این رویدادها در حالی رخ داده که چندی پیش معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی استان در جمع خبرنگاران از صدرنشینی کودک آزاری میان تماسهای سامانه اورژانس اجتماعی قزوین خبر داده بود. به گفته بهاره رحمانی اولویت کاری اورژانس اجتماعی در قزوین رسیدگی به موارد کودک آزاری از جمله آسیب جسمی، فکری، جنسی، سوء استفاده، بی توجهی و بدرفتاری با کودکان زیر ۱۸سال است. وی همچنین اعلام کرده است که بیشترین کودک آزاریها در سنین پایین، به ویژه سه تا چهار سال دیده میشود زیرا کودک در این سن توانایی و قدرت لازم برای دفاع از خود ندارد.
همچنین آخرین آماری که از میزان کودک آزاری در قزوین انتشار یافته است به ۶ماهه نخست سال گذشته بر میگردد که طی این مدت از مجموع ۶۳۳ تماس با اورژانس اجتماعی ۹۵مورد کودک آزاری گزارش شده است. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند سهم اندکی از این آمار در گزارشهای رسمی منتشر می شود و بخش زیادی از کودک آزاریها در سطوح مختلف به دلایل متعدد پنهان میماند.
مصادیق کودک آزاری
آنگونه که «شهریار کریمی» کارشنارس مسائل حقوقی در توضیح کودک آزاری بیان میدارد: آسیب روانی یا جسمی، سوء استفاده جنسی، اهمال در درمان یا درمان ناقص یک کودک زیر ۱۸سال توسط شخصی که مسئول رفاه کودک است، مجموعاً کودک آزاری خوانده میشود.
کریمی با اشاره به اینکه کودک آزاری هم میتواند به صورت فعل و هم به صورت ترک فعل رخ دهد، توضیح میدهد: این عمل شامل سطوح گستردهای از قبیل سوء استفاده جسمی، بدرفتاری جنسی، بدرفتاری عاطفی و غفلت از کودک میباشد. در بحث کودک آزاری آنچه که بیش از موارد دیگر مورد نکوهش قرار میگیرد و مذمومیت نزد جامعه نسبت به آن بیشتر است بحث بدرفتاری جسمی و سوءاستفاده جنسی نسبت به کودکان است.
آنگونه که این کارشناس مسائل حقوقی در تشریح علل کودک آزاری به ویژه کودک آزاری جنسی، توضیح میدهد؛ محرومیت خانوادهها از نظر اجتماعی و اقتصادی، افسردگی مادران، عزت نفس پایین فرد آزارگر، عدم ارضای نیازهای عاطفی والدین در کودکی، سابقه رفتارهای ضد اجتماعی پدر، طلاق و زندگی دختر با پدرش، نداشتن مهارتهای مقابلهای کافی و احساس انزوا، اعتیاد والدین به الکل و مواد مخدر، عدم لذت جنسی از رابطه جنسی با بزرگسالان راضی شدن کودک به انجام عمل با کمترین پول یا هدیه و بیماری روانی والدین از علل گرایش افراد به سوء استفاده جنسی به شمار میرود.
کودک آزاری؛ مکتوم در عرف
کریمی در رابطه با انعکاس اخبار و گزارشهای مربوط به کودک آزاری در مجامع ملی و بینالمللی، بیان میکند: پژوهشگران معتقدند این پدیده اغلب به صورت موضوعی مکتوم باقی میماند و کمتر به طور رسمی اعلام میشود و این مسئله سبب میشود تا آمار رسمی و دقیقی از میزان کودک آزاری در دسترس نباشد. اکثر اعمال خشونتآمیزی که کودکان تجربه میکنند، از سوی افرادی که بخشی از زندگی آنان را تشکیل میدهند از جمله والدین، همکلاسان، آموزگاران و… که با کودک زندگی میکنند، رخ میدهد و در میان انواع متنوع سوءاستفاده از اطفال و بدرفتاری با آنان موارد گزارش نشده بیشماری وجود دارد که برهیچ کس هویدا نشده و نخواهد شد.
پژوهشگران حوزه روانشناسی ریشههای تمایل به کودک آزاری را متأثر از عوامل مختلفی میدانند و معتقدند افراد کودک آزار تحت فشار شدید از مجموع عوامل آسیب زننده روانی و اجتماعی بودهاند.
«لیلا آقایی» کارشناس علوم اجتماعی در رابطه با این موضوع توضیح میدهد: کودک آزاری میتواند توسط افراد مختلفی رخ دهد و دامنه این افراد از خانواده و بستگان درجه یک تا همسایگان، خویشاوندان دور، دوستان و غریبهها متغیر است.
تهدید کودکان از خانه تا اجتماع
وی ادامه میدهد: والدینی که به بلوغ کامل عاطفی نرسیده باشند، همسایگانی که سابقه مفاسد اخلاقی داشته باشند، خانوادههایی که دارای معلولیتهای ذهنی باشند و یا از طریق روابط نامشروع شکل گرفته باشند، افرادی که دچار اختلالات روانی یا افسردگی حاد باشند و… همگی میتوانند برای کودکان یک تهدید محسوب شوند. بدیهی است بیش از ویژگیهای فردی میزان مراقبت از کودک در فضای خانواده و جامعه موثر است و تا بستر کودک آزاری فراهم نشود هیچ فردی در خانه یا محیط خارجی توان تعرض به حریم کودکان را نخواهد داشت از این رو نقش خانواده و دولت برای تأمین امنیت کودکان، در اولین و مهم ترین جایگاه قرار میگیرد.
آقایی با اشاره به لزوم برنامهریزی مراجع مسئول برای آموزش والدین در زمینه رفتار با کودکان، به دیگر راهکارهای کاهش کودک آزاری در سطح جامعه اشاره کرده و میگوید: ایجاد موسسات دولتی و مردمی برای رسیدگی به مسئله کودکآزاری و حمایت از کودکان آزاردیده و دسترسی آنان با این مراکز در موارد ضروری، نظارت بر اجرای دقیق قوانین مربوط به کودک آزاری و هر نوع بدرفتاری با کودکان در محیط های اجتماعی نظیر مهدهای کودک، مدارس، ورزشگاه ها و تقویت بنیاد خانواده، توجه و حمایت بیشتر از خانوادهها و کمک به آنها برای انجام صحیح وظایف تربیتی و مراقبتیشان و تغییراتی بنیادی در نظام آموزش و پرورش با هدف آموزش برای زیستن از جمله مواردی است که می تواند کودکان را از تکرار مصادیق دردناک کودک آزاری مصون بدارد.
***
بازتولید آسیبهای اجتماعی ثمره فرآیندی است که همه افراد حقیقی و حقوقی جامعه در شکلگیری آن دخیل هستند و به نظر میرسد پیشگیری و درمان تنها زمانی رخ خواهد داد که آگاهی و دانش کافی در همه این افراد شکل گرفته باشد. آمار و اطلاعات منتشر شده از بهزیستی وضعیت کودک آزاری را در قزوین نگران کننده نشان میدهد و به نظر میرسد اقدام برای مجموعهای از فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و سلبی برای مهار این آسیب ضروری و دارای اولویت است.
همچنین آخرین آماری که از میزان کودک آزاری در قزوین انتشار یافته است به ۶ماهه نخست سال گذشته بر میگردد که طی این مدت از مجموع ۶۳۳ تماس با اورژانس اجتماعی ۹۵مورد کودک آزاری گزارش شده است. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند سهم اندکی از این آمار در گزارشهای رسمی منتشر می شود و بخش زیادی از کودک آزاریها در سطوح مختلف به دلایل متعدد پنهان میماند.
مصادیق کودک آزاری
آنگونه که «شهریار کریمی» کارشنارس مسائل حقوقی در توضیح کودک آزاری بیان میدارد: آسیب روانی یا جسمی، سوء استفاده جنسی، اهمال در درمان یا درمان ناقص یک کودک زیر ۱۸سال توسط شخصی که مسئول رفاه کودک است، مجموعاً کودک آزاری خوانده میشود.
کریمی با اشاره به اینکه کودک آزاری هم میتواند به صورت فعل و هم به صورت ترک فعل رخ دهد، توضیح میدهد: این عمل شامل سطوح گستردهای از قبیل سوء استفاده جسمی، بدرفتاری جنسی، بدرفتاری عاطفی و غفلت از کودک میباشد. در بحث کودک آزاری آنچه که بیش از موارد دیگر مورد نکوهش قرار میگیرد و مذمومیت نزد جامعه نسبت به آن بیشتر است بحث بدرفتاری جسمی و سوءاستفاده جنسی نسبت به کودکان است.
آنگونه که این کارشناس مسائل حقوقی در تشریح علل کودک آزاری به ویژه کودک آزاری جنسی، توضیح میدهد؛ محرومیت خانوادهها از نظر اجتماعی و اقتصادی، افسردگی مادران، عزت نفس پایین فرد آزارگر، عدم ارضای نیازهای عاطفی والدین در کودکی، سابقه رفتارهای ضد اجتماعی پدر، طلاق و زندگی دختر با پدرش، نداشتن مهارتهای مقابلهای کافی و احساس انزوا، اعتیاد والدین به الکل و مواد مخدر، عدم لذت جنسی از رابطه جنسی با بزرگسالان راضی شدن کودک به انجام عمل با کمترین پول یا هدیه و بیماری روانی والدین از علل گرایش افراد به سوء استفاده جنسی به شمار میرود.
کودک آزاری؛ مکتوم در عرف
کریمی در رابطه با انعکاس اخبار و گزارشهای مربوط به کودک آزاری در مجامع ملی و بینالمللی، بیان میکند: پژوهشگران معتقدند این پدیده اغلب به صورت موضوعی مکتوم باقی میماند و کمتر به طور رسمی اعلام میشود و این مسئله سبب میشود تا آمار رسمی و دقیقی از میزان کودک آزاری در دسترس نباشد. اکثر اعمال خشونتآمیزی که کودکان تجربه میکنند، از سوی افرادی که بخشی از زندگی آنان را تشکیل میدهند از جمله والدین، همکلاسان، آموزگاران و… که با کودک زندگی میکنند، رخ میدهد و در میان انواع متنوع سوءاستفاده از اطفال و بدرفتاری با آنان موارد گزارش نشده بیشماری وجود دارد که برهیچ کس هویدا نشده و نخواهد شد.
پژوهشگران حوزه روانشناسی ریشههای تمایل به کودک آزاری را متأثر از عوامل مختلفی میدانند و معتقدند افراد کودک آزار تحت فشار شدید از مجموع عوامل آسیب زننده روانی و اجتماعی بودهاند.
«لیلا آقایی» کارشناس علوم اجتماعی در رابطه با این موضوع توضیح میدهد: کودک آزاری میتواند توسط افراد مختلفی رخ دهد و دامنه این افراد از خانواده و بستگان درجه یک تا همسایگان، خویشاوندان دور، دوستان و غریبهها متغیر است.
تهدید کودکان از خانه تا اجتماع
وی ادامه میدهد: والدینی که به بلوغ کامل عاطفی نرسیده باشند، همسایگانی که سابقه مفاسد اخلاقی داشته باشند، خانوادههایی که دارای معلولیتهای ذهنی باشند و یا از طریق روابط نامشروع شکل گرفته باشند، افرادی که دچار اختلالات روانی یا افسردگی حاد باشند و… همگی میتوانند برای کودکان یک تهدید محسوب شوند. بدیهی است بیش از ویژگیهای فردی میزان مراقبت از کودک در فضای خانواده و جامعه موثر است و تا بستر کودک آزاری فراهم نشود هیچ فردی در خانه یا محیط خارجی توان تعرض به حریم کودکان را نخواهد داشت از این رو نقش خانواده و دولت برای تأمین امنیت کودکان، در اولین و مهم ترین جایگاه قرار میگیرد.
آقایی با اشاره به لزوم برنامهریزی مراجع مسئول برای آموزش والدین در زمینه رفتار با کودکان، به دیگر راهکارهای کاهش کودک آزاری در سطح جامعه اشاره کرده و میگوید: ایجاد موسسات دولتی و مردمی برای رسیدگی به مسئله کودکآزاری و حمایت از کودکان آزاردیده و دسترسی آنان با این مراکز در موارد ضروری، نظارت بر اجرای دقیق قوانین مربوط به کودک آزاری و هر نوع بدرفتاری با کودکان در محیط های اجتماعی نظیر مهدهای کودک، مدارس، ورزشگاه ها و تقویت بنیاد خانواده، توجه و حمایت بیشتر از خانوادهها و کمک به آنها برای انجام صحیح وظایف تربیتی و مراقبتیشان و تغییراتی بنیادی در نظام آموزش و پرورش با هدف آموزش برای زیستن از جمله مواردی است که می تواند کودکان را از تکرار مصادیق دردناک کودک آزاری مصون بدارد.
***
بازتولید آسیبهای اجتماعی ثمره فرآیندی است که همه افراد حقیقی و حقوقی جامعه در شکلگیری آن دخیل هستند و به نظر میرسد پیشگیری و درمان تنها زمانی رخ خواهد داد که آگاهی و دانش کافی در همه این افراد شکل گرفته باشد. آمار و اطلاعات منتشر شده از بهزیستی وضعیت کودک آزاری را در قزوین نگران کننده نشان میدهد و به نظر میرسد اقدام برای مجموعهای از فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و سلبی برای مهار این آسیب ضروری و دارای اولویت است.
صبا کامیاب