدادها در این استان فراهم نیست.
این درحالی است که نامهایی مثل «منصور برزگر» و «رضا لایق» و … در تاریخ کشتی قزوین دیده میشوند.
بله؛ گذشته کشتی قزوین درخشان است و درحال حاضر هم مربیان خوبی مثل «رضا حسینی» داریم؛ ولی هیچ مسابقهای در استان برگزار نمیشود و رکود بر کشتی قزوین سایه انداختهاست، البته میخواهم با کمک مالی به هیات به برگزاری مسابقه استانی کمک کنم.
شما راه نجات کشتی قزوین را در چه میدانید؟
باید بودجه برای برگزاری مسابقات درنظرگرفته شود. باید پای مربیان دلسوز را به قزوین بازکنیم که البته هزینهاش بالاست.
سعید رسولی