باغستان؛ میراث زنده
احداث باغستان سنتی قزوین با قدمتی کهن به دوران تاسیس شهر قزوین بازمیگردد. معروفترین نوشته در خصوص باغستان مربوط است به سفرنامه ناصر خسرو در حدود هزار سال پیش که در آن با جمله معروف “باغستان بسیار داشت بیدیوار و خار و هیچ چیز که مانع شود در رفتن راه نبود. و قزوین را شهری نیکو دیدم باروی حصین و کنگره بر آن نهاده و بازارها خوب الا آنکه آب در وی اندک بود در کاریز به زیرزمین.” به وجود باغستان در اطراف این شهر و مشکل کم آبی اشاره میکند؛ اما همانگونه که ناصر خسرو قبادیانی به وجود باغستانی زنده هنگام حیات خود اذعان داشته است، بیگمان نمیتوان زمان تشکیل آن را به دوران یادشده نسبت داد. چنانکه به گواه کارشناسان و کنشگران شواهدی مستدل از قدمت باغستان سنتی قزوین در دوران ساسانی وجود دارد؛ باغستانی که تا همین چند دهه پیش با وسعت ۴هزار هکتار همچون حلقهای سبز گرداگرد شهر قزوین را فرا گرفتهبود، با شروع گسترش شهر در دوران پهلوی، از ناحیه شمال به شدت آسیب دیده و در زمانهای متمادی قسمت شمالی آن کاملا تخریب شد. ضمن آنکه در همان سالهای توسعه شهر احداث راهآهن، عبور لولههای گاز و جاده و خیابانها نیز خرابیهایی را به قسمتهای دیگری از باغستان تحمیل نمود. به نحوی که وسعت آن به بیش از ۲۵۰۰هکتار و شکل ظاهری آن از حلقه به چیزی شبیه به نعل اسب رسید.
اما با وجود آنهمه ناملایمات در گذشته، باغستان کهن قزوین همچنان به حیات خود ادامه میدهد و به تنهایی نقش بهسزایی را در برطرف کردن بسیاری از مشکلات ایفا میکند. از نمونههای بارز مزایای باغستان را میتوان پالایش هوا، جلوگیری از ورود ریزگردها به شهر، مهار سیلابهای فصلی جاری شده از کوهپایه به شهر و دشت قزوین، رفع مشکل کمآبی با استفاده از سامانه آبیاری غرقابی براساس تقسیم حقابه به وسیله طومار آب، ذخیره آب در سفرههای زیرزمینی و… عنوان کرد.
آنچه که امروز باعث نگرانی بسیاری از مردم، فعالان و باغداران شده است، در معرض خطر قرار گرفتن حدود ۵۰۰هکتار در کوتاه مدت و بقیه باغستان در زمانی طولانیتر است که نگاه سوداگرانه، وجود علفهای هرز و خطر آتشسوزی این نگرانی را بیشتر کردهاست؛ البته به قطع مسیرهای آبیاری هم باید اشاره کرد که با احداث فاز نخست پل موسوم به امام رضا دقیقا با پوشاندن سطح رودخانه میان کمربندی جمهوری اسلامی، عبور پل از روی آن و بدون پیشبینی امکان لایروبی شکل گرفت که در صورت گرفتگی مشکلات عدیدهای را به وجود خواهد آورد و نمونه دیگر پل قدس و بلوار پیامبر اعظم است که با احداث آن پیوستگی قسمتهای شرقی و غربی بلوار از بین رفته و همین موضوع سبب خشکیدن باغهای حاشیه میدان قدس شد.
اما در کنار اینها، خطر خشکیدن شریان اصلی است. اصلیترین مسیر هدایت سیلابهای فصلی به باغستان رودخانه ارنزک (ارنجک، ارنزج) است که پس از گذر از کنار روستای باراجین و ورود به قزوین به باغهای حاشیه شهر سرازیر میشود. علاوه بر برداشت غیرمجاز آب از بالادست رودخانه، شوربختانه امروز شاهد این هستیم که رودخانه ارنزک که قرنها حقابه باغستان را تامین میکرد، از دو جبهه به شدت مورد هجوم قرار گرفته است. جبهه نخست مربوط است به احداث سافاری پارک در منطقه گردشگری باراجین (فدک).
در آنجا بناست تا دریاچههایی مصنوعی تعبیه و آب مورد نیاز آن از رودخانه برداشت شود. جبهه دوم احداث کمربندی شرق بر بستر و حریم رودخانه است. این کمربندی که آغاز آن از میدان شورا و انتهای آن به میدان مینودر ختم میشود، بزرگترین تهدید برای رودخانه ارنزک به شمار میآید که نقش آن در مهار سیلاب ابتدای سا ۱۳۹۸ و هدایت آبها به باغستان به وضوح دیده شد.
باغپارک، توسعه یا تخریب؟
سابقه ساخت باغپارک در قزوین به دوران پهلوی برمیگردد که یکی از زیباترین باغهای درونشهری ایران به نام حکمآباد را تخریب و آن را تبدیل به بوستان کردند و باقیمانده باغها نیز به مرور بر اثر احداث خیابان و نیز ساختمانهای مسکونی، اداری، درمانی و آموزشی به نابودی کشیده شد. این تجربه تلخ در بوستان ملاخلیلا تکرار گردید و باغهای پسته چندصد ساله جای خود را به سازههایی از جنس بتن و آهن و سنگ دادند و برای نمونه، چند درخت کهن پسته در باغچههای سیمانی حفظ و محصور شد تا به همگان ثابت شود که چهقدر وجود درختان مهم است! و داستان همچنان ادامه دارد و اینبار نوبت به باغهای مصلی، محل برگزاری آیین معنوی پنجاه بدر رسیده است تا اسیر پدیده باغ پارک شود.
چاخانههای جذاب
معماری باغستان کهن قزوین فقط به باغ و محدودههای آن ختم نمیشود؛ چراکه سازههایی به نام چاخانه (چاهخانه یا به تعبیری چایخانه) در قلب این مجموعه جای گرفته که اگرچه امروز تعداد کمی از این بناهای تاریخی باقی مانده است، لیکن با توجه بیشتر و ايجاد زمینه برای احیای آنها، میتوان گام موثری در جهت حفظ و معرفی آن میراث معنوی به آيندگان برداشت. بناهایی که محلی برای استراحت و تجدید قوای باغداران، جمعآوری و گاه خشک کردن محصولات و انبار نمودن آذوقه روزانه به شمار میرفت، نابودیشان موجب از میان رفتن یکی از نشانههای فرهنگ و تاریخ باغستان خواهد شد.
با تمام چالشهای پیش رو برای باغستان سنتی قزوین، میتوان رونق آن را در گرو احترام به حقوق باغداران، تامین امنیت آن وارثان فرهنگ و جلوگیری از تخریب باغستان با پیشگیری از نکاتی دانست که در بالا اشاره شد. ضمن آنکه نکته مغفول در موضوع گردشگری قزوین، گردشگری کشاورزی است. این توانایی وجود دارد که با رعایت ضوابط ميراث فرهنگی و طبیعی، بومگردی باغستان را به جریان انداخت تا به شناخته شدن هرچه بیشتر این میراث زنده کمک شود.
برجهای دوگانه خرقان، گنجینه آجرکاری در معماری ایرانی
در شهرستان آوج و ۲۰کیلومتری شهر آبگرم، دو برج آجری از دور در دشتی وسیع خودنمایی میکنند که به برجهای دوگانه خرقان مشهورند. این سازهها که براساس بناهای برج آرامگاه در دوران سلجوقی ساخته شدهاند، مجموعهای شگفتانگیز از گرهچینی و نقوش هندسی آجری را پیش چشم بازدیدکنندگان به نمایش گذاشتهاند که چشم هر بینندهای را مسحور خود میکند. دو برج هشت ضلعی دارای ستونهای مدور در کنار هر ضلع که هر یک دارای کتیبهها و نقشهای مجزاست و هیچکدام شباهتی با دیگری ندارند. همچنین آثار تزئینات منحصر به فردی نیز در داخل بناها دیده میشود که متاسفانه به دلایل مختلف چیز زیادی از آنها باقی نماندهاست.
پس از مرمت و استحکام بخشی در دوران پهلوی، این بناها تا پیش از زمینلرزه سال ۱۳۸۱ در وضعیت پایداری قرار داشتند؛ ولی شوربختانه به دنبال آن رخداد دچار آسیبهای جدی شدند که با اقداماتی چون مرمت گنبدهای فروریخته، نصب گچهای شاهد، قرار دادن داربست در داخل و مهار از بيرون تا حدودی از خطر تخریب کامل جلوگیری شد، اما این اقدامات و چالشهایی که به آن اشاره خواهد شد کامل نبوده و همچنان این مجموعه گرانسنگ با تهدید روبهروست.
اعتبار کم برای مرمت بناها
وقتی صحبت از مرمت به میان میآید، نخستین نکتهای که نظرها را به خود جلب میکند میزان اعتبار اختصاص یافته است. در نتیجه با مبالغی که برای چنین کار بزرگی در نظر گرفته میشود، نمیتوان انتظار اقدامی شایسته داشت.
نمزدگی
به دلیل موقعیت مکانی برجها و نبود آبراهه مناسب برای هدایت آب ناشی از بارندگیهای فصلی، رطوبت و نفوذ آب به داخل برجها میتواند باعث آسیب به بنا گردد. به نحوی که آثار نمزدگی در پایین دیوارهها به وضوح قابل مشاهده است.
آسیب دیدن تزئینات داخلی بناها
بر اثر نصب داربستها به جهت پیشگیری از فروریختن آنها بخش زیادی از تزئینات از بین رفته است. اقدامی که به نظر میرسد عجولانه شکل گرفته و لطمههای جبرانناپذیری را وارد کرده است.
نبود حفاظت اساسی
با وجود اتاق نگهبانی، متاسفانه نیروی حفاظتی ثابت در این مجموعه حاضر نیست و این موضوع با توجه به بازدیدهای دورهای اثبات شده است. به علاوه دیوارههای کوتاه چند سانتیمتری دور مجموعه که بدون حصار، امکان ورود هر شخصی را حتی با وجود بسته بودن درِ اصلی فراهم میکند، امکان حضور بیضابطه افراد را فراهم آورده است. این ضعف آنجا نمایان میشود که بارها و به کرات حضور بازدیدکنندگان در بالای برجها یا ورود خودرو تا پای آنها، مصرف مواد مخدر در داخل برجها و چریدن گلههای دام در محوطه مجموعه خبرساز شده است.
بنابراین با اقدامات مرمتی و حفاظتی لازم که تحقق آن یک عزم ملی میطلبد، حفظ این مجموعه تکرارنشدنی و حتی ثبت در فهرست میراث جهانی نیز دور از ذهن نخواهد بود.
مجموعه تاریخی سمیران، دفتری از تاریخ
در منطقه کوهستانی طارم سفلی، در کرانه رود قزلاوزن و هممرز با استانهای زنجان و گیلان مجموعهای در یک دره وسیع سر برآورده است که لایههای تاریخ را میتوان در آن دید. به این شکل که بر فراز هر تپه، آثاری از دوران تاریخی گرفته تا قاجار قرار دارند.
دژ سمیران
این دژ ساخته شده از لاشه سنگ و ملاط، مرتفعترین، کهنترین بنای مجموعه و شاخصترین اثر به جا مانده از شهر بزرگ سمیران است که روزگاری آوازهی آن پای جهانگردانی چون ابودلف و ناصر خسرو قبادیانی را به آن باز کرده بود. برخی منابع از احداث قلعه در دوران تاریخی حکایت دارند، اما آنچه که باعث شهرت بیشتر دژ شده است، انتخاب آن به عنوان مقر فرماندهی یکی از خاندانهای دیلمی در قرن چهارم هجری است.
برج ساسان
در سوی دیگر مجموعه، بر فراز تپهای سنگی یک برج بزرگ هشت ضلعی به شیوه آرامگاه خودنمایی میکند که ساخت آن به سالهای آغازین دوران اسلامی بازمیگردد. دیوارهای بنا از سنگ، آجر و ساروج ساخته شده و طبیعتا تزئینات متفاوتی با دیگر برج آرامگاهها دارد، اما فرم سازه و چگونگی چینش سنگها زیبایی خاصی به بنا دادهاست. در بالای بنا بخشی از گنبد داخلی به صورت قوسی باقی ماندهاست که تداعی کننده گنبدهای دو لایه است. ضمنا این احتمال وجود دارد که گنبد خارجی که اثری از آن موجود نیست، به صورت هرمی بوده باشد.
برج کوچک
در مقابل برج بزرگ (ساسان) و بر روی تپهی کمارتفاعتری، یک برج مشابه با ابعاد کوچکتر قرار دارد که با توجه به فرم سازه و معماری آن، میتوان بنا را همدوره با برج ساسان پنداشت.
امامزاده قاسم
بنای زیبای ساخته شده از سنگ و آجر و ملاط گچ، با دو گنبد نخستین و پابرجاترین بنایی است که در لحظه ورود به مجموعه چشمها را مینوازد. در داخل بنا نیز یک صندوق چوبی و تزئینات گل و بوته و گچبری بر روی سقف، جلوه خاصی به آن دادهاست. با توجه به ماهیت سازه، میشود بنای کنونی را جزو جدیدترین آثار مجموعه برشمرد.
گورستان تاریخی و بنای چهارتاق، از دیگر آثار موجود در مجموعه تاریخی سمیران هستند.
مجموعه سمیران اگرچه از نظر مرمتی و حفاظتی وضعیت بهتری نسبت به دیگر بناهای در معرض خطر دارد ولی با توجه بیشتر، بهبود مسیر رفت و آمد و رفع موانع دسترسی به بناها میتوان آن را به عنوان یک جاذبه شاخص در استان معرفی کرد؛ البته نباید فراموش کرد که لازمه فراهم آوردن دسترسی آسان، نظارت مستمر است تا اتفاقهایی نظیر آنچه که در بناهای در دسترس رخ داده است تکرار نشود.