اطلاعیه

  • امروز : سه شنبه - ۱ خرداد - ۱۴۰۳
  • برابر با : 14 - ذو القعدة - 1445
  • برابر با : Tuesday - 21 May - 2024
6

برج و باروهای قزوین قدیم را دریابیم

  • کد خبر : 1152
  • 10 ژانویه 2014 - 21:43
برج و باروهای قزوین قدیم را دریابیم
این روزها، بازار ساخت و ساز در محدوده پشت ملاصدرا تا پل دانشگاه آزاد باراجین داغ است. 

در منتهی الیه شرقی آن که به محدوده انتهایی لشکر ۱۶ زرهی می‌رسد آخرین بقایای برج و باروی قزوین قرار دارد که قسمتی از آن هم در محوطه انتهایی پادگان لشکر در کناره شرقی سیم های خاردار نمایان است. این حصار که گاه نگاری آن، ساسانی و اسلامی است یک بار پیش از انقلاب به پیشنهاد اداره فرهنگ و هنر و دفتر سازمان ملی قزوین از سوی اداره کل حفاظت آثار باستانی و بناهای تاریخی ایران و بار دیگر نیز در سال ۵۷ با عنوان برج و باروی شهر قزوین در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
اما متاسفانه در بازکاوی این محل، تناقض های بسیاری آشکار گشت و نقطه‌ای دیگری از حصار، توسط نگارنده به دست آمد که حفاظت اورژانسی از آن لازم و ضروری است. اولین تناقض سوال برانگیز در مورد این اثر در تشخیص موقعیت اصلی آن است. عکس های موجود در نقشه باستان شناسی میراث فرهنگی کشور نشانگر دیوارهای بنایی سترگ و یک برج با عنوان برج میل‌دار است که اکنون اثری از آن باقی نیست. در نقشه باستان شناسی  قزوین نیز موقعیت این بنا، اینگونه توصیف شده است: «یک بارو نیز به نام برج میل دار در نزدیکی دانشگاه آزاد اسلامی واقع است که فعلاً در داخل پادگانی قرار دارد و امکان عکاسی از آن نیست. این میل، تک بوده و سالم است، ولی دیوار اطراف آن تخریب شده است».
در پرونده‌های ثبتی، موقعیت بنا در داخل شهر قزوین ذکر شده است که مشخص نیست آیا پرونده ثبتی ۱۳۵۷ و یا عکس های موجود در نقشه باستان شناسی، متعلق به همین بناست و یا بقایایی که در خارج از محوطه لشگر نیز موجود است و یا بقایای برج و باروی داخلی که در گوشه و کنار شهر از جمله کناره درب کوشک تا زمانی موجود بوده است. آنچه که در مطالعه سایر نقاط تاریخی در نقشه باستان شناسی مشهود است؛ گزارش نویسان از عکس های قدیمی استفاده کرده‌اند و منابع آن را نیز مشخص نساخته‌اند. ولی براساس اطلاق کلی گزارش سال ۱۳۸۷، برج و باروی قزوین در محوطه لشکر ۱۶ واقع شده است، هرچند که اکنون اثری از آن برجا نیست. کمی بالاتر از این برج، به سمت شمال در خارج از محوطه پادگان نیز بقایای دیگری از حصار وجود دارد که با نزدیک شدن عملیات ساختمانی بدان، امیدی به حفظ آن نیز نیست. نکته جالب تر هم اینجاست که در هیچ یک از آثار قزوین شناسان معاصر از جمله گلریز، ورجاوند، دبیرسیاقی، حضرتی و… (با وجود دو بار ثبت ملی شدن) اشاره‌ای بدین اثر نشده است.
در حال حاضر به غیر از بقایای دیواری که در محدوده پادگان حفظ شده، از این حصار که می‌تواند حقایق تازه‌ای از تاریخ شهر قزوین را آشکار سازد فقط دیواره آن، به ارتفاع تقریبا ۳ ، طول ۲۲ و عرض ۴ متر که تکه‌های بزرگ ساروج و سنگ فروریخته از آن تا اطراف بلوار نمایان است در امتداد شمالی جنوبی باقی مانده که البته امید چندانی به حفظ آن نیست.
بر اساس گزارش های تاریخی، قزوین در دوره اسلامی دارای دو حصار بوده است، یکی پیرامون محله‌های مسکونی و یکی هم چندین کیلومتر دورتر از آن، به جهت حفاظت بیشتر و محیط بر محلاتی دیگر. با توجه به محل قرار گرفتن دروازه‌های قدیمی در انتهای بافت شهری قاجار؛ دروازه رشت، درب کوشک، تهران، شیخ‌آباد، پنبه ریسه (باغ شاه) ، مغلاواک (دروازه همدان، تبریز)، راه ری، امام‌زاده حسین (خندقبار)، که تنها دو دروازه درب کوشک و تهران از آنها باقی مانده است، و با علم به عدم تغییر چندان محدوده بافت دوران مغول تا قاجار، قطع به یقین بقایای این برج و بارو مربوط به باروی اول شهر است.
با توجه به تعیین محدوده و قدمت ساسانی- اسلامی این حصار و نیز قرار گرفتن تپه اسماعیل آباد (مربوط به عصرآهن) و میمون قلعه (اوایل اسلامی – قرن ۴-۶ سلجوقی) در آن، قزوین دوره ساسانی را نیز نمی‌توان چندان کوچک در نظر گرفت و آنچنان که مورخان اسلامی اشاره کرده‌اند صرفا توسط مسلمین روبه شکوفایی و بزرگی نهاده باشد ، بلکه عظمت قزوین دوره اسلامی بر همان پایه‌های پیش از اسلام آن در فضایی متشکل از حریم آزادراه تا آتشکده‌های محله‌های بلاغی و مسجد جامع، شکل گرفته است. شهری که ویژگی های خاص خود را دارا بوده، از جمله اینکه هر محله گورستان، دروازه و مسجد مستقل خود را داشته و شمال آن متشکل از باغ محله‌هایی بوده است، باغ هایی مستقر در شمال شهر که محله‌هایی در میان آنها وجود داشته و باغ ها بدون دیوار بهم مرتبط بوده‌‌اند، آنچنانکه ناصر خسرو توصیف کرده و با کمی ریزبینی و دقیق خوانی متن او آشکار است: «نهم محرم به قزوین رسیدم. باغستان بسیار داشت بی‌دیوار و خار و هیچ چیز که مانع شود در رفتن راه نبود. و قزوین را شهری نیکو دیدم بارویی حصین و کنگره به او نهاده و بازارهایی خوب، مگر آن‌که آب در وی اندک بود در کاریز به زیر زمین»
با توجه به برنامه انتقال لشکر ۱۶ زرهی به خارج شهر و واگذاری اراضی آن، شایسته است که قبل از هر عملیاتی، کاوش هایی در آن به جهت شناسایی امتداد حصار انجام پذیرد و البته شاید پس از آن نیز از اثر ملی شماره ۱۶۲۳ که تنها شاهدی بر وسعت شهری از دوره ساسانی و اوایل اسلامی، با معماری‌ای ویژه است، همانند آرامگاه پیرسفید ملک آباد، و یا صندلی سنگی ایوان نیاق، آثاری جز چند عکس باقی نماند.
حامد رضا کریمی
لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=1152

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.