اطلاعیه

  • امروز : چهارشنبه - ۲۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : 9 - شوال - 1445
  • برابر با : Wednesday - 17 April - 2024
7
سعید عاشقی شاعر قزوینی:

بدون نگاه متعصبانه صدای هنرمندان را بشنویم

  • کد خبر : 9616
  • 07 فوریه 2023 - 8:53
<strong>بدون نگاه متعصبانه صدای هنرمندان را بشنویم</strong>
در زندگی روزهایی از راه می‌رسد که دلت می‌خواهد دردهایت را فریاد کنی و روزهایی هم وجود دارد که حتی نمی‌توانی رنجی که می‌کشی را به زبان بیاوری. در این مواقع به سراغ کلمه می‌روی، کلمه‌هایی که با ترتیب منظمی کنار هم نشسته‌اند تا رنج‌های تو را فریاد بزنند. کتاب شعری را در دست می‌گیری و آن را ورق می‌زنی چون گاهی یک شعر می‌تواند سکوت و قفل دهان و یا بغضی که در گلویت نشسته را بشکند، روح تو را آزاد کند و یا نوری بر تاریکی زندگی‌ات باشد.

در این خصوص سعید عاشقی معتقد است: «هنر شعر و ادبیات میانبری است برای انسانِ بهترشدن تا آدم‌ها را از جایگاه و جایی که قراردارند یک قدم جلوتر ببرد و احوال‌شان را بهتر کند.» با این شاعر و منتقد ادبی قزوینی در یک روز زمستانی به گفت‌وگو نشستیم تا با هم مروری بر وضعیت شعر و ادبیات و جایگاه آن داشته باشیم.

– در ابتدا بگوئید که چرا قدم در مسیر شعر و ادبیات گذاشتید؟

از آنجایی که رشته تحصیلی‌ام در دوران دبیرستان علوم انسانی بود، به طور کلی به هنرهای کلامی و ادبیات بسیار علاقه داشتم و قبل‌تر از آن هم در کودکی انشاءهای بسیار خوبی می‌نوشتم و می‌دانستم بن‌مایه‌ای در وجودم است که می‌خواهد این مسیر نوشتن را ادامه دهد و رفته‌رفته آشنایی و دوستی با افراد ادبی در انجمن‌ها نیز باعث شد این علاقه و کار در زمینه شعر و ادبیات تا به امروز گسترده‌تر شود.

– جریان کنونی شعر در قزوین را چگونه می‌بینید؟

اگر بخواهیم موقعیت امروز جامعه را در نظر بگیریم، باید بگویم که در حال حاضر نه فقط هنر شعر و ادبیات در قزوین بلکه بسیاری از هنرهای دیگر نیز اوضاع خوبی ندارند چون مشکلات و مسائلی که در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وجود دارد بر بخش‌های فرهنگی و هنری ما نیز تاثیر گذاشته، خصوصا در این ایام بحرانی که بسیاری از هنرمندان، سینماگران و شاعران کار جدی و خاصی انجام نمی‌دهند و آن عده کمی هم که کار می‌کنند مورد انتقاد فراوانی قرار می‌گیرند، پس خیلی با وضعیت مناسبی رو‌به‌رو نیستیم حتی تعداد مشارکت‌کنندگان در جلسات فرهنگی که برگزار می‌شود نیز بسیار کم شده چون دلیل آن دوباره به همین شرایط و فضای موجود، نقدها و گلایه‌ها باز می‌گردد.

– به تشکیل برنامه‌ها و جلسات فرهنگی در استان اشاره کردید؛ به نظر شما این برنامه‌ها چه تاثیری بر توسعه شعر در قزوین دارد؟ و آیا فعالیت این محافل ادبی همسو با خواسته‌ها و مشکلات مردم پیش می‌رود؟

تا شروع بیماری کرونا، جلسات بسیار پررونقی داشتیم و این جلسات مستمر بود و مردم پیگیر برگزاری برنامه‌های فرهنگی بودند اما همانطور که گفتم در دو سه سال اخیر این مشارکت کمتر شد، با این حال سعی کردیم که در این جلسات به رابطه بین ادبیات و جامعه و موضوعات امروز بیشتر بپردازیم، چون یک شاعر جوان باید بداند شعری که می‌سراید چه تاثیری در جامعه می‌تواند داشته باشد، یا به هنرهای اعتراضی چگونه واکنش نشان داده و مورد تحلیل‌شان قرار دهد و بیاموزد که ماندگاری هنر آیا مبتنی بر اتفاقات روز است یا خیر؟ برای مثال در خصوص ماندگاری تصنیف «از خون جوانان وطن» که تصنیفی قدیمی است می‌بینیم که در حال حاضر نیز از این تصنیف استفاده می‌شود؛ بنابراین به مسائل مختلف امروز می‌پردازیم تا خروجی خوبی به دست آید، یعنی مفاهیم و معنای ابیات شعر نیز باید معادل‌سازی شود همانطور که در جلسات حافظپژوهی و مولاناپژوهی این کار صورت می‌گیرد، اما متاسفانه در این زمینه خیلی موفق نبودیم چون کتاب شعر حافظ در زندگی بیشتر مردم صرفا روی طاقچه قرار دارد و کاربرد آن هم فقط در شب یلدا است.

– روزگاری در شعر طنز، شاعران بزرگی چون عبید زاکانی، علی‌اکبرخان قزوینی (دهخدا) و اشرف‌الدین حسینی قزوینی را داشته‌ایم، اما در وضعیت امروز این جریان خیلی نمود ندارد، نظر شما چیست؟

در گذشته قزوین را با طنز می‌شناختند و امروز نیز اگرچه دوستانی بودند که می‌خواستند قزوین را پایتخت طنز معرفی کنند، اما من مخالف این موضوع بودم چون مثل قبل دیگر آن شکوه و عظمت شعر طنز در استان وجود ندارد. در یک دوره‌ای عبید، دهخدا یا جواد مجابی اسطوره‌های طنز بودند، اما امروزه اتفاق خاصی در این زمینه صورت نگرفته یا اگر توجهی هم شده باشد فقط در فرم است نه محتوا، بنابراین قزوین با توجه به پیشینه تاریخی خود در شعر طنز، ولی نتوانسته آن چنان که باید تولیدی در این زمینه داشته باشد، از این رو ما نیازمند حرکتی ساختارمند در خصوص طنز هستیم تا با آموزش و مطالعات زیرساختی بتوانیم دوباره در بسط و رواج شعر طنز موفق شویم.

– با توجه به شرایط و مشکلات موجود در جامعه، به نظر شما جامعه امروز خواهان چه شعرهایی است و آیا شاعران در آثار خود به مسائل و مشکلات موجود می‌پردازند؟

هنرمندان شاعر از بطن همین جامعه آمدند و در مورد خیلی از مسائل نتوانستند به راحتی در شعر خود از آن صحبت کنند که همین عقده‌ها و سرخوردگی‌ها را سعی می‌کنند با شعر خود پوشش ‌دهند لذا چیزی که از این هنرمند بیرون می‌آید اثر تاثیرگذاری نیست و صرفا این وضعیت جامعه، شاعر را به سمتی نمی‌برد که آثار زیبایی تولید کند و اگر هم تولید شود قاعدتا زود فراموش می‌شود چون حالت تاریخ مصرفی دارد، بنابراین هنر فقط بیان واقعیت نیست گاهی اوقات مقاومت در برابر مشکلات زندگی است یعنی میانبری است برای انسانِ بهترشدن تا آدم‌ها را از جایگاه و جایی که قراردارند یک قدم جلوتر ببرد و احوال‌شان را بهتر کند.

– و حرف آخر شما به عنوان یک هنرمند؟

به نظر من باید به مفهوم اصیل فرهنگ و هنر بیشتر از هر چیزی توجه شود، چرا که در جامعه به آن خیلی اهمیت داده نشده و به شکل یک‌پارچه و عمومی و شنیدن همه صداها بدون خط‌کشی و نگاه متعصبانه تلاش کنیم تا آن نگاه فرهنگی درست شکل بگیرد تا هنر و هنرمند به جایگاه اصلی خود برسد.

لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=9616

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.