بازار سنتی قزوین، بهعنوان پایگاهی ریشهدار در ذهن قزوین، باوجود تمام سرکشیهای مدرنیته، سعی در حفظ سرزندگی خود دارد. کاسبان بازار در هر صنفی که باشند، خود را مکلف میدانند تا برای تامین نیاز مردم، تلاش کنند و مانع از رکود در بازار شوند.
با پیرمردی که از کسبه قدیمی است و روی چارپایه چوبی کنار حجرهای قدیمی و کوچک به انتظار مشتریان صبحگاهی نشسته است، همکلام میشویم. حاج رضا میگوید: ۵۰سالی هست که در بازارم؛ اول شاگردی میکردم و کمکم به حجرهداری رسیدم. بازار هم مثل هر جای دیگری مرام و مسلک خودش را دارد و شاید راز ماندن ما و این بازار همین است که حرمت همدیگر را نگهداشتهایم.
نگاهی به دو طرف راسته میاندازد و ادامه میدهد: در گذشته که بازار تنها محل خرید و تأمین نیاز مردم بود، هم برکت بیشتر بود و هم بازار قوت و جان داشت چون مردم بازار را محل جریان زندگی میدانستند و برای هر نعمت حرمتی قائل بودند. حالا اما هر گوشه شهر را که نگاه میکنی یک برج غولپیکر سر بلند کرده تا برای خودش بازاری راه بیندازد غافل از آنکه مسلک بازار را نمیداند.
همسایه حاج رضا نیز به گفتوگوی ما میپیوندد و میگوید: بازار زمانی برای خودش ارزش و اعتباری داشت. خدا را شکر میکنیم که هنوز هم کسبه معتبر و آبرودار ستون بازار را پابرجا نگه داشتهاند اما با رویه فرسودگی و تخریب بازار و توسعه شهر به سمت شمال، بعید نیست که کمکم بازاریها هم با این کهنه خاطرات خداحافظی کنند.
زیرساختهای نامناسب بازار
از وی میپرسیم بزرگترین مشکل بازاریان قزوین با بنای فعلی چیست و در پاسخ توضیح میدهد: بازار با بنای فعلی محل امن و راحتی برای کسبوکار نیست. زمستانها سرمای شدید، نبود گاز و کمیاب شدن نفت و خطر حریق کار را برای بازاریان مختل میکند. علاوهبرآن هرلحظه بیم آن را داریم که بخشی از بنا روی سرمان آوار نشود و یا زمین زیر پایمان نشست نکند. این بازار افتخار و جاذبه قزوین است و انتظار میرود بهجای اینهمه برج شبیهبههم روی این مجموعه هم سرمایهگذاری شود تا هم هویت شهر باقی بماند و هم افراد زیادی که در آن کسبوکار میکنند، با خیال راحت به فعالیتهایشان ادامه دهند.
۸۰ سرا و کاروانسرا در بازار سنتی
«فریبا قاسمی»، کارشناس معماری در توضیح ماهیت بازار میگوید: بازار قزوین درگذشته حدود ۸۰سرا و کاروانسرا داشته که اسامی آنها را مرحوم گلریز در کتاب مینودر به تحریر درآورده است. برخی از اسامی نام بانی و سازنده آن مکان را به خود اختصاص دادهاند که سرای حاج رضا، مصداق این تعریف است. برخی از سراهای دیگر که نمایانگر وضعیت ساختمانی بنا هستند اسامی خود را با توجه به ماهیت خود کسب کردهاند که برای نمونه میتوان به تیمچه سرباز و سرپوشیده و یا سرای دالان دراز اشاره کرد.
وی ادامه میدهد: یکی از طولانیترین راستههای بازار علافراسته است؛ علاف به معنای جمعکننده علوفه است و به لحاظ ساختمانی احتمالا راسته نبوده و یک گذر بوده که در کنار رودخانه بازار قرار داشته است. بین رودخانه و بازار کوچهای قرار داشته که بعدا سرپوشیده شده است، ولی چون در کنار بازار بود، از همان ابتدا کاسبان در آن دستفروشی میکردند. درحالحاضر علافراسته و بازار سعادت در بین سایر ابنیهی بازار از وضعیت بهتری برخوردارند که نیاز به مرمت ندارند و اما نیازمند نگهداری هستند.
قاسمی ادامه میدهد: در چند دهه اخیر در اثر بیتوجهیها و همچنین ساخت پاساژ نبوی بخش اعظمی از تیمچه سرپوشیده چرمفروشها و یا حاج کاظم، تخریب شد و تنها ویرانه آن باقیمانده است. وضعیت سرای رضوی به نسبت مابقی سراها از وضعیت مطلوبتری برخوردار است، اما سایر سراها مانند وزیر که قدمت دیرینه و معماری خاص و تزئینات بینظیر آن زبانزد علم معماری است نیازمند توجه خاص خود است و نباید بیش از این کوتاهی در قبال آن صورت گیرد.
این کارشناس معماری به نقش سازمان میراث فرهنگی در این زمینه اشاره کرده و میافزاید: با توجه به اینکه میراث فرهنگی استان متولی نگهداری و ساماندهی نفایس میراثی است، بااینحال به دلیل موقوفه بودن برخی از سراهای بازار بزرگ قزوین، از نگهداری بخشهای موقوفی بازار شانه خالی کرده است، درحالیکه بازار قزوین قبلازآنکه وقف باشد جز غنیترین نفایس میراثی استان است و نباید نگاههای جناحی به میراث فرهنگی که شناسنامه و هویت شهر است سبب ناکامی و تخریب هر چه بیشتر آن شود.
شهرداری قزوین، پسازآنکه سقوط یک عابر در محوطه بازار به دلیل فرونشست زمین اطراف یکرشته قنات خبرساز شد، بهطور پیوسته وضعیت چاهها و قنوات را رصد کرده تا حادثه اینچنینی تکرار نشود، اما به نظر میرسد مشکل بازار برای تداوم فعالیتش، عمیقتر از موضوع فرونشست است و همه زیرساختهای شهری آن نیازمند اصلاح و مرمت هستند.
بازار در انتظار رسیدگی است
در همین راستا نیز اخیرا مدیرکل میراث فرهنگی استان گفته است: «کالبد بازار بهعنوان یک بنای تاریخی با ارزش، نیازمند رسیدگی مستمر است، برای این کار هم باید بهگونهای عمل کرد که مالک و بهرهبردار متضرر نشود و سود ببرد. علاوهبراین لازم است شرایط بهگونهای فراهم شود که هویت تاریخی و فرهنگی بازار مخدوش نشود.»
محمدعلی حضرتی به پیشنهاد میراث فرهنگی در این زمینه اشاره کرده است: «ما از دو سال پیش طرح ساماندهی بازار را به استانداری پیشنهاد دادیم که مورد استقبال استاندار هم قرار گرفت. اساس ما در این امر مشارکت حداکثری است بهطوریکه بازاریان بهعنوان بهرهبرداران و صاحبان حقوق اولیه و همه دستگاههایی که بهنوعی میتوانند در بازار نقش داشته باشند در این طرح حضور پیدا کنند.»
به نظر میرسد بافت سنتی بازار هم بهتبع سایر ابنیه تاریخی، برای احیا و ساماندهی با اماواگرهایی مواجه است؛ ازجمله اینکه چه کسی باید تولیت این احیا را بر عهده بگیرد؟ هزینههای این کار از کجا تأمین شود و به فرض ورود بخش خصوصی، چطور معاملهای میتواند به نفع بازار، مردم و سرمایهگذار باشد. با همه اینها از گفتههای کسبه و حالوروز فعلی بازار میتوان ضرورت رسیدگی به بازار کهنه اما پرجاذبه قزوین را درک کرد، پیشازآنکه دیگر چیزی برای مرمت باقی نماند.
با پیرمردی که از کسبه قدیمی است و روی چارپایه چوبی کنار حجرهای قدیمی و کوچک به انتظار مشتریان صبحگاهی نشسته است، همکلام میشویم. حاج رضا میگوید: ۵۰سالی هست که در بازارم؛ اول شاگردی میکردم و کمکم به حجرهداری رسیدم. بازار هم مثل هر جای دیگری مرام و مسلک خودش را دارد و شاید راز ماندن ما و این بازار همین است که حرمت همدیگر را نگهداشتهایم.
نگاهی به دو طرف راسته میاندازد و ادامه میدهد: در گذشته که بازار تنها محل خرید و تأمین نیاز مردم بود، هم برکت بیشتر بود و هم بازار قوت و جان داشت چون مردم بازار را محل جریان زندگی میدانستند و برای هر نعمت حرمتی قائل بودند. حالا اما هر گوشه شهر را که نگاه میکنی یک برج غولپیکر سر بلند کرده تا برای خودش بازاری راه بیندازد غافل از آنکه مسلک بازار را نمیداند.
همسایه حاج رضا نیز به گفتوگوی ما میپیوندد و میگوید: بازار زمانی برای خودش ارزش و اعتباری داشت. خدا را شکر میکنیم که هنوز هم کسبه معتبر و آبرودار ستون بازار را پابرجا نگه داشتهاند اما با رویه فرسودگی و تخریب بازار و توسعه شهر به سمت شمال، بعید نیست که کمکم بازاریها هم با این کهنه خاطرات خداحافظی کنند.
زیرساختهای نامناسب بازار
از وی میپرسیم بزرگترین مشکل بازاریان قزوین با بنای فعلی چیست و در پاسخ توضیح میدهد: بازار با بنای فعلی محل امن و راحتی برای کسبوکار نیست. زمستانها سرمای شدید، نبود گاز و کمیاب شدن نفت و خطر حریق کار را برای بازاریان مختل میکند. علاوهبرآن هرلحظه بیم آن را داریم که بخشی از بنا روی سرمان آوار نشود و یا زمین زیر پایمان نشست نکند. این بازار افتخار و جاذبه قزوین است و انتظار میرود بهجای اینهمه برج شبیهبههم روی این مجموعه هم سرمایهگذاری شود تا هم هویت شهر باقی بماند و هم افراد زیادی که در آن کسبوکار میکنند، با خیال راحت به فعالیتهایشان ادامه دهند.
۸۰ سرا و کاروانسرا در بازار سنتی
«فریبا قاسمی»، کارشناس معماری در توضیح ماهیت بازار میگوید: بازار قزوین درگذشته حدود ۸۰سرا و کاروانسرا داشته که اسامی آنها را مرحوم گلریز در کتاب مینودر به تحریر درآورده است. برخی از اسامی نام بانی و سازنده آن مکان را به خود اختصاص دادهاند که سرای حاج رضا، مصداق این تعریف است. برخی از سراهای دیگر که نمایانگر وضعیت ساختمانی بنا هستند اسامی خود را با توجه به ماهیت خود کسب کردهاند که برای نمونه میتوان به تیمچه سرباز و سرپوشیده و یا سرای دالان دراز اشاره کرد.
وی ادامه میدهد: یکی از طولانیترین راستههای بازار علافراسته است؛ علاف به معنای جمعکننده علوفه است و به لحاظ ساختمانی احتمالا راسته نبوده و یک گذر بوده که در کنار رودخانه بازار قرار داشته است. بین رودخانه و بازار کوچهای قرار داشته که بعدا سرپوشیده شده است، ولی چون در کنار بازار بود، از همان ابتدا کاسبان در آن دستفروشی میکردند. درحالحاضر علافراسته و بازار سعادت در بین سایر ابنیهی بازار از وضعیت بهتری برخوردارند که نیاز به مرمت ندارند و اما نیازمند نگهداری هستند.
قاسمی ادامه میدهد: در چند دهه اخیر در اثر بیتوجهیها و همچنین ساخت پاساژ نبوی بخش اعظمی از تیمچه سرپوشیده چرمفروشها و یا حاج کاظم، تخریب شد و تنها ویرانه آن باقیمانده است. وضعیت سرای رضوی به نسبت مابقی سراها از وضعیت مطلوبتری برخوردار است، اما سایر سراها مانند وزیر که قدمت دیرینه و معماری خاص و تزئینات بینظیر آن زبانزد علم معماری است نیازمند توجه خاص خود است و نباید بیش از این کوتاهی در قبال آن صورت گیرد.
این کارشناس معماری به نقش سازمان میراث فرهنگی در این زمینه اشاره کرده و میافزاید: با توجه به اینکه میراث فرهنگی استان متولی نگهداری و ساماندهی نفایس میراثی است، بااینحال به دلیل موقوفه بودن برخی از سراهای بازار بزرگ قزوین، از نگهداری بخشهای موقوفی بازار شانه خالی کرده است، درحالیکه بازار قزوین قبلازآنکه وقف باشد جز غنیترین نفایس میراثی استان است و نباید نگاههای جناحی به میراث فرهنگی که شناسنامه و هویت شهر است سبب ناکامی و تخریب هر چه بیشتر آن شود.
شهرداری قزوین، پسازآنکه سقوط یک عابر در محوطه بازار به دلیل فرونشست زمین اطراف یکرشته قنات خبرساز شد، بهطور پیوسته وضعیت چاهها و قنوات را رصد کرده تا حادثه اینچنینی تکرار نشود، اما به نظر میرسد مشکل بازار برای تداوم فعالیتش، عمیقتر از موضوع فرونشست است و همه زیرساختهای شهری آن نیازمند اصلاح و مرمت هستند.
بازار در انتظار رسیدگی است
در همین راستا نیز اخیرا مدیرکل میراث فرهنگی استان گفته است: «کالبد بازار بهعنوان یک بنای تاریخی با ارزش، نیازمند رسیدگی مستمر است، برای این کار هم باید بهگونهای عمل کرد که مالک و بهرهبردار متضرر نشود و سود ببرد. علاوهبراین لازم است شرایط بهگونهای فراهم شود که هویت تاریخی و فرهنگی بازار مخدوش نشود.»
محمدعلی حضرتی به پیشنهاد میراث فرهنگی در این زمینه اشاره کرده است: «ما از دو سال پیش طرح ساماندهی بازار را به استانداری پیشنهاد دادیم که مورد استقبال استاندار هم قرار گرفت. اساس ما در این امر مشارکت حداکثری است بهطوریکه بازاریان بهعنوان بهرهبرداران و صاحبان حقوق اولیه و همه دستگاههایی که بهنوعی میتوانند در بازار نقش داشته باشند در این طرح حضور پیدا کنند.»
به نظر میرسد بافت سنتی بازار هم بهتبع سایر ابنیه تاریخی، برای احیا و ساماندهی با اماواگرهایی مواجه است؛ ازجمله اینکه چه کسی باید تولیت این احیا را بر عهده بگیرد؟ هزینههای این کار از کجا تأمین شود و به فرض ورود بخش خصوصی، چطور معاملهای میتواند به نفع بازار، مردم و سرمایهگذار باشد. با همه اینها از گفتههای کسبه و حالوروز فعلی بازار میتوان ضرورت رسیدگی به بازار کهنه اما پرجاذبه قزوین را درک کرد، پیشازآنکه دیگر چیزی برای مرمت باقی نماند.
مژگان حسن زاده