این ملاک میتواند توانایی مدیران را درمدیریت بسنجد؛ چه اینکه جذب اعتبار، در پیشبرد طرحها و پروژهها حرف اول را میزند.البته میتوان ملاک دیگری را هم به این سنجش مدیران افزود.مدیریت بزرگترین رویداد سیاسی کشور که قزوین به تازگی آن را از سر گذراندهاست، میتواند مدیران را بیازماید که آیا توانستهاند از این آزمون سربلند به درآیند. به نظر میرسد آمارهای انتخابات ریاست جمهوری و چگونگی مدیریت انتخابات شوراها بتواند مدیریت ارشد استان را در ارزیابی عملکرد مدیران کمک کند.
براساس آماری که کمیته اطلاع رسانی ستاد انتخابات کشور به تفکیک استانها و شهرستانها در انتخابات ریاست جمهوری منتشر کردهاست، حسن روحانی در بویین زهرا ۳۳ هزار و ۲۴۲رای را از آن خود کرده؛ این درحالی است که ابراهیم رئیسی ۴۵ هزار و ۵۴۵ رای را به خود اختصاص دادهاست. در تاکستان اختلاف آرا کمتر است؛ آنجا که روحانی در این شهرستان توانسته ۵۱ هزار و ۲۹۹ هزار رای به دست آورد و رئیسی با اختلافی نزدیک ۴۹ هزار و 665 رای را کسب کند.آوج، دیگر شهرستان قزوین هم روحانی، وضعیت خوبی ندارد. در این شهرستان ۱۴ هزار و ۹۹۳رای از آن روحانی شده و 15 هزار و ۵۹۷ رای به رئیسی رسیدهاست.
البته فرماندار بویین زهرا، دلیل کاهش آرا روحانی در این شهرستان را فضای دو قطبی و تخریبهای سازمان دهی شده علیه دولت عنوان کردهاست. بیتردید دسته راستیها در بویین زهرا نفوذ دارند؛ اما این همه نیست،بخشی از آرای این شهرها نشان میدهد که نه شهروندان عملکرد چندانی از دولت مستقر دیدند و نه مدیران آن توانستند دستاوردهای دولت متبوع خود را به آگاهی مردم برسانند. با این همه، مدیریت مجریان انتخابات شورای شهر را هم میتوان به عنوان یکی دیگر از ملاکهای عملکرد مدیران در نظر گرفت؛ برای نمونه در محمدیه و بیدستان، مجریان عملکرد مناسبی از خود بر جای نگذاشتند که صورت جلسه هیات نظارت استان قزوین خود گواه است؛ آنجا که گزارش اداره اطلاعات، آرای محاکم[قضایی]، گزارش کلانتری و همچنین خرید و فروش رای و پخش موادمخدر و مشروبات الکلی به عنوان دلائل پیشنهاد ابطال نتایج انتخابات این دو شهر عنوان میشود.
اما مساله آنجا حساستر میشود که یکی از اعضای هیات نظارت اعلام میکند که « اگر در دورههای قبل در بیدستان نظارت به درستی صورت میگرفت، امروز موجب نمیشد تا در مقابل اعتماد مردم خجالتزده و شرمنده شویم». یعنی این اتفاقات در گذشته سابقه داشتهاست و مجریان میتوانستند جلوی تکرار این اتفاق را بگیرند. البته پیشنهاد هیات نظارت استان در ابطال آرا باید به تایید هیات مرکزی نظارت برسد؛ اما وجود دو حوزه انتخابیه مساله دار از چهار حوزه البرز برای مجری انتخابات نمیتواند کارنامه چندان مقبولی باشد.هرچند تبشیرها و انذارها به مدیران زیرمجموعه آنقدر تکرار شدهاست که دیگر واکنش مخاطبان به ویژه حامیان دولت را برنمیانگیزاند، چه رسد به اینکه مدیران را به تکاپو بیندازد که رصد میشوند. این درحالیاست که حتی ناظران به این باور رسیدهاند که اکتفا کردن به هشدار نشان میدهد، فشارهایی از جانب نیروهای مختلف وارد میشود. با این همه،اکنون درآستانه آغاز به کار دولت دوازدهم، میتوان راحتتر سره را از ناسره تشخیص داد و بهتر تصمیم گرفت که قزوین چه مدیری میخواهد؛ چون کارنامههای چند ماهه و چند ساله مدیران هویداست؛ البته به شرط خواستن.
براساس آماری که کمیته اطلاع رسانی ستاد انتخابات کشور به تفکیک استانها و شهرستانها در انتخابات ریاست جمهوری منتشر کردهاست، حسن روحانی در بویین زهرا ۳۳ هزار و ۲۴۲رای را از آن خود کرده؛ این درحالی است که ابراهیم رئیسی ۴۵ هزار و ۵۴۵ رای را به خود اختصاص دادهاست. در تاکستان اختلاف آرا کمتر است؛ آنجا که روحانی در این شهرستان توانسته ۵۱ هزار و ۲۹۹ هزار رای به دست آورد و رئیسی با اختلافی نزدیک ۴۹ هزار و 665 رای را کسب کند.آوج، دیگر شهرستان قزوین هم روحانی، وضعیت خوبی ندارد. در این شهرستان ۱۴ هزار و ۹۹۳رای از آن روحانی شده و 15 هزار و ۵۹۷ رای به رئیسی رسیدهاست.
البته فرماندار بویین زهرا، دلیل کاهش آرا روحانی در این شهرستان را فضای دو قطبی و تخریبهای سازمان دهی شده علیه دولت عنوان کردهاست. بیتردید دسته راستیها در بویین زهرا نفوذ دارند؛ اما این همه نیست،بخشی از آرای این شهرها نشان میدهد که نه شهروندان عملکرد چندانی از دولت مستقر دیدند و نه مدیران آن توانستند دستاوردهای دولت متبوع خود را به آگاهی مردم برسانند. با این همه، مدیریت مجریان انتخابات شورای شهر را هم میتوان به عنوان یکی دیگر از ملاکهای عملکرد مدیران در نظر گرفت؛ برای نمونه در محمدیه و بیدستان، مجریان عملکرد مناسبی از خود بر جای نگذاشتند که صورت جلسه هیات نظارت استان قزوین خود گواه است؛ آنجا که گزارش اداره اطلاعات، آرای محاکم[قضایی]، گزارش کلانتری و همچنین خرید و فروش رای و پخش موادمخدر و مشروبات الکلی به عنوان دلائل پیشنهاد ابطال نتایج انتخابات این دو شهر عنوان میشود.
اما مساله آنجا حساستر میشود که یکی از اعضای هیات نظارت اعلام میکند که « اگر در دورههای قبل در بیدستان نظارت به درستی صورت میگرفت، امروز موجب نمیشد تا در مقابل اعتماد مردم خجالتزده و شرمنده شویم». یعنی این اتفاقات در گذشته سابقه داشتهاست و مجریان میتوانستند جلوی تکرار این اتفاق را بگیرند. البته پیشنهاد هیات نظارت استان در ابطال آرا باید به تایید هیات مرکزی نظارت برسد؛ اما وجود دو حوزه انتخابیه مساله دار از چهار حوزه البرز برای مجری انتخابات نمیتواند کارنامه چندان مقبولی باشد.هرچند تبشیرها و انذارها به مدیران زیرمجموعه آنقدر تکرار شدهاست که دیگر واکنش مخاطبان به ویژه حامیان دولت را برنمیانگیزاند، چه رسد به اینکه مدیران را به تکاپو بیندازد که رصد میشوند. این درحالیاست که حتی ناظران به این باور رسیدهاند که اکتفا کردن به هشدار نشان میدهد، فشارهایی از جانب نیروهای مختلف وارد میشود. با این همه،اکنون درآستانه آغاز به کار دولت دوازدهم، میتوان راحتتر سره را از ناسره تشخیص داد و بهتر تصمیم گرفت که قزوین چه مدیری میخواهد؛ چون کارنامههای چند ماهه و چند ساله مدیران هویداست؛ البته به شرط خواستن.
منیژه زیرک