– چه شد که به سمت هنر و مشخصا نقاشی گرایش پیدا کردید؛ این علاقه به نقاشی از کودکی در شما بود یا در نوجوانی و جوانی شکل گرفت؟
علاقهمندی به هنر در واقع از دوران کودکی در من شکل گرفت؛ از روزهایی که تکهپارچههای مادربزرگ یا مادرم را برمیداشتم و با آنها عروسک درست میکردم یا تهیه کاردستیهای مختلف با کاغذهای رنگی، وقتی که پای برنامه کاردستی تلویزیون مینشستم. از ۱۰سالگی شعر میگفتم و هنوز دو دفتر از شعرهای دوران کودکیام را دارم، اما کار نقاشی را به صورت جدی از چهاردهسالگی خدمت استاد یعقوبی در سال۱۳۸۱ شروع کردم و براساس تعالیم ایشان که استاد مطرحی در قزوین هستند، وارد این هنر شدم.
– اساتید شما چه کسانی بودند و چه تاثیری در رشد تواناییها و ارتقای کیفی کارهایتان داشتند؟
استادانم آقایان یعقوب یعقوبی، محمد کشاورز، خسروپور و خانم طباطبایی بودند که هر کدام به نوبه خود در آموختن اصول نقاشی و تکنیکها و سبکهای مختلف به من تلاش کردند که همین جا باید از آنها تشکر کنم؛ البته معتقدم هر هنرمندی باید براساس تعالیم اساتید خود، قالب و تکنیک لازم را بیابد و با پیدا کردن راه خودش، بتواند ایدهها و باورهایش را بر بوم نقاشی شکل بدهد تا امضای او پای کارهایش، بیانگر نگاه و نگرش و ایده شخصی او باشد، نه تقلید صرف از آموختههایش از اساتیدی که داشته و به او اصول نقاشی را آموختهاند.
این را هم اضافه کنم که دوران تحصیل در دانشگاه چون رشتهام معماری بود و معماری هم تلفیقی از مهندسی و هنر است، سبب شد تا بیشتر در زمینه طراحی به ویژه پرسپکتیو کار کنم و با سبک راندو در طراحی آشنا شوم و طراحی بناها و فضاها، تسلط من به نقاشی را بیشتر کرد و در تقویت تواناییهایم در این عرصه خیلی موثر بود.
– نقاشیهای شما بیشتر با سبک رئال کار شده، آیا در سبک دیگری هم کاری داشتهاید؟
من نقاشی را با سبک واقعگرایانه یا رئال شروع کردم و بعد مدتی هم به سبک فرا واقعگرایانه یا سوررئال گرایش پیدا کردم که چند کارم در این سبک است. همچنین سبک مدرن که با قراردادن رنگها به صورت تکهتکه کنار یکدیگر شکل میگیرد، اما تداوم کار من و سبک غالب آثارم، سبک رئال است؛ چون علاوه بر نگاه شخصی واقعگرایانهام، به رنگ و مفاهیمی که رنگها در این سبک به بیننده منتقل میکنند، گرایش خاصی دارم و با این سبک بهتر میتوانم نگاه خودم را بر بوم نقاشی بازتاب دهم.
– کارهایتان در نمایشگاههای گروهی یا انفرادی در معرض دید علاقهمندان قرار گرفته است؟
در سالهای اخیر در چند نمایشگاه گروهی شرکت کردم و فعلا در تدارک برگزاری اولین نمایشگاه انفرادی آثارم در پاییز هستم. برگزاری این نمایشگاهها و همچنین بهرهبردن از شبکههای اجتماعی به عنوان نمایشگاههای مجازی، تاثیر زیادی در کار من داشته، چون هم آثارم مورد بازدید قرار گرفتند و هم نگاه نقادانه مخاطبان در ارتقای کارهایم بسیار موثر بوده است.
درباره نمایشگاه هم معتقدم با توجه به کمبود گالریها و فضاهای مسقف در قزوین برای برپایی نمایشگاههای مختلف، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند در شرایطی که به لحاظ آب و هوایی ممکن است، با همکاری سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری، بخشی از فضای بوستانها و پاتوقهای جمعی شهری را برای این کار در نظر بگیرد و با کمترین امکانات، گالریهای موقتی را به منظور برپایی نمایشگاههای مختلف آثار فرهنگی و هنری تدارک ببیند که در این صورت، آثار هنرمندان خیلی بیشتر دیده میشود و تاثیرات فرهنگی گستردهتری هم خواهد داشت.
– وضعیت نقاشی قزوین را چگونه میبینید؟
نقاشی قزوین، سابقه نسبتا طولانی دارد و از دوره پایتختی این شهر در دوره صفوی و شکلگیری مکتب نگارگری قزوین مطرح و تاثیرگذار بوده که آثار موجود بر جداره داخلی عمارت چلستون نشانگر قدمت آن است. امروز هم قزوین از استاید برجستهای در هنر نقاشی برخوردار است و تعداد قابلتوجهی از هنرمندان و هنرجویان در این حوزه فعالیت میکنند و طبیعتا همین مساله، جایگاه بلند هنر نقاشی را در این شهر نشان میدهد.
– و حرف آخرتان…
با تشکر از فرصتی که نشریه وزین «فروردین امروز» در اختیارم قرار داد، باید از اساتیدم که در آموزش و فراگیری اصول و قواعد و تکنیکهای نقاشی به من و ارتقای کارهایم تلاش کردند و همچنین از خانوادهام، خصوصا همسرم که همیشه مشوق من بوده و هستند، و نیز همه کسانی که با نگاه نقادانه، زمینه پیشرفت کارها و بهبود آثارم را فراهم کردند؛ تشکر و قدرشناسی کنم.