فروردین: اعترافات گرگ تنها
اگر «ناصر ایرانی» را میشناسید که یک امتیاز جلو هستید. اگر نه، کتاب «اعترافات گرگ تنها»ی او را بخوانید. ایرانی، در این جستار بلند با روایتی سلیس و پُرتعلیق ماجرای زندگی خودش را مینگارد. زندگی پسربچة که در یک خانوادة متوسط تهرانی زندگی میکند، در نوجوانی عضو حزب توده شده و به زودی از حزب بیرون میآید و در نهایت به نویسندگی میپردازد. ویژگی مهم این روایت، اصالت آن است با شرحی پُرجزئیات از زندگی مردمانِ روزگاری نه چندان دور. در روند فعالیت یک حزب قرار میگیرید و در نهایت میتوانید تحلیل دقیقی داشته باشید از زمانهای که بر زمانه ما تاثیرگذار بوده، در عین حال با ناصر ایرانی و زندگیاش آشنا شوید.
اردیبهشت: فکرکردن بیدرنگ و بادرنگ
تمام پیچیدگی انسان به ذهن و کارکرد آن باز میگردد. در واقع ما همانیم که میاندیشیم و دنیای ذهن آنقدر پیچیده است که با شناخت آن میتوان کمی زندگی را بهتر گذران کرد. «دانیل کاهمن» دانشمندی که سالهای طولانی از عمر حرفهایاش را با آزمایش بر روی روند تفکر سپری کرده در این کتاب مهم، نتایج شگفتی از تفکر انسان را کشف کرده که میتوان با آن بسیاری از پدیدهها را توضیح داد. کتاب، ما را برای خودمان شفاف میکند و از بهترینهاست.
خرداد: یکی مثل همه
«فیلیپ راث» نویسنده آمریکایی در این رمان کوتاه به زندگی بلند مردی میپردازد که در تمام لحظاتش در حال سقوط اخلاقی است. تجربههای عاطفی متعدد و زوال رابطههای زناشویی و در عین حال زندگی حرفهای موفق و در نهایت تنهایی و مرگ. فیلیپ راث در این رمان بخشی از زندگی آمریکایی را به نمایش میگذارد که تلخ، تاسفبرانگیز و بومرنگی است.
تیر: زندگی روزمره تهیدستان شهری
کتاب رساله دکترای «علیرضا صادقی»، جامعهشناس جوانی است که زندگی مردم تهیدست منطقهای در اطراف تهران را کاویده و در این کاوش تمام دوران پس از انقلاب را با تمام فراز و فرودها، تغییر شعارها، دگرگونیهای ایدئولوژیک، تغییرات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نشان میدهد. هر رئیسجمهور با رویکردش زندگی این مردمان را دچار تزلزل میکند و زیستن را دشوار، در واقع تمام اتفاقات چهار دهه اخیر پیش روی ما رژه میروند؛ دوران جنگ، دوران سازندگی، دوران اصلاحات، دوران حذف یارانهها و… .
صادقی براساس فکتهای قابل استناد توانسته است چشمانداز قابل اعتماد از مردمانی ترسیم کند که هستند، نفس میکشند؛ اما صدایی ندارند، شنیده نمیشوند. تنها در همزیستی با هیولای فقر شبان و روزان تیره را در خود دفن میکنند.
مرداد: یادداشتهای کوچه و خیابان
«آنی ارنو» نویسنده فرانسوی سالها پیش از آنکه برنده نوبل شود، در رفت وآمد روزانهاش از حومه پاریس –محل زندگیاش_ به شهر پاریس _ محل کارش_ گزارشهای روزانهای نوشته که پُر از لحظات انسانی است. جزییاتی ظریف از زندگی مردمان عادی و رها شده؛ زندگیهای دیده نشده و روایت رنجهایی که کاسته نمیشوند، ولی تکثیرش بین دیگران به همدلی میانجامد.
شهریور: زمین سوخته
یک رمان کمنظیر در ادبیات معاصر فارسی، واقعیتی ماندگار، بسیار جگرآور و پُر از زندگی در روزهای نخستین آغاز جنگ ایران و عراق در اهواز. اهوازی که به ناگاه وارد معرکه شده و به جز از مردمانش کسی از آن همه حرمان تهاجم به خاکش مطلع نیست. «احمد محمود» با وسواسی مثالزدنی رئالیسمی را طراحی کرده. در مناسبترین پیرنگی که میتوان تصور کرد. جغرافیا، جبر زمانه و جنگ موقعیتهای درخشانی را ساخته که اگر احمد محمود نمینوشت، در فراموشی زمان نابود میشد. دریغ از ما اگر در این روزگار زیسته باشیم و زمین سوخته را نخوانده باشیم!
مهر: مهرجویی کارنامه چهل ساله
مهرجویی برای ما فقط فیلمساز نبود. او یک تنه میتوانست بار فرهنگ و هنر را به دوش بکشد و کشید. گواهش نسلی است که با فیلمهای مهرجویی، هنر را، ادبیات را و شوریدگی را تجربه کرد. مهرجویی، فیلمسازی نه برای یک نسل، برای نسلهایی است که پس از ما میآیند و حتما قضاوتمان میکنند که چرا نوابغ را اینگونه به مسلخ میبریم. گفتگوی «مانی حقیقی» با «داریوش مهرجویی» بخشی از تاریخ هنری معاصر است. زمانی که مهرجویی جریان ساخت هر فیلمی را تعریف میکند با کارگردانی مواجه میشوید پُر از نبوغ، شرم باد دستی که او را در خاک کرد!
آبان: روایت بازگشت
«هشام مطر» نویسندهای دور از وطن و در تمام عمر در انتظار است، انتظاری کشنده، انتظاری که افسارش در دست دیکتاتورِ لیبیست. مطر در «روایت بازگشت»، از زندگی خودش، از زندگی پدرانش، از زندگی مبارزان، از زندگی مادرش و تمام وحشت دوران استبداد میگوید.
در روایت بازگشت، با سازوکار دیکتاتوری آشنا میشویم که انگار در همه نقاط جهان، شکل و شمایلی یکسان دارد و با نقابهای زندگی کرخت و ناسور در سرزمینی که هر روز تهی میشود و امیدی به نجاتش نیست؛ آگاهی از این همه مشابهت خود تجربهای خردورزانه است.
آذر: بینام
این اختلال نامی ندارد. اینکه مردی در موقعیت اجتماعی ممتاز هر شب بیدلیل به فرمان پاهایش راه بیفتد و برود همه راهها را تا هر کجا و در این رفتن نه دلیلی باشد و نه اختیاری نامی ندارد. به همین دلیل قهرمان رمان «جاشوا فریس»، «بینام»مینامدش و در این بینامی، هزار نام را میتوان نوشت. رمان با تصویر چنین موقعیتی ما را با تمام رویدادهایی مواجه میکند که هستند، ولی نامی ندارند؛ چون یگانهاند و در اقلیت. به همین دلیل شخصیت بینام که اختیاری در کنترل راه رفتنش ندارد، تسلیم سرنوشت شده و تا بیجانی راه میرود و رویی از زندگی را نشانمان میدهد که ناشناخته، دور از دسترس، اما قابل لمس است.
دی: درخت با جنگل سخن میگوید
«فرهاد کشوری» با همکاری نشر مهری، مجموعه داستانی را با عنوان شاعرانة «درخت با جنگل سخن میگوید»، در سال۱۴۰۲ منتشر کرد که چند ویژگی متمایز با همتایانش دارد. مهمترینش، معرفی نویسندگانی است که اگرچه بر داستان تسلط دارند و کاربلدند، اما به دلایل مختلف امکان انتشار داستان ندارند یا این فرصت کمتر پیش میآید؛ چرا که ناشران ترجیح میدهند داستان ایرانی چاپ نکنند و یا تنها داستانهای افراد شناخته شده را منتشر کنند و یا به دلیل سانسور، داستانها فرصت چاپ در ایران پیدا نمیکنند. مدتی است نشر مهری در لندن تمام این موانع را برداشته و صداهای متفاوتی را به جامعه ایرانی معرفی میکند و اینگونه بخشی از ادبیات معاصر ایران را در این مجموعه را میشناسیم. داستان «رفته بودیم آببازی، پریدن از روی موجها، عکسهای چهارنفره، جوجه کبابهای نیمه سوخته» نوشته مها دیبا از نویسندگان خلاق قزوینی هم در این مجموعه از نقاط عطفها محسوب میشود؛ چرا که مها به جزئیات ظریفی از زندگی زنانه در ایران پرداخته و کشمکشی درونی را توصیف کرده که کمتر به آن پرداخته شده است.
بهمن: پرسشهای بزرگ فلسفی
حتما در جایی از زندگی پرسشهای زیادی خواهیم داشت که قرار است موقعیت ما را به عنوان انسان در جهان تعریف کند. انسان میخواهد بداند و این دانستن به زندگیاش رونق معنوی میبخشد، کمکش میکند، به یقین برسد و در انتخابها خردمندانه تصمیم بگیرد. پرسشها سادهاند، ولی پاسخها گاهی پیچیده و غیرقابل اتکا. «رابرت سی. سولومون و کاتلینام. هیگینز» با طرح پرسشها و دیدگاههای فیلسوفان براساس سیر تاریخی آن، در مسیری گام نهادند که پرچالش و تاملبرانگیز است و میتواند در زمانة فنمحور ما را با جستجوی حقیقت آشتی دهد.
اسفند: زندانهایی که برای زندگی انتخاب میکنیم
«دوریس لسینگ» مجموعه جستارهایی را نوشته که به دغدغههای انسان معاصر میپردازد در پرسپکتو کمتر دیده شده. لسینگ در این جستارها آنچنان با مهارت متفکرانه انسان را واکاوی میکند که گاهی حیرتبرانگیز و گاهی حسرتبرانگیز است. اینکه داستاننویسی چنان تجربه عمیقی از زندگی داشته باشد و بتواند آنها را با کلمات تجسم ببخشد، رشکبرانگیز هم هست و نشان میدهد ادبیات داستانی فراتر از سرگرمی دغدغههای اساسی را مطرح میکند. کتابی که خواندنش میتواند ارمغانی باشد تا در سال نو اندیشه را با تازگی بهار درآمیزیم. بهار، نوشدن است و اندیشه نیز نوزایی را میجوید، اگر چنین نبود در رکود میفسرد.