روزهایی که شهروندان قزوینی، آبیکی و دیگر نقاط استان، سنگینی این هوا را با تمام وجود حس میکنند.
کارشناسان محیطزیست معتقدند دو عامل اصلی نیروگاه «شهیدرجایی» و کارخانه «سیمان آبیک» در شکلگیری این بحران نقش دارند. نیروگاهی که بهجای تولید انرژی پاک، با دودکشهای غولپیکر خود، سموم را به فضای شهر تزریق میکند. از سوی دیگر، کارخانه سیمان آبیک نیز نه تنها هوای منطقه را بهشدت آلوده میکند، بلکه با نابودی کوههای اطراف، نشانی از طبیعت باقی نگذاشته است. عبور از آزادراه قزوین-کرج در هر روز از سال، تابلویی از این فاجعه زیستمحیطی را به نمایش میگذارد؛ دود و غبارهایی که افق را تیره کرده و تنفس را دشوار میسازند.
براساس آمارهای ارائهشده توسط اداره کل حفاظت محیطزیست قزوین، تعداد روزهای ناسالم و آلوده در سال جاری نسبت به سال گذشته بیش از ۲۵درصد افزایش داشته است. این در حالی است که در ماههای پاییز و زمستان، تعداد روزهای آلوده به دلیل پدیده وارونگی دما (اینورژن) بهشدت افزایش یافته و شهر قزوین در برخی روزها بهعنوان یکی از آلودهترین شهرهای کشور شناخته شده است.
این تراژدی در حالی روز به روز شدیدتر میشود که هشدارهای مکرر کارشناسان محیطزیست در خصوص اصلاح فرآیندهای تولید، نادیده گرفته شدهاند. نتیجه این بیتوجهی چیزی نیست جز انبوهی از روزهای آلوده که حتی نفس کشیدن در آن به آرزویی دستنیافتنی بدل شده است. مدارس استان قزوین نیز به دلیل این آلودگی، اخیراً بهطور موقت تعطیل و مجازی شدند.
با کاهش دمای هوا و افزایش مصرف گاز، فشار بیشتری بر نیروگاه «شهیدرجایی» وارد شده است. از سوی دیگر، دولت برای جبران کمبود برق، واحدهای صنعتی استان را به تولید انرژی تشویق میکند. این اقدام، اگرچه در کوتاهمدت شاید بخشی از نیاز کشور به برق را تامین کند، اما در بلندمدت پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی گستردهای برای استان قزوین به همراه خواهد داشت.
این روزها دیگر کسی نمیتواند تاثیرات منفی آلودگی هوا بر سلامت مردم را انکار کند. از بیماریهای ریوی گرفته تا کاهش کیفیت زندگی، همه و همه نتیجه مستقیم بیتوجهی به مسائل زیستمحیطی است. آیا وقت آن نرسیده که مدیران و مسئولان، با اتخاذ تصمیمات جدی و شفاف، گامی برای کاهش این بحران بردارند؟ آیا نباید به جای اولویت دادن به تولید، زندگی و سلامت مردم در راس سیاستها قرار گیرد؟
فاجعهای که امروز استان قزوین را در بر گرفته، زنگ خطری است برای همه ما؛ هشداری که اگر امروز شنیده نشود، فردا دیگر شاید زمانی برای جبران باقی نمانده باشد.