اکنون مرتضی روزبه، هفتمین استاندار قزوین و دومین استاندار بومی این خطه است. مردی که پیشینه فرمانداری و سرپرستی استانداری در قزوین را دارد و به جز این کولهباری از تجربه مدیریتی در نقاط مختلف کشور را نیز در چنته دارد.
انتصاب روزبه به سمت استانداری محصول روند پرپیچ و خمی است که واکاوی آن تصویر روشنتری از وضعیت سیاسی استان خواهد داد. موضوع استاندار قزوین مساله ای بود که کمی بعد از پیروزی حسن روحانی به دغدغه جدی مردم و فعالین سیاسی استان تبدیل شده بود. این موضوع از آن جهت اهمیت داشت که افق آینده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی استان از این منظر قابل پیش بینی بود و وزن گروههای مختلف را به خوبی مشخص میکرد. اولین کسانی که بعد از پیروزی حسن روحانی موضوع استاندار را مطرح کردند و افرادی را نیز پیشنهاد دادند نه اصلاح طلبان و حامیان اصلی حسن روحانی که اصولگرایانی بودند که اتفاقا در حمایت از رقبای وی نیز کوشیده بودند. اصولگرایان ابتدا کوشیدند تا ثابت کنند، رییس جمهور جدید یک اصولگراست و سپس با این استدلال خود را در ارایه فهرستی از افراد دلخواه برای تصدی استانداری محق دیدند. اصولگرا دانستن دولت البته دیری نپایید و کمی بعد، برخی از نمایندگان استان دولت را متهم کردند که «داس» به دست گرفته و نیروهای مخالف خود را در مناصب دولتی قلع و قمع می کند. مرتضی روزبه از جمله افرادی بود که نام او در روزهای آغازینی که زمزمه تعیین استاندار، نقل محافل خاص و عام بود، به کرات از جانب اصولگرایان به گوش می رسید. در تبارشناسی سیاسی روزبه، او در زمره اصولگرایان جای می گرفت، اما دریافت کلی از وی فردی معتدل و میانه روست و به دلیل سابقه و نحوه ارتباط با نیروها و شخصیت های انقلابی شهر، مورد تایید آیت اله باریک بین….
مساله ارتباط روزبه با آیت اله باریک بین میتوانست شانس روزبه را برای تصدی استانداری بالا ببرد و همین امر کافی بود تا آن دسته از نمایندگانی که به دلیل تعلق به جبهه مقابل دولت، شانس چندانی برای گزینه خود نمیدیدند ناگزیر به حمایت از روزبه برخیزند.
اگرچه حمایت نمایندگان و جریان اصولگرایی از انتصاب روزبه و لابی هایی متعددی که در این راستا صورت گرفت در نوع خود امری بی سابقه تلقی میشد، اما تلاش چند ماهه برای به کرسی نشاندن این گزینه بارها و بارها به بن بست رسید. دلیل عدم توفیق اصولگرایان در به کرسی نشاندن گزینه خود البته بیشتر از آنکه ناشی از موقعیت یا شخصیت مرتضی روزبه باشد، ریشه در واقعیتی انکار ناپذیر داشت. آن واقعیت هم این بود که به هرحال روزبه خواه ناخواه از سوی اصولگرایان مطرح شده بود و چندان منطقی به نظر نمیرسید که دولت روحانی و حامیان گسترده آن که بیشتر از صنف اصلاحطلب هستند در این گزینش نادیده گرفته شوند و مطالبات جدی مردم در روز رای گیری تحتالشاع فشار جریان اصولگرایی قرار گیرد.
به نظر میرسد خود مرتضی روزبه در این ماجرا بی تقصیر بود. او اگرچه به عنوان فردی اصولگرا شناخته میشود، اما جنس اصولگرایی او متفاوت از آن اصولگرایی است که در هشت سال گذشته خود را در عرصه مدیریتی کشور نشان داده است. مرتضی روزبه از جنس آن اصولگرایانی است که در انتخابات سال ۸۴ ریاست جمهوری، به توصیه قدرت اله علیخانی نماینده وقت قزوین در مجلس به سمت ریاست ستاد انتخاباتی آیت اله هاشمی رفسنجانی انتخاب شده بود. روزبه با وجود آنکه در میان طیف نزدیک به احمدی نژاد به خاطر سابقه اجرایی خود در کردستان فردی شناخته شده تلقی می شد به گفته خود؛ در دوران هشت سال گذشته قبول مسوولیت نکرد، زیرا آن شیوه مدیریتی را قبول نداشته است.
با این توضیحات به نظر میرسد که اصلاح طلبان استان قزوین چندان مخالفتی با انتصاب روزبه نداشتهاند و تاخیر چند ماهه در انتصاب وی و ناکامی اصولگرایان در به کرسی نشاندن حرف خود بیشتر به دلیل خاستگاهی بود که اصولگرایان برای مرتضی روزبه در اذهان اصلاح طلبان و مردم ساخته بودند. واقعیت دیگری که نقش اساسی در عدم توفیق اصولگریان در این مقطع داشت آن بود که به هرحال دولت روحانی نمیتوانست بیاعتنا به حامیان اصلاح طلب خود در استان قزوین تصمیم بگیرد زیرا به طور قطع آن جریانی که اکنون خود را حامی اصلی مرتضی روزبه معرفی می کرد و سابقه حمایت از سعید جلیلی در انتخابات را داشت، جریانی نبود که در انتخابات های بعدی همراه دولت حسن روحانی باشد یا در کشاکش مشکلات جزو حامیان دولت قرار گیرد، کما اینکه واکنش برخی از چهرههای این جریان در قبال مذاکرات ژنو که خود ِ دولت آن را یک موفقیت میداند، ملاک و محک مناسبی برای اثبات این واقعیت است.
با وجود آنچه گفته شد اکنون مرتضی روزبه به سمت استانداری قزوین انتخاب شده است، اما چگونه فردی که تلاش چند ماهه اصولگرایان برای انتصاب او به بن بست رسید به یکباره به عنوان استاندار قزوین معرفی شد؟ اکنون که غبار ابهام تا حدودی زدوده شده است، ما میدانیم که روزبه در تمام مدتی که شایعات بالا گرفته بود، آینده سیاسی خود را به شکل کامل به اصولگرایان گره نزده بوده است و درپی تماس تلفنی آیت اله باریک بین با حجت الاسلام قدرت اله علیخانی و دعوت به تشریک مساعی در جهت پایان دادن به بلاتکلیفیها، مرتضی روزبه، دست کم سه بار، با علیخانی دیدار داشته است. ما همچنین میدانیم که سه نماینده اصولگرای استان در دقایق پایانی از روزبه قطع امید کرده و پای نامه ای را امضاء کرده بودند که خواستار انتصاب اسماعیل نجار (استاندار کرمان در زمان احمدی نژاد) به عنوان استاندار قزوین بوده اند.
در میان آنچه تاکنون شنیده ایم، شاید مهم ترین بخش مربوط به دیدار مرتضی روزبه با جمعی از فعالین و شخصیتهای اصلاح طلب استان بوده است. این دیدار یک روز قبل از انتصاب روزبه در منزل حجت الاسلام علیخانی در تهران صورت میگیرد. در این دیدار، اصلاح طلبان استان به بیان دیدگاههای خود می پردازند و بر ضرورت تحقق مطالبات مردم تاکید میکنند. مرتضی روزبه نیز با اعلام اینکه خود را همسو با اهداف دولت تدبیر و امید میداند به تببین نوع نگاه خود به مسایل مختلف استانی میپردازد. بعد از این دیدار، نظر نهایی اصلاح طلبان در جهت موافقت با انتصاب مرتضی روزبه به دولت اعلام میگردد تا آنچه اصولگرایان در ماههای گذشته موفق به نهایی کردن آن نمیشدند، با ارزیابی و تایید نهایی اصلاح طلبان قطعی شود. روز بعد، نام روزبه به عنوان گزینه اصلی استانداری قزوین در هیات دولت مطرح و سپس به عنوان استاندار قزوین معرفی میشود، تا بار دیگر مشخص گردد که هرچند حمایت اصولگرایان در معرفی روزبه لازم بوده، اما به هیچ وجه کافی نبوده است و در نهایت این تدبیر آیت اله باریک بین بود که با بهرهگیری از نفوذ قدرت اله علیخانی، پل ارتباطی لازم را برای تایید دولت از یک سو و همراهی اصلاح طلبان استان از سوی دیگر فراهم کرد. چنانکه در بیانیه صادره از ایشان به صراحت از نقش «نمایندگان سابق استان در مجلس» سخن به میان آمده است. ائتلاف احزاب اصلاح طلب استان طی بیانیهای از این انتخاب حمایت کرده، اما تداوم آن را به تحقق مطالبات مردم، پایان دادن به سیاست حذف نیروهای کارآمد و کنارگذاشتن عناصر ناکارآمد از مشاغل اجرایی منوط کرده است . بخش افراطی اصولگرایان نیزهرچند در روزهای پایانی ترجیح می داد که اسماعیال نجار را در ساختمان سفید استانداری ببینند، اما اکنون تلاش می کنند تا با نادیده گرفتن تاثیر تایید نهایی اصلاح طلبان اینگونه نشان دهند که انتصاب روزبه، محصول پافشاری آنها بوده است. اصلاح طلبان یا اصولگرایان؟ اینکه کدام برنده زورآزمایی بوده است به دو دلیل چندان اهمیتی ندارد؛ نخست آنکه بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری تفکیک و تقسیم بندی نیروهای سیاسی بر دو جبهه اصولگرایی و اصلاح طلبی، چندان منطبق نیست و به نظر میرسد خط ممیز دو جبهه در مرز اعتدال و افراط تعریف می شود. از این منظر بسیاری از چهرههای اصولگرا و اصلاح طلب که پیشتر با یکدیگر زاویه داشتند، اکنون در جبهه مشترک اعتدال و میانه روی گام بر می دارند و در آن سو، طیفی از اصولگرایانی قرار دارند که همچنان بر طبل تندروی میکوبند.
نکته دوم نیز آنکه، مرتضی روزبه به هرحال نماینده عالی دولت است. دولتی که سیاستها و برنامههای مشخصی دارد و استانداری که قبول مسوولیت کرده است خواه ناخواه ملزم به اجرای آن برنامههاست. این موضوع البته زنگ هشداری به آن دسته از اصولگرایانی تلقی میشود که ضمن اعلام مخالفت علنی با دولت، به همراهی استاندار با برنامههای خود دلخوش کردهاند.
پایان سخن آنکه، اکنون مرتضی روزبه با جلب نظر اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل موفق به تصدی استانداری قزوین شده است. چهرههای برجسته و اصیل استان نیز با تشریک مساعی خود نشان دادهاند که از او حمایت میکنند، و با این اوصاف توپ اکنون در زمین مرتضی روزبه افتاده است. اینکه تیزهوشی این مدیر کارکشته تا چه حد او را به پذیرفتن واقعیتهای بعد از خرداد ۹۲ ملزم خواهد کرد البته چیزی است که در آیندهای نه چندان دور بیشتر مشخص خواهد شد، به ویژه آنکه او میداند حامیان اصلی دولت در استان اکنون بیش از هر زمان دیگری مترصد نحوه عمل او هستند.
انتصاب روزبه به سمت استانداری محصول روند پرپیچ و خمی است که واکاوی آن تصویر روشنتری از وضعیت سیاسی استان خواهد داد. موضوع استاندار قزوین مساله ای بود که کمی بعد از پیروزی حسن روحانی به دغدغه جدی مردم و فعالین سیاسی استان تبدیل شده بود. این موضوع از آن جهت اهمیت داشت که افق آینده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی استان از این منظر قابل پیش بینی بود و وزن گروههای مختلف را به خوبی مشخص میکرد. اولین کسانی که بعد از پیروزی حسن روحانی موضوع استاندار را مطرح کردند و افرادی را نیز پیشنهاد دادند نه اصلاح طلبان و حامیان اصلی حسن روحانی که اصولگرایانی بودند که اتفاقا در حمایت از رقبای وی نیز کوشیده بودند. اصولگرایان ابتدا کوشیدند تا ثابت کنند، رییس جمهور جدید یک اصولگراست و سپس با این استدلال خود را در ارایه فهرستی از افراد دلخواه برای تصدی استانداری محق دیدند. اصولگرا دانستن دولت البته دیری نپایید و کمی بعد، برخی از نمایندگان استان دولت را متهم کردند که «داس» به دست گرفته و نیروهای مخالف خود را در مناصب دولتی قلع و قمع می کند. مرتضی روزبه از جمله افرادی بود که نام او در روزهای آغازینی که زمزمه تعیین استاندار، نقل محافل خاص و عام بود، به کرات از جانب اصولگرایان به گوش می رسید. در تبارشناسی سیاسی روزبه، او در زمره اصولگرایان جای می گرفت، اما دریافت کلی از وی فردی معتدل و میانه روست و به دلیل سابقه و نحوه ارتباط با نیروها و شخصیت های انقلابی شهر، مورد تایید آیت اله باریک بین….
مساله ارتباط روزبه با آیت اله باریک بین میتوانست شانس روزبه را برای تصدی استانداری بالا ببرد و همین امر کافی بود تا آن دسته از نمایندگانی که به دلیل تعلق به جبهه مقابل دولت، شانس چندانی برای گزینه خود نمیدیدند ناگزیر به حمایت از روزبه برخیزند.
اگرچه حمایت نمایندگان و جریان اصولگرایی از انتصاب روزبه و لابی هایی متعددی که در این راستا صورت گرفت در نوع خود امری بی سابقه تلقی میشد، اما تلاش چند ماهه برای به کرسی نشاندن این گزینه بارها و بارها به بن بست رسید. دلیل عدم توفیق اصولگرایان در به کرسی نشاندن گزینه خود البته بیشتر از آنکه ناشی از موقعیت یا شخصیت مرتضی روزبه باشد، ریشه در واقعیتی انکار ناپذیر داشت. آن واقعیت هم این بود که به هرحال روزبه خواه ناخواه از سوی اصولگرایان مطرح شده بود و چندان منطقی به نظر نمیرسید که دولت روحانی و حامیان گسترده آن که بیشتر از صنف اصلاحطلب هستند در این گزینش نادیده گرفته شوند و مطالبات جدی مردم در روز رای گیری تحتالشاع فشار جریان اصولگرایی قرار گیرد.
به نظر میرسد خود مرتضی روزبه در این ماجرا بی تقصیر بود. او اگرچه به عنوان فردی اصولگرا شناخته میشود، اما جنس اصولگرایی او متفاوت از آن اصولگرایی است که در هشت سال گذشته خود را در عرصه مدیریتی کشور نشان داده است. مرتضی روزبه از جنس آن اصولگرایانی است که در انتخابات سال ۸۴ ریاست جمهوری، به توصیه قدرت اله علیخانی نماینده وقت قزوین در مجلس به سمت ریاست ستاد انتخاباتی آیت اله هاشمی رفسنجانی انتخاب شده بود. روزبه با وجود آنکه در میان طیف نزدیک به احمدی نژاد به خاطر سابقه اجرایی خود در کردستان فردی شناخته شده تلقی می شد به گفته خود؛ در دوران هشت سال گذشته قبول مسوولیت نکرد، زیرا آن شیوه مدیریتی را قبول نداشته است.
با این توضیحات به نظر میرسد که اصلاح طلبان استان قزوین چندان مخالفتی با انتصاب روزبه نداشتهاند و تاخیر چند ماهه در انتصاب وی و ناکامی اصولگرایان در به کرسی نشاندن حرف خود بیشتر به دلیل خاستگاهی بود که اصولگرایان برای مرتضی روزبه در اذهان اصلاح طلبان و مردم ساخته بودند. واقعیت دیگری که نقش اساسی در عدم توفیق اصولگریان در این مقطع داشت آن بود که به هرحال دولت روحانی نمیتوانست بیاعتنا به حامیان اصلاح طلب خود در استان قزوین تصمیم بگیرد زیرا به طور قطع آن جریانی که اکنون خود را حامی اصلی مرتضی روزبه معرفی می کرد و سابقه حمایت از سعید جلیلی در انتخابات را داشت، جریانی نبود که در انتخابات های بعدی همراه دولت حسن روحانی باشد یا در کشاکش مشکلات جزو حامیان دولت قرار گیرد، کما اینکه واکنش برخی از چهرههای این جریان در قبال مذاکرات ژنو که خود ِ دولت آن را یک موفقیت میداند، ملاک و محک مناسبی برای اثبات این واقعیت است.
با وجود آنچه گفته شد اکنون مرتضی روزبه به سمت استانداری قزوین انتخاب شده است، اما چگونه فردی که تلاش چند ماهه اصولگرایان برای انتصاب او به بن بست رسید به یکباره به عنوان استاندار قزوین معرفی شد؟ اکنون که غبار ابهام تا حدودی زدوده شده است، ما میدانیم که روزبه در تمام مدتی که شایعات بالا گرفته بود، آینده سیاسی خود را به شکل کامل به اصولگرایان گره نزده بوده است و درپی تماس تلفنی آیت اله باریک بین با حجت الاسلام قدرت اله علیخانی و دعوت به تشریک مساعی در جهت پایان دادن به بلاتکلیفیها، مرتضی روزبه، دست کم سه بار، با علیخانی دیدار داشته است. ما همچنین میدانیم که سه نماینده اصولگرای استان در دقایق پایانی از روزبه قطع امید کرده و پای نامه ای را امضاء کرده بودند که خواستار انتصاب اسماعیل نجار (استاندار کرمان در زمان احمدی نژاد) به عنوان استاندار قزوین بوده اند.
در میان آنچه تاکنون شنیده ایم، شاید مهم ترین بخش مربوط به دیدار مرتضی روزبه با جمعی از فعالین و شخصیتهای اصلاح طلب استان بوده است. این دیدار یک روز قبل از انتصاب روزبه در منزل حجت الاسلام علیخانی در تهران صورت میگیرد. در این دیدار، اصلاح طلبان استان به بیان دیدگاههای خود می پردازند و بر ضرورت تحقق مطالبات مردم تاکید میکنند. مرتضی روزبه نیز با اعلام اینکه خود را همسو با اهداف دولت تدبیر و امید میداند به تببین نوع نگاه خود به مسایل مختلف استانی میپردازد. بعد از این دیدار، نظر نهایی اصلاح طلبان در جهت موافقت با انتصاب مرتضی روزبه به دولت اعلام میگردد تا آنچه اصولگرایان در ماههای گذشته موفق به نهایی کردن آن نمیشدند، با ارزیابی و تایید نهایی اصلاح طلبان قطعی شود. روز بعد، نام روزبه به عنوان گزینه اصلی استانداری قزوین در هیات دولت مطرح و سپس به عنوان استاندار قزوین معرفی میشود، تا بار دیگر مشخص گردد که هرچند حمایت اصولگرایان در معرفی روزبه لازم بوده، اما به هیچ وجه کافی نبوده است و در نهایت این تدبیر آیت اله باریک بین بود که با بهرهگیری از نفوذ قدرت اله علیخانی، پل ارتباطی لازم را برای تایید دولت از یک سو و همراهی اصلاح طلبان استان از سوی دیگر فراهم کرد. چنانکه در بیانیه صادره از ایشان به صراحت از نقش «نمایندگان سابق استان در مجلس» سخن به میان آمده است. ائتلاف احزاب اصلاح طلب استان طی بیانیهای از این انتخاب حمایت کرده، اما تداوم آن را به تحقق مطالبات مردم، پایان دادن به سیاست حذف نیروهای کارآمد و کنارگذاشتن عناصر ناکارآمد از مشاغل اجرایی منوط کرده است . بخش افراطی اصولگرایان نیزهرچند در روزهای پایانی ترجیح می داد که اسماعیال نجار را در ساختمان سفید استانداری ببینند، اما اکنون تلاش می کنند تا با نادیده گرفتن تاثیر تایید نهایی اصلاح طلبان اینگونه نشان دهند که انتصاب روزبه، محصول پافشاری آنها بوده است. اصلاح طلبان یا اصولگرایان؟ اینکه کدام برنده زورآزمایی بوده است به دو دلیل چندان اهمیتی ندارد؛ نخست آنکه بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری تفکیک و تقسیم بندی نیروهای سیاسی بر دو جبهه اصولگرایی و اصلاح طلبی، چندان منطبق نیست و به نظر میرسد خط ممیز دو جبهه در مرز اعتدال و افراط تعریف می شود. از این منظر بسیاری از چهرههای اصولگرا و اصلاح طلب که پیشتر با یکدیگر زاویه داشتند، اکنون در جبهه مشترک اعتدال و میانه روی گام بر می دارند و در آن سو، طیفی از اصولگرایانی قرار دارند که همچنان بر طبل تندروی میکوبند.
نکته دوم نیز آنکه، مرتضی روزبه به هرحال نماینده عالی دولت است. دولتی که سیاستها و برنامههای مشخصی دارد و استانداری که قبول مسوولیت کرده است خواه ناخواه ملزم به اجرای آن برنامههاست. این موضوع البته زنگ هشداری به آن دسته از اصولگرایانی تلقی میشود که ضمن اعلام مخالفت علنی با دولت، به همراهی استاندار با برنامههای خود دلخوش کردهاند.
پایان سخن آنکه، اکنون مرتضی روزبه با جلب نظر اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل موفق به تصدی استانداری قزوین شده است. چهرههای برجسته و اصیل استان نیز با تشریک مساعی خود نشان دادهاند که از او حمایت میکنند، و با این اوصاف توپ اکنون در زمین مرتضی روزبه افتاده است. اینکه تیزهوشی این مدیر کارکشته تا چه حد او را به پذیرفتن واقعیتهای بعد از خرداد ۹۲ ملزم خواهد کرد البته چیزی است که در آیندهای نه چندان دور بیشتر مشخص خواهد شد، به ویژه آنکه او میداند حامیان اصلی دولت در استان اکنون بیش از هر زمان دیگری مترصد نحوه عمل او هستند.
سعید اباذرنژاد