سید احمد محیط طباطبایی، دکترای تاریخ معماری معتقد است «میراث فرهنگی و طبیعی، سرمایههای اصلی کشور هستند و با حفظ اینهاست که میتوان به سمت آینده حرکت کرد.» به اعتقاد این مدرس دانشگاه، ایران، کشوری تاریخی است و هر کشور تاریخی دارای سرمایه بسیار ارزشمندی هست که آن سرمایه حافظه تاریخی آن بشمار میرود. حافظه تاریخی که بسیاری از مشکلات و سوالات را در طول هزاران سال پاسخ داده است و اگر این حافظه را کنار بگذاریم، مانند آدمی که سرمایهاش را کنار میگذارد و دوباره از نو، کاری را شروع میکند قطعا سود نخواهد برد.»
وی تاکید می کند: «بحث در این نیست که بخواهیم زمان را به عقب ببریم و به عصر قاجار برگردیم، ما دقیقا متعلق به همین عصر هستیم و وقتی به تاریخ کشورمان نگاه کنید در هر دورهای، نوگرا بودیم. مگر نه اینکه قاجاریه پدیده نوینی بود نسبت به دوره زندیه و زندیه نسبت به دوره صفویه و پهلوی اول نسبت به دوران قاجاریه؛ پس امروز ما باید پدیده نوینی نسبت به گذشته باشیم، اما روی پله قدیم. کسی به پشتبام میرسد که پله به پله بالا برود، نه اینکه مدام پله اول بسازیم!»
رفتارمان را اصلاح کنیم
این صاحبنظر برجسته، در حوزه تاریخ معماری با انتقاد از نحوه برخورد با بافتهای تاریخی در شهرها، به فروردین امروز میگوید: «رفتاری که امروز با شهرهای ما می شود، رفتار انسان هایی است که انگار متعلق به اینجا نیستند و از جای دیگری آمدهاند و امروزه رفتار ما به شیوهای است که انگار حقی برای نسل بعدی قائل نیستیم، هر آنچه که هست باید توسط ما مصرف شود و فکر نمیکنیم آب و هوا و خاک و همه این زندگی، برای فرزندان ما هم هست، پس رفتار آدمهای مسافری را داریم؛ رفتار کسانی که شهر را مانند یک کاروانسرای موقت میبینند. امیدوارم با تاملی در آنچه که هستیم و پیدا کردن نسبت میان خود و گذشته تاریخیمان، ذهنیتی را ایجاد کنیم که این ذهنیت و تفکر، باعث توسعه و رونق و عمرانی شهرهایمان شود.»
به اعتقاد دکتر محیط طباطبایی، «این وضعیت فرق نمیکند در قزوین باشد و یا شهر دیگر. تاریخ به ما اثبات کرده است که آنچه باعث میشود مردم به سود اقتصادی بیشتری برسند و وضعیت بهتری داشته باشند و قزوین نیز از امکانات بیشتری نسبت به گذشته خودش به ویژه در دوره پایتختیاش، بهرهمند شود، این است که خودش را به تهران نزدیک کند. نزدیک کردن، بدین صورت است که هویت و فرهنگ و طبیعت خودش را بهتر معرفی کند.»
وی که هفته گذشته به اتفاق شماری از دبیران تاریخ دبیرستانهای تهران از آثار تاریخی قزوین بازدید کرده است، خاطرنشان میکند: «شما ببینید شیراز چقدر به ما نزدیک است؛ چون حافظ و سعدی هنوز هم حرف آخر را میزنند، یا اصفهان ِ نقش جهان، یا مشهد ِ امام رضا. همین قزوین را ببینید کم میراث فرهنگی ندارد؛ چه کمی و چه کیفی، و نه اینکه روی آن کار نشده، که فراموش شده است. فکر کردهایم اگر کارخانه بزنیم و صنعت را توسعه دهیم و برج و میدانهای جدید بسازیم، سریعتر به تهران میرسیم، در حالی که روز به روز از پایتخت دورتر میشویم و نزدیکتر شدن این شهر به مرکز، بازگشت به خویش است و گذشتهاش.»
آثاری که متعلق به یک ملت است
آنچه دکتر محیط طباطبایی درباره ضرورت نزدیک شدن قزوین به هویت دیرینه خود اشاره میکند، مورد تاکید مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان نیز است. محمدعلی حضرتیها، آثار تاریخی را مانع توسعه نمیداند، اما در عین حال تصریح میکند: «آثار و بناهای تاریخی متعلق به یک ملت است و نمیتوان با استناد به موضوعات روزمره، مردم یک شهر را از عواید حاصل از این آثار محروم کرد.»
وی که در دو سال مدیریتش بر مجموعه میراث فرهنگی استان، همواره با مدیریت شهری بر سر حفظ بافت تاریخی و حریم آثار و بناهای تاریخی در چالش بوده، میافزاید: «بنا به تصمیمات غلط مسوولین شهری در دهههای گذشته، چندین بنای باارزش تاریخی این شهر مثل ایوان نادری، قصر جهاننما، عمارت خورشید، عمارت رکنیه، خانه پریخان خانم و… را به بهانه توسعه و ساخت و سازهای بی رویه شهری تخریب و به جای آن یک زمین فوتبال و مدرسهای به نام محمدرضا شاه پهلوی ایجاد کردند که متاسفانه با نگاه روزمره و مبتنی بر سوداگری مدیران پیشین، قزوین را از منافع وجود این آثار محروم و سرنوشت گردشگری استان و اقتصاد مردم قزوین را نامناسب رقم زد.»
وی میافزاید: «با اجرای پروژه کوروش (شهید انصاری) در دهه ۵۰ بسیاری از خانه های تاریخی قزوین تخریب شد و بافت ارزشمند و تاثیرگذار شهر دچار آسیب گردید و توالی منطقه بازار و کاروانسراهای شهر از شمال به جنوب گسسته شد که امیدواریم با پیشگیری از وقوع سلسله اشتباهات گذشته، تعامل سازنده و رویکرد مناسب مدیران شهری بتوانیم قدم موثری در جهت رعایت حقوق شهروندان و حفظ مواریث ارزشمند برداشته و از وارد آوردن خسارات جبران ناپذیر به تاریخ و فرهنگ قزوین جلوگیری نماییم.»
حضرتیها در عین حال تاکید میکند: «برای حفاظت از بافت تاریخی شهرها نیز باید با تحقیق و برنامهریزی و طی یک بازنگری تخصصی و کارشناسانه ضوابط ساخت و ساز در حریم تاریخی شهرها را تغییر و ارتقا داده و برای مدیریت در بافت تاریخی روش یکدست و مناسبی را ارائه نماییم تا با در دست داشتن طرحی مصوب، از بسیاری مشکلات و مداخلات که منجربه تخریب کالبدی شهر و از بین رفتن انسجام اجتماعی و هویت فرهنگی و تاریخ شهروندان میشود، جلوگیری شود.»
آثار تاریخی، فرصتی برای توسعه گردشگری
قزوین، از ظرفیتهای فراوانی در عرصه آثار تاریخی و فرهنگی برخوردار است؛ ظرفیتهایی که به سادگی میتوانند در سایه تدبیر، برنامهریزی و سرمایه گذاری بالفعل گردیده و به عنوان جاذبههایی بسیار موثر در حوزه صنعت توریسم برای جذب گردشگران داخلی و خارجی تبدیل گردند. مرمت بناها و آثار متعدد و باز زنده سازی بافت محلههای تاریخی و نیز، تامین زیرساختهای مورد نیاز حوزه گردشگری، حداقل کاری است که در معرفی قزوین به عنوان یک شهر تاریخی و مقصد گردشگری باید به انجام برسد.
دستیابی به این هدف، تنها با تغییر نگاه نسبت به مقوله توسعه شهری که از دوره پهلوی به بعد سبب تخریب و نابودی بخش زیادی از بناها و بافت تاریخی گردیده و نیز اتفاق و همدلی و همراهی مسوولان استان ممکن است. نمیتوان از یکسو بر تخریب بافت تاریخی از طریق مداخلههای توسعه گرایانه اصرار ورزید و در دیگر سو، بر واگذاری فلان مجموعه تاریخی برای باز زنده سازی و بهرهبرداری به منظور توسعه مقوله گردشگری اصرار ورزید. باور کنیم یک دست صدا ندارد؛ همانگونه که از تفرق و چند صدایی در ارکستر موسیقی، هیچ اثر فاخری خلق نخواهد شد و جز آزار خلق و فرصت سوزی نتیجهای بدست نخواهد آمد.