این نمایشگاه بهانهای شد تا پای حرفهای فهیمه قلعهای بنشینیم. او نگاه دقیقی که هنر عکاسی به عکاس میدهد را دوست دارد و به نظرش این جزییات است که نگاه شخصی هر عکاس را میسازد؛ همین نگاه بود که بافت تاریخی قزوین، او و مینا صالحی را جذب خود کرد و نمایشگاه «قزوین؛ شمال و جنوب» شکل گرفت.
– چه شد که به هنر عکاسی علاقهمند شدی؟
در اوایل نوجوانی به خاطر استفاده از اینترنت و دیدن عکسهای متعدد، علاقه من به عکاسی شکل گرفت، گرچه از کودکی همواره هوش هنریام نسبت به دیگر استعدادها پررنگتر بود، اما مسیر مشخصی نداشت و در آن سنین به صورت جسته و گریخته کلاسهای هنری مانند نقاشی را پیگیری میکردم. در خانواده و حتی اقوام نزدیک بارقهای از هنر به صورت جدی و یا حتی غیرجدی وجود نداشت و اینطور نبود که از ابتدا در محیط هنری رشد کرده باشم.
– در این حال و احوال، عکاسی کی برایت جدی شد؟
در زمان انتخاب رشته در دوران دبیرستان بود که علاقهام به این رشته بیشتر شد و چون در آن دوران در هنرستانهای فنی و حرفهای استان رشته عکاسی وجود نداشت، رشته گرافیک را در هنرستان الزهرا انتخاب کردم که بیشترین واحدهای عکاسی را در دروسش داشت. بعد از اتمام هنرستان تمام تلاشم این شد که در دانشگاه، رشته عکاسی را انتخاب کنم تا به صورت حرفهای به عکاسی بپردازم که با حمایت بیدریغ خانوادهام؛ کارشناسی عکاسی را در دانشگاه آزاد واحد مرکزی تهران سپری کردم.
– عکاسی چه سختیها و لذتهایی دارد؟
وقتی آدم در مسیری که دوست داشته باشد، قدم بردارد همواره لذت میبرد و حتی اگر سختیای دارد غیرقابل تحمل نیست. من این موهبت را داشتهام در رشتهای که به آن علاقهمند هستم، گام بردارم. شما در هر ژانر عکاسی که فعالیت کنید سعی میکنید دقیق ببینید و بعد از مدتی به یک نگاه شخصی میرسید که این واقعا لذتبخش است. سختیهای اجتنابناپذیری هم که در این راه با آن مواجه میشوید، باعث میشود نگاهتان چکش بخورد و پخته شود و آزمون و خطاها، همه و همه در کنار هم هستند که باعث میشود شما گامی به جلو بردارید.
– منابعی خاصی الهامگر عکسهایت میشود؟
نمیشود اسمش را منبع الهام گذاشت، ولی من همیشه از خودم شروع میکنم؛ از مشکلاتی که چه به صورت شخصی چه به عنوان یک شهروند در جامعه با آنها دست به گریبان هستم و برای به آرامش رسیدن نسبی روحم از عکاسی برای بیان آنها استفاده میکنم و شاید بشود گفت منبع الهامم رنجها و مشکلات خودم و اجتماعی است که در آن زندگی میکنم.
– سبک خاصی را در عکاسی دنبال میکنی؟
فعالیت اصلیام در ژانر «مستند» است و اگر بخواهیم راجع به سبک صحبت کنیم بازنمایی عینی مکانها در زمان مشخص را انجام میدهم و در واقع در حال حاضر فعالیتام در سبک رئالیسم است.
– تا حالا در چه نمایشگاههایی شرکت کردی؟
نمایشگاه «قزوین، جنوب و شمال» اولین نمایشگاه من و دوست همکارم مینا صالحی هست. از ابتدا با هم پروژههایمان را نزد استاد مهدی وثوقنیا پیش بردیم و بنا شد تا در کنار هم به نمایش درآیند و تغییر محلههای قزوین را نشان دهند. این اولین تجربهی رسمی من بود که به واسطهاش، فراز و نشیب زیادی را تجربه کردم و میتوان گفت منبع الهام آثار بعدیام شد که هنوز به نمایش درنیامدهاند.
– اولین نمایشگاه عکسهایت را چه طور دیدی؟
نمایشگاه خیلی بیشتر از حد تصور خودمان دیده و لطفهای زیادی به آن شد و علاوه بر اینکه اولین حضور رسمی من و خانم صالحی در محیط هنری قزوین بود، محیطی که به خاطر دوری چهارساله ما از شهر قزوین خیلی فرصت ورود به آن را نداشتهایم و این فرصت بسیار خوبی بود تا عکاسان قزوین را بشناسیم و با آنها تعامل داشته باشیم.
– نگاه بازدیدکنندگان چطور بود؟
نمیدانم آیا برگزاری این نمایشگاه میتواند تاثیری روی عملکرد مسئولان مربوطه داشته باشد تا مدیریت ضعیفی که به زندگی مردم و بافت شهر آسیب میزند را اصلاح کند یا نه، ولی مردم به طور دقیقی نمایشگاه را دیدند؛ خیلی از آنها آگاهی نداشتند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و عدهای هم برایشان یادآوری شد که چه اتفاقاتی در زیر پوسته شهر در حال انجام است. امیدوارم این نمایشگاه مرهمی باشد برای ساکنان محلهی دباغان که به خاطر عدم مدیریت درست و اصولی پروژه گسترش حریم امامزاده حسین، آسیبهای زیادی دیدهاند. با این همه، برخوردهای مثبت و منفی زیادی دریافت کردیم که همه آنها سازنده بودند.
– شرایط و وضعیت هنر عکاسی را در قزوین چگونه میبینی؟
هنرمندانِ بسیار آگاهی در این زمینه در استان برای هرچه حرفهایتر کردن این هنر در حال فعالیت هستند. من و همسن و سالهایم همواره مدیون تلاشهایشان هستیم. فکر میکنم در حال حاضر نسبت به چند سال گذشته فضا کمی آمادهتر است و در بین نسل جدید کسانی هستند که بتوانند به گسترش این جریان هنری کمک کنند. به خاطر نزدیکی قزوین به پایتخت خیلی از امکانات ارائه نمیشود، این رشته برای جوانانی که قصد ادامه آن به صورت آکادمیک را دارند نه تنها در دانشگاههای معتبر قزوین وجود ندارد، بلکه در کلاسهای آمادهسازی کنکور هم نیست. این موضوع مختص به این رشته نیست و در دیگر رشتههای هنری هم شرایطی مشابهی وجود دارد. موضوع دیگر که فقط مختص به قزوین نیست، عدم همکاری نهادهای دولتی با هنرمندان است که تنها کارهایی را که سفارش خودشان باشد، حمایت میکنند.
– و حرف آخر مینا قلعهای…
در این فرصت، تشکر میکنم از استاد مهدی وثوقنیا که همواره در کنار من و خانم صالحی حضور داشتند و بیدریغ یاریمان کردند تا این نمایشگاه به ثمر بنشیند و همچنین مدیریت محترم گالری وندا که لطفشان شامل حالمان شد. امیدوارم نمایشگاه عکس «قزوین، جنوب و شمال» تاثیری را که باید در این برهه از زمان روی شهر قزوین بگذارد؛ گذاشته باشد.