هرچند نگاهی اجمالی به آرا در شهرستانهای قزوین نشان از اختلاف دیدگاه دارد؛ آنجاکه بویین زهرا و آوج به ترتیب با ۵۷ و ۵۰ درصد، رای اول را به رییسی دادند و قزوین و آبیک به ترتیب با ۶۱ و ۵۸ درصد در انتخاب روحانی از میانگین کشوری هم پیشی گرفتند.
وزن جریان راست در قزوین
یک عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه امام خمینی آنچه که در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری در استان اتفاق افتاد را با کلان کشور متناسب میداند و معتقد است متوسط آرای انتخابات در قزوین به دلیل سیاسی بودن و افزایش نسبی طبقه متوسط در این سالها، با آرای اخذ شده کشور همخوانی دارد.
فرهاد درویشی به فروردین امروز میگوید: قزوین جزو شهرهایی است که جریان اصولگرا قدرتمند، ریشهدار و فعال است و افرادی نزدیک به نگرش رادیکال اصولگرا در نهادهای انتخابی و انتصابی حضور دارند. از این نظر کار برای آقای روحانی دشوارتر بود. با این وجود او براین باور است که «ستاد اصلاح طلبان در شهر با فعالیت منسجمی که داشت، اجازه نداد در قزوین آرای آقای روحانی کمتر از آقای رییسی شود.»این فعال سیاسی میگوید: در شهرهای کوچک استان، بافت سنتی و وضعیت اقتصادی و معیشتی به نسبت شهرهای بزرگتر در انتخاب کاندیدا تاثیر بسزایی داشتهاست.
درویشی تصریح میکند: نکته دیگری که باید به آن توجه کرد اینکه عملکرد افراد، احزاب و جریاناتی که به عنوان مبلغ دولت آقای روحانی در مناطق مختلف فعالیت کردند و رای کمتری به روحانی دادهشد، بررسی شود. آیا آنها بری از فساد بودند و میتوانند نمایندگان خوبی برای دولت باشند؟! به گفته این استاد دانشگاه، در شهرهای دورتر از مرکز استان، این جاذبه و دافعه بیشتر خود را نشان میدهد؛ زیرا احساسات و عواطف بر استدلال و استناد غلبه دارد.
فعالیت مقطعی و محافظه کاری؛
آفت جریان اصلاحات
محمد حسین فرجیها، استاد دانشگاه بین الملل امام خمینی هم با تاکید بر اینکه توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در استان قزوین به صورت یکسان رخ ندادهاست، به فروردین امروز میگوید: در جامعه سنتی که خط قرمزهایی وجود دارد، تبلیغات سوء در حوزه اعتقادات دینی مردم را تحت تاثیر قرار میدهد و طبیعتا اگر افرادی نباشند که این تبلیغات بیپایه و اساس را خنثی کنند، زبان به زبان بین افراد سنتی میچرخد و اثرگذار خواهد بود.
به گفته این استاد دانشگاه «فعالیت مقطعی و فصلی فعالان سیاسی آسیبزا است. بیشتر فعالیت سیاسی جوانان و فعالان سیاسی اصلاح طلب به زمان انتخابات محدود میشود و در این صورت، تلاشی برای تحقق وعدهها در جامعه نمیشود. به همین دلیل نارضایتیهای جامعه انباشته شده و در نقطهای مانند انتخابات خود را نشان می دهد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است: نسل جوان زمانی به صورت فعال وارد میشود که بستر فعالیت در جامعه وجود داشتهباشد؛ یعنی یا احزاب مستقل و قوی در جامعه باشند یا تشکلهای مستقل، صادق و با برنامه در جناح اصلاحات فعال باشند که درحال حاضر بیبهرهایم.
به باور این استاد دانشگاه «بیبرنامگی و محافظهکاری اصلاحطلبان باعث میشود که نتوان نیروهای مستعد و جوان را از بین دانشجویان و اقشار مختلف جذب و متشکل کرد. به همین دلیل جریان در استفاده از انرژی آنها ناتوان است.»
فرجی ها با بیان این مطلب که مردم ما از دانشگاهی و نخبه تا عوام، تغییر محسوس در شرایط زندگی خود را جستجو میکنند، میگوید: اگر دولت دوازدهم با برنامهریزی در محورهای خاص و مبتلابه جامعه مانند اشتغال و بالا رفتن قدرت خرید، امن شدن دانشگاهها نه امنیتی شدن و استقلال دانشگاه از نهادهای بیرونی و غیره کار کند، میتوان گفت که در سبد آقای روحانی آرایی خواهیم داشت که رای خودش است؛ اما در حال حاضر برخی با تبلیغات و برخی از ترس بازگشت افراد تندرو به عرصه سیاسی به ایشان رای دادند.
خطر رای سلبی
اما یک جامعه شناس نگاهی فراتر دارد. او معتقد است اولین موضوعی که در ایران به عنوان کشور جهان سوم در انتخابات مورد توجه قرار میگیرد، فرهنگ پوپولیستی و جذب افکار عامه است.
کریم تفضلی به فروردین امروز میگوید: فقدان احزاب سیاسی شناسنامهدار و دارای برنامه، به قوت گرفتن پوپولیست دامن زدهاست.
او در توضیح بیشتر میآورد: همانطور که در انتخابات اخیر دیدیم، یارانه فضای غالب تبلیغات بود و با توجه به اینکه همه اعلام کردند که کشور بودجه افزایش یارانه را ندارد؛ اما از بین شش کاندیدا، سه نفر روی این موضوع مانور دادند. این نشان میدهد که همه کاندیداها در پی جذب آرا هستند. در صورتی که اگر مبانی رقابتهای سیاسی در چارچوب احزاب وجود داشت، کاندیداها با توجه به برنامهها متقن، سعی در جذب آرای مردم داشتند.
این جامعه شناس میگوید: آرا در کشور ما سلبی است و برای رای نیاوردن دیگری به کسی رای میدهیم و این نکته ای است که در فرهنگ ما و حتی در رفتار روزمره ما وجود دارد. سلبی بودن در جامعهای که این میزان نیروی توانمند و جوان دارد و شعار توسعه و رشد ایران مدنظر است، ویژگی خوبی نیست و در دراز مدت آسیبزاست.
به گفته این پژوهشگر اجتماعی، سالهاست شعارهایی داده شده و توقعاتی ایجاد شدهاست؛ اما در این ۲۵ سال اخیر، دو جناح قدرتمند سیاسی مانع کار هم شدهاند. چهار سال آینده هم باید منتظر مانع تراشی جریان رغیب برای دولت بود.
تفضلی میافزاید: این مانع تراشیها باعث انفعال مردم شده و کشور بر اساس روزمرگی اداره میشود، برنامههای تدوین شده ناقص میماند. تمام برنامه ششم توسعه نیاز به وحدت ملی و انسجام بین تمام نیروهای سیاسی دارد و دولتی که بخواهد همه انرژی خود را صرف رفع اصطکاکها کند، نمی تواند روی برنامههای کلان کار کند.
او تاکید میکند که باید به سمت جایگاه واقعی احزاب در جامعه حرکت کرد ومولفههای سنتی ایران مانند اسلام و فرهنگ ایرانی با مولفههای جدید مثل جمهوریت و رای در سیستم احزاب همراستا شوند.
تفضلی به انتخابات سال ۹۲ به بعد اشاره میکند و میگوید: انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۲ و مجلس شورای اسلامی در سال ۹۴ تا حدودی روند عقلانیتری در پیش گرفت؛ اما در مورد لیست امید شورای شهر نباید برداشت شود که همه مردم به لیست رای دادند.
به گفته او، رای آوردن برخی ازافراد در لیست شهر قزوین نشان میدهد که جامعه هنوز دچار آفت سطحینگری و موجهای جنسیتی و ظاهر بینی است و هر دو جناح کشور اگر در مسیر موفقیتهای اجتماعی قرار گرفتند باید به سمت انجام کارهای بنیادی پیش روند؛ زیرا رای مبتنی بر امواج، آینده نامشخصی دارد.
این جامعه شناس هشدار میدهد که «اگر دولت دوازدهم در چهار سال آینده موفق نباشد، ممکن است فضایی مانند سال ۸۴ ایجاد شود و این شرایط برای جامعهای که در مرحله گذار است و پایههای رشد و توسعه را برای خود ترسیم میکند، مطلوب نیست.»
اما گویی دلیل آرای ۴۲ درصدی رئیسی و ۵۵درصدی روحانی در قزوین را باید در نقطه اشتراک تمام صاحبنظران جست و جو کرد که اگر جریان اصلاحات می خواهد بعد از سال ۱۴۰۰ کارش را ادامه دهد باید در مورد سبد رای به دست آورده از جنبههای مختلف بررسی کند.
وزن جریان راست در قزوین
یک عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه امام خمینی آنچه که در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری در استان اتفاق افتاد را با کلان کشور متناسب میداند و معتقد است متوسط آرای انتخابات در قزوین به دلیل سیاسی بودن و افزایش نسبی طبقه متوسط در این سالها، با آرای اخذ شده کشور همخوانی دارد.
فرهاد درویشی به فروردین امروز میگوید: قزوین جزو شهرهایی است که جریان اصولگرا قدرتمند، ریشهدار و فعال است و افرادی نزدیک به نگرش رادیکال اصولگرا در نهادهای انتخابی و انتصابی حضور دارند. از این نظر کار برای آقای روحانی دشوارتر بود. با این وجود او براین باور است که «ستاد اصلاح طلبان در شهر با فعالیت منسجمی که داشت، اجازه نداد در قزوین آرای آقای روحانی کمتر از آقای رییسی شود.»این فعال سیاسی میگوید: در شهرهای کوچک استان، بافت سنتی و وضعیت اقتصادی و معیشتی به نسبت شهرهای بزرگتر در انتخاب کاندیدا تاثیر بسزایی داشتهاست.
درویشی تصریح میکند: نکته دیگری که باید به آن توجه کرد اینکه عملکرد افراد، احزاب و جریاناتی که به عنوان مبلغ دولت آقای روحانی در مناطق مختلف فعالیت کردند و رای کمتری به روحانی دادهشد، بررسی شود. آیا آنها بری از فساد بودند و میتوانند نمایندگان خوبی برای دولت باشند؟! به گفته این استاد دانشگاه، در شهرهای دورتر از مرکز استان، این جاذبه و دافعه بیشتر خود را نشان میدهد؛ زیرا احساسات و عواطف بر استدلال و استناد غلبه دارد.
فعالیت مقطعی و محافظه کاری؛
آفت جریان اصلاحات
محمد حسین فرجیها، استاد دانشگاه بین الملل امام خمینی هم با تاکید بر اینکه توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در استان قزوین به صورت یکسان رخ ندادهاست، به فروردین امروز میگوید: در جامعه سنتی که خط قرمزهایی وجود دارد، تبلیغات سوء در حوزه اعتقادات دینی مردم را تحت تاثیر قرار میدهد و طبیعتا اگر افرادی نباشند که این تبلیغات بیپایه و اساس را خنثی کنند، زبان به زبان بین افراد سنتی میچرخد و اثرگذار خواهد بود.
به گفته این استاد دانشگاه «فعالیت مقطعی و فصلی فعالان سیاسی آسیبزا است. بیشتر فعالیت سیاسی جوانان و فعالان سیاسی اصلاح طلب به زمان انتخابات محدود میشود و در این صورت، تلاشی برای تحقق وعدهها در جامعه نمیشود. به همین دلیل نارضایتیهای جامعه انباشته شده و در نقطهای مانند انتخابات خود را نشان می دهد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است: نسل جوان زمانی به صورت فعال وارد میشود که بستر فعالیت در جامعه وجود داشتهباشد؛ یعنی یا احزاب مستقل و قوی در جامعه باشند یا تشکلهای مستقل، صادق و با برنامه در جناح اصلاحات فعال باشند که درحال حاضر بیبهرهایم.
به باور این استاد دانشگاه «بیبرنامگی و محافظهکاری اصلاحطلبان باعث میشود که نتوان نیروهای مستعد و جوان را از بین دانشجویان و اقشار مختلف جذب و متشکل کرد. به همین دلیل جریان در استفاده از انرژی آنها ناتوان است.»
فرجی ها با بیان این مطلب که مردم ما از دانشگاهی و نخبه تا عوام، تغییر محسوس در شرایط زندگی خود را جستجو میکنند، میگوید: اگر دولت دوازدهم با برنامهریزی در محورهای خاص و مبتلابه جامعه مانند اشتغال و بالا رفتن قدرت خرید، امن شدن دانشگاهها نه امنیتی شدن و استقلال دانشگاه از نهادهای بیرونی و غیره کار کند، میتوان گفت که در سبد آقای روحانی آرایی خواهیم داشت که رای خودش است؛ اما در حال حاضر برخی با تبلیغات و برخی از ترس بازگشت افراد تندرو به عرصه سیاسی به ایشان رای دادند.
خطر رای سلبی
اما یک جامعه شناس نگاهی فراتر دارد. او معتقد است اولین موضوعی که در ایران به عنوان کشور جهان سوم در انتخابات مورد توجه قرار میگیرد، فرهنگ پوپولیستی و جذب افکار عامه است.
کریم تفضلی به فروردین امروز میگوید: فقدان احزاب سیاسی شناسنامهدار و دارای برنامه، به قوت گرفتن پوپولیست دامن زدهاست.
او در توضیح بیشتر میآورد: همانطور که در انتخابات اخیر دیدیم، یارانه فضای غالب تبلیغات بود و با توجه به اینکه همه اعلام کردند که کشور بودجه افزایش یارانه را ندارد؛ اما از بین شش کاندیدا، سه نفر روی این موضوع مانور دادند. این نشان میدهد که همه کاندیداها در پی جذب آرا هستند. در صورتی که اگر مبانی رقابتهای سیاسی در چارچوب احزاب وجود داشت، کاندیداها با توجه به برنامهها متقن، سعی در جذب آرای مردم داشتند.
این جامعه شناس میگوید: آرا در کشور ما سلبی است و برای رای نیاوردن دیگری به کسی رای میدهیم و این نکته ای است که در فرهنگ ما و حتی در رفتار روزمره ما وجود دارد. سلبی بودن در جامعهای که این میزان نیروی توانمند و جوان دارد و شعار توسعه و رشد ایران مدنظر است، ویژگی خوبی نیست و در دراز مدت آسیبزاست.
به گفته این پژوهشگر اجتماعی، سالهاست شعارهایی داده شده و توقعاتی ایجاد شدهاست؛ اما در این ۲۵ سال اخیر، دو جناح قدرتمند سیاسی مانع کار هم شدهاند. چهار سال آینده هم باید منتظر مانع تراشی جریان رغیب برای دولت بود.
تفضلی میافزاید: این مانع تراشیها باعث انفعال مردم شده و کشور بر اساس روزمرگی اداره میشود، برنامههای تدوین شده ناقص میماند. تمام برنامه ششم توسعه نیاز به وحدت ملی و انسجام بین تمام نیروهای سیاسی دارد و دولتی که بخواهد همه انرژی خود را صرف رفع اصطکاکها کند، نمی تواند روی برنامههای کلان کار کند.
او تاکید میکند که باید به سمت جایگاه واقعی احزاب در جامعه حرکت کرد ومولفههای سنتی ایران مانند اسلام و فرهنگ ایرانی با مولفههای جدید مثل جمهوریت و رای در سیستم احزاب همراستا شوند.
تفضلی به انتخابات سال ۹۲ به بعد اشاره میکند و میگوید: انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۲ و مجلس شورای اسلامی در سال ۹۴ تا حدودی روند عقلانیتری در پیش گرفت؛ اما در مورد لیست امید شورای شهر نباید برداشت شود که همه مردم به لیست رای دادند.
به گفته او، رای آوردن برخی ازافراد در لیست شهر قزوین نشان میدهد که جامعه هنوز دچار آفت سطحینگری و موجهای جنسیتی و ظاهر بینی است و هر دو جناح کشور اگر در مسیر موفقیتهای اجتماعی قرار گرفتند باید به سمت انجام کارهای بنیادی پیش روند؛ زیرا رای مبتنی بر امواج، آینده نامشخصی دارد.
این جامعه شناس هشدار میدهد که «اگر دولت دوازدهم در چهار سال آینده موفق نباشد، ممکن است فضایی مانند سال ۸۴ ایجاد شود و این شرایط برای جامعهای که در مرحله گذار است و پایههای رشد و توسعه را برای خود ترسیم میکند، مطلوب نیست.»
اما گویی دلیل آرای ۴۲ درصدی رئیسی و ۵۵درصدی روحانی در قزوین را باید در نقطه اشتراک تمام صاحبنظران جست و جو کرد که اگر جریان اصلاحات می خواهد بعد از سال ۱۴۰۰ کارش را ادامه دهد باید در مورد سبد رای به دست آورده از جنبههای مختلف بررسی کند.
مریم میرحسینی