اما بر هیچ کس پوشیده نیست که رییس دولتهای یازدهم و دوازدهم پیروزیهای خود در هر انتخابات را بیتردید مدیون جریان موسوم به اصلاحطلبی است و توفیق او در خرداد۹۲ و اردیبهشت۹۶ حاصل ایجاد دوقطبی اصلاحات و اصولگرایی و ترجیح «نسیم تغییر» بر «اتمسفر بقا بر وضعیت موجود» توسط مردم است اما نقدی که همواره بر دولتمردان روحانی وارد است عدم پایبندی ایشان بر مشی و مرام اصلاحات است و به قولی مردان دولت روحانی که با قطار اصلاحطلبی راهی ایستگاههای اصولگرایی میشوند و بهویژه در سطح استانداران و جبهه اصولگرایی پررنگ تر است. البته روحانی در خرداد۹۶ و در روزهای پس از پیروزی در انتخابات از عدم همراهی و به قول خودش از ور نکشیدن گیوهها در دفاع از دولت، توسط برخی از وزرا و دولتمردانش در دولت یازدهم گله کرد. هرچند که نمیتوان گفت که این امر به عدم پایبندی مخاطبین رییس جمهور به اصول اصلاحطلبی اشاره دارد، اما نمیتوان از منظر نیز دور داشت که روحانی از انفعال برخی از دولتمردان همراهش در برابر هجوم اصولگرایان به دولتش به شدت مکدر و شاکی است و بی تردید دولت دوازدهم بار اصلاحطلبی بیشتری خواهد داشت. استان قزوین نیز از این مساله مستثنی نبوده، چه آنکه هر دو استاندارش در دولت اول روحانی چهرههایی اصولگرا به شمار میرفتند که داد اصلاحطلبانی که مدعی تاثیر جدی در به قدرت رسیدن روحانی بودند را درآوردند. به ویژه مرتضی روزبه که در بکارگیری مدیران اصولگرا اصرارخاصی داشت و این رویهاش را با استدلال شایستهسالاری توجیه میکرد و سرانجام با حمایتش از مهمترین رقیب روحانی یعنی سیدابراهیم رئیسی در انتخابات دوازدهم ، راستی ادعاهای منتقدینش را ثابت کرد. قصه اما در مورد فریدون همتی متفاوت بود و با وجود اینکه پایگاه اصولگراییاش بر هیچ کس پوشیده نبود اما تلاش کرد تا مدیرانش را همجهت با دولت اعتدالگرای روحانی انتخاب و هدایت کند و به صورت جدی شائبه انفعال در برابر اصولگرایان را از ساختمان میدان سرداران دور کرد. اما شاید مشکل بزرگ دوران سکانداری همتی، غیر بومی بودن او و مشاورین و معاون سیاسی امنیتیاش بود، که هر چند انسانهای شریفی بوده و هستند اما به طور قطع شناخت دقیق جغرافیای انسانی یک استان در دوران کوتاه مسوولیتشان حاصل نشده است.
اینها را گفتم تا برسیم به زمزمههای تغییر استاندار قزوین که این روزها در فضای سیاسی استان به گوش میرسد و انتظاراتی که مردم این استان از دولتی دارند که شعارش رفع رکود و اشتغالزایی است و استان قزوین به عنوان استانی صنعتی و پویا در پایان این دولت تحقق و یا عدم تحقق این شعارها را بهتر از بسیاری از استانها احساس خواهد کرد. مردم قزوین انتظار دارند که در صورت تغییر استاندار، فردی زمام امور را به دست گیرد که با اکثریت اصلاحطلب استان همراه باشد، چرا که نتایج انتخابات مجلس و شورای شهر نشانداده که اصلاحطلبی مشی مورد تایید استان است و کسی میتواند منویات دولت در این استان را دنبال کند که اصلاحطلب باشد و از سوی دیگر، قزوینی باشد و قزوین و مختصات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و صدالبته صنعتیاش را به خوبی بشناسد.
اینها را گفتم تا برسیم به زمزمههای تغییر استاندار قزوین که این روزها در فضای سیاسی استان به گوش میرسد و انتظاراتی که مردم این استان از دولتی دارند که شعارش رفع رکود و اشتغالزایی است و استان قزوین به عنوان استانی صنعتی و پویا در پایان این دولت تحقق و یا عدم تحقق این شعارها را بهتر از بسیاری از استانها احساس خواهد کرد. مردم قزوین انتظار دارند که در صورت تغییر استاندار، فردی زمام امور را به دست گیرد که با اکثریت اصلاحطلب استان همراه باشد، چرا که نتایج انتخابات مجلس و شورای شهر نشانداده که اصلاحطلبی مشی مورد تایید استان است و کسی میتواند منویات دولت در این استان را دنبال کند که اصلاحطلب باشد و از سوی دیگر، قزوینی باشد و قزوین و مختصات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و صدالبته صنعتیاش را به خوبی بشناسد.